نگاهی به دلایل افزایش آمار خودکشی سربازان در ایران/ دلبر توکلی
در مقابل خودکشی سربازان سکوت نکنیم
بیش از دو سال از خودکشی «سامان دشتی»، جوان ۲۰ ساله، که در آخرین روز خدمت سربازیاش ماشه را کشید و به زندگیاش پایان داد میگذرد، اما هنوز خانواده و دوستانش در شوک هستند که چه اتفاقی افتاد. در دوران خدمت سربازی، چه بلایی بر سر او آورده بودند که وقتی فهمید باید مدت اضافهتری بماند و برگهی پایان خدمتش را امضا نکردند، مرگ را به ماندن در آن شرایط ترجیح داد؟
بر اساس گزارشهایی که پیش از این در رسانه های داخلی از زبان عدالت دشتی، پدر سامان منتشر شد، او پسری شاد و عاشق خانوادهاش بود، قرار بود ۳۰ آبان سال ۱۴۰۰ با لباس سربازی خداحافظی کند، هر بار که از پادگان تماس میگرفت با هیجان از اینکه میخواهد کار کند و با حقوقش مادرش را به مشهد بفرستند و برای پدرش ماشین بخرد، حرف میزد. پرسش این است که چرا سامانِ پر از امید و آرزو، وقتی متوجه شد کسری خدمت دارد، حتی به پدر و مادرش فکر نکرد و خودکشی کرد؟ آیا آرزوهایش آنقدر بزرگ نبودند که او را زنده نگه دارند یا آنکه تاریکی فضایی که در آن بود اجازه نمیداد هیچ نور امیدی را ببیند؟
یکی از کاربران توییتر در واکنش به خودکشی سامان در فضای مجازی نوشت: «خودکشی کار سربازی است که به بنبست رسیده و در برابر ظلمها و تحقیرها آن بیرون هیچ فریادرسی نمیبیند. حتی هیچ امیدی ندارد صدایش از این دیوارهای بلند نظام وظیفه بیرون برود. صدای تیر سامان دشتی وسط میدان سپاه در سازمان نظام وظیفه کاش همهمان را یک تکانی بدهد.»
متاسفانه سامان اولین سربازی نبود که طی چند سال گذشته دست به خودکشی زد و آخرین هم نخواهد بود. «آرین طاهری» را یادتان هست؟ روز ۲۲ خرداد تایملاین فارسی توییتر پر شد از عکس جوانی که آواز کُردی میخواند. او که آرزو داشت خواننده شود در برجک با شلیک گلوله به زندگیاش پایان داد. «محمود آرش»، جوان دیگری است که در روز ۳۱ اردیبهشت ماه سال جاری در حین خدمت سربازی اجباری در پادگان سپاه پاسداران در ارومیه با اسلحه خودکشی کرد. اما در تمام موارد به این خودکشیها به شکل یک «حادثه» نگاه شد؛ حادثهای که در بخش اخبار منتشر شد و پیگیری خبر هم صورت نگرفت. حتی مسئولانی که از آمار آسیبهای اجتماعی مانند فحشا، اعتیاد و سقط جنین به راحتی حرف میزنند، هیچ آمار رسمی از خودکشی سربازان ارائه نمیدهند. در واقع جمهوری اسلامی سیاست سکوت را در مقابل واقعیت تلخ افزایش آمار خودکشی سربازان پیشه کرده است.
در این راستا، گفتوگویی تلفنی با مریم پیروز (۱) روانشناس از تهران، داشتم. او با تاکید بر اینکه بحران روحی سربازان وارد فاز خطرناکی شده است، گفت: «از زمان رضا شاه تا امروز سربازی اجباری در ایران بوده و سربازان در مقاطع مختلف در دوران خدمت سربازی، دچار افسردگی و اعتیاد میشدند، اما میبینیم که آسیبهای دوران سربازی وارد فاز خطرناکتری شدند و تقریباً از هر شش نفر سرباز، یک نفر به طور جدی به خودکشی فکر کرده است.»
مریم پیروز، پایین آمدنِ میزانِ امید به زندگی در بین نسل جوان را یکی از دلایل اصلی بالا رفتن آمار خودکشی در بین سربازان می داند و میگوید: «فشار اقتصادی، پایش را گذاشته بیخِ گردن مردم. یک جوان ۱۸ ساله وقتی به سربازی میرود با خودش فکر میکند وقتی سربازی تمام شد باید چه کار کند؟ دیگر از آن دورهای که در دوران سربازی دستمال معشوقشان را در جیب قایم میکردند و امید و آرزویشان این بود که بعد از دوران سربازی به خواستگاری دختری که عاشقش هستند بروند و ازدواج کنند، خبری نیست. همین عشق و امید به سربازانی که به مناطق محروم اعزام میشدند امید و انگیزه میداد که آن شرایط سخت را تحمل کنند. وقتی شب تا صبح در بالای برجک کشیک میدادند و تا دور دستها هیچ جنبندهای دیده نمیشد، رویای فردایِ روز سربازی به آنها نیرو میداد تا شب را به صبح برسانند. اما سالهاست که اول خودِ سیستم به رویاهای جوانان شلیک میکند. انسان بدون رویا خیلی راحتتر تسلیم ناامیدی و مرگ میشود.»
او همچنین معتقد است سرکوبهای اعتراضات مردمی، کشتار، دستگیریهای گستردهی معترضان و نادیده گرفتن خواستههای جوانان، خشمی را در جامعه به وجود آورده است که به خصوص جوانان، در مواجه با هر فشار مضاعفی، ممکن است ماشه را زیر گلوی خودشان بکشند و به این همه فشار پایان دهند.
پیروز در ادامه میگوید: «حالا به جوان ۱۸ سالهای که بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به دوش میکشد، میگویند اگر دانشگاه قبول نشوی باید به سربازی بروی و اگر نرود، اجازهی خروج از کشور ندارد و ادامهی تحصیلش دچار مشکل میشود. بهتر است بگویم در جزیرهای گرفتار میشود که از هر طرف برود راه فرار به سوی زندگی ندارد.»
این روانشناس، استفاده از سربازان در سرکوبهای مردمی را یکی دیگر از عوامل بالا رفتن آمار خودکشی در بین سربازان میداند و میگوید: «در زمان پهلوی، وقتی پسری به سربازی میرفت در بین خانواده و اطرافیان میگفتند، میرود سربازی، مرد میشود و برمیگردد. در آن زمان همه در ارتش خدمت میکردند و سربازان تحت نظر نظامیان آموزش میدیدند اما امروز سربازان تقسیمبندیهای متفاوتی برای دوران خدمت دارند. گروهی را تحت خدمت سپاه پاسداران قرار میدهند، عدهای را به زندانها میفرستند که باید شاهد اعدامها هنگام اذان صبح باشند یا در اعتراضات به حقِ مردمی، آنها را در مقابل مردم قرار میدهند. از طرفی نوع برخورد تحقیرآمیزی که با آنها میشود، بسیار جای بحث دارد. به طور مثال وقتی در ترکیه جوانی به سربازی میرود برایش جشن میگیرند و میگویند برای خدمت به وطنش رفته؛ یعنی وطن در آنجا معنی عمیقی دارد و برای حفظ کشورشان به خدمت سربازی میروند. اما در جمهوری اسلامی از همان روز اول به سرباز میگویند “آش خور” و او را برای خدمت به جمهوری اسلامی به کار میگیرند، نه ایران و وطنش. اگر یادتان باشد، یک زمانی میگفتند دورهی مقدس سربازی و حالا دیگر کلمهی مقدسش کلاً محو و تبدیل شده است به تبعیدگاه. دور از انتظار نیست که در چنین شرایطی سرباز جوان دست به خودکشی بزند، چون میخواهد به تبعیدش پایان دهد. کلاً وقتی به این دو سال که باید به تبعید بروند فکر میکنند در ناخودآگاهشان دست به خودکشی میزنند.»
مریم پیروز، همچنین به تاثیر منفی سیستم شهیدپروری در جمهوری اسلامی اشاره دارد و میگوید: «از زمانی که جمهوری اسلامی روی کار آمد دائم فرهنگ شهیدپروری را تبلیغ میکند. میگویند برو شهید شو، برو خودت را برای دیگری بکش، جانت را برای مردم سوریه بده، جانت را برای مردم فلسطین و لبنان بده، بهترین غذایت را به میهمان بده و خودت نخور و غیره. در واقع سالهاست به ما یاد دادند که تو مهم نیستی و دیگران مهم هستند و خودارزشی را از ما گرفتند. باید بگویم زیرساختهای تربیتی و اجتماعی ما خیلی خراب است.»
این روانشناس در پاسخ به این پرسش که نقش فروش سربازی و معافیت آقازادهها در تشدید بحرانِ روحی سربازان چیست، گفت: «ایجاد سرخوردگی میکند. ببینید یک زمان، اعلام کردند که میتوانید بیایید و سربازی را با پول بخرید. چه کسانی سربازی نرفتند؟ آنهایی که پول داشتند. چه کسانی بیشترین پولها را دارند؟ پاسخ روشن است: آقازادهها. طبقهی کارگر و روستایی که نان شبش را به زحمت تامین میکند، توان خرید سربازی پسرش را ندارد. بخشی از آقازادهها هم بدون پرداخت پول، با رانت معافیت سربازی گرفتند. البته پارتیبازی همیشه بود اما نه به این وسعت و عیانی. فضای مجازی هم این تبعیضها را عیانتر کرده است. فلان آقازاده را میبینیم که در اروپا و امریکا، کنار استخر با دختران عکس منتشر میکند اما پسر هم سن و سالش از فلان روستای منطقهی محروم باید برود سربازی. دیگر گذشت دورهای که هر پارتیبازیای میشد کسی نمیدید. الان همه چیز جلوی دوربین است و منتشر میشود. این تفاوتها ایجاد خشم و سرخوردگی میکند. جوان از خودش میپرسد، چرا پدر فلانی اینقدر پولدار است که سربازی پسرش را میخرد و پدر من پولدار نیست؟ شکافهای عمیق طبقاتی و سیاسی، سرخوردگیهایی را به وجود میآورند که ممکن است یک سرباز در اعتراض به آنها دست به خودکشی بزند.»
در تایید گفتههای مریم پیروز در خصوص افزایش آمار خودکشی بین سربازان، توجه شما را به توییت یکی از کاربران توییتر جلب میکنم که نوشته است: «یکی از مسئولیتهای من بایگانی نامههای بازرسیه. به خاطر همین خیلی از نامههای محرمانهی نزاجا رو میتونم بخونم … نه که چیزای مهمی باشن. ولی یه مورد که در موردش بهتون نمیگن ولی تو گلوی من گیر کرده، آمار خودکشی بسیار زیاد سرباز هاست. طوری که خودشونم موندن چه گوهی بخورن که درستش کنن.»
ناگفته نماند که مجلهی پزشکی قانونی هم در پژوهشی در خصوص میزان خودکشی بین جوانان نوشت: «خودکشی سومین علت شایع مرگ و میر جوانان و نوجوانان میباشد. از جمله جوانان در معرض خطر خودکشی سربازان هستند.» (۲)
حال پرسش این است که چرا حکومت همچنان سعی بر این دارد، خودکشی سربازان را در جعبه سیاه بایگانیاش نگه دارد؟ وظیفهی هر یک از ما به عنوان پدر، مادر، شهروند، فعال سیاسی، فعال حقوق بشر، جامعهشناس، روانشناس، معلم و غیره در ایستادن مقابل سربازی اجباری و آسیبهایی که خودکشی سربازان به خانوادهها و جامعه و جوانان میزند چیست؟ سکوت نکنیم.
پانوشتها:
۱- «مریم پیروز» نام مستعار روانشناسی است که در این گفتوگو (از داخل ایران) شرکت کرد.
۲- امیری، سهراب، و بسامی، مسعود، بررسی نگرش پرسنل ارتش نسبت به علل خودکشی سربازان، مجلهی پزشکی قانونی ایران، دورهی ۲۸، شمارهی ۱، صص ۴۲-۳۵.
برچسب ها
از سربازی بگو افسردگی خدمت خدمت سربازی خط صلح خط صلح 146 خودکشی خودکشی سربازان دلبر توکلی سربازی سربازی اجباری ماهنامه خط صلح نظام وظیفه