
سمپاد، مرزی که لقب تیزهوش میسازد/ عزیزه انظاری
مدارس سمپاد* از سال ۱۳۵۵ به همت دکتر ایرج برومند با هدف پیشرفت و توسعهی کشور در تهران کار خود را شروع و اکنون با عنوان سازمان ملی استعدادهای درخشان (سمپاد) با حدود ۷۰۰ مرکز و قریب به ۱۵۰هزار دانشآموز در مقاطع تحصیلی مختلف در سراسر ایران در حال فعالیت است.
در سایهی تلاش و زحمات خالصانهی قریب به نیم قرن، خانوادهی سمپاد توانسته به موفقیتهای چشمگیری نه تنها در داخل کشور بلکه در سطح جهان دست پیدا کند و دانشمندان بیشماری برخواسته از این خانواده منجمله مریم میرزاخانی (که الگوی برجستهی علمی و فرهیختهی عصر حاضر زنان ایرانیست) در عرصهی جهانی نقشآفرینی کردهاند.
برخی نقطه نظرات در مورد سمپاد
برخی معتقدند سمپاد تنها یک نام نیست، بلکه یک «مرز»، یک «هویت» و یک «اکوسیستم» است؛ «مرز»ی بین «تیزهوشی» و «معمولی بودن»، و «هویت»ی با «نام» و «لوگوی خاص»، یک عنوان که به نوعی به افراد «متفاوت» و «متمایز» بودن را القائ میکند. به اقرار بسیاری از فارغالتحصیلان، آنها تا سالها بعد این عنوان را با خود به عنوان یک برند همراه دارند و سعی میکنند در جمع گروههای خود باشند و افراد مشابه خود را بیابند. همچنین برخی از افراد که موفقیت لازم در این مدارس را نیافته و یا در گردونهی رقابت دانشآموزیشان موفق نبودهاند دچار نوعی احساس کهتری و یاس و ناامیدی شدهاند.
اولین مرحلهی ورود به این سیستم آزمون است. برخی از والدین در سالهای اخیر با تحمیل هزینه در رقابتی کور و چشم به هم چشمیهای برتری جویانه نه تنها جنبههای مختلف هوش، استعداد و علایق فرزندان خود را در نظر نمیگیرند، بلکه لذت و حظ کودکیِ فرزندشان را نیز به مخاطره میاندازند. متاسفانه این آزمون جنبههای مختلف هوش، مثل هوش ادبی، هنری و غیره را مورد سنجش قرار نمیدهد. در برخی افراد عدم موفقیت در این آزمون احساس ناکامی و عدم توانمندی را القائ میکند که بسیار آسیبزا است. همچنین پس از پذیرفته شدن، کابوس طردشدن و یا برتر نشدن همواره امنیت و سلامت برخی از دانشآموزان را تهدید میکند.
عدهای باور دارند رقابت فشرده در مدارس سمپاد، همدلی و همکاری بین دانشآموزان را تحدید (محدود) میکند و گاهی از دست دادن نیمنمره، رتبه را دهها نفر جابهجا میکند. پیامد آن حس ناکارآمدی است و افراد به خاطر حتی نیمنمره تصور میکنند که «نفر برتر» نیستند، و حس ناخوشایند «نفر چندمی» آنها را همواره زجر میدهد. در واقع بایستی یادآور شد که حس کمالگرایی، مانع لذت بردن از موفقیتها میشود، و همواره افراد در انتظار اتفاقی ویژه و خاص هستند، و از هیچ مرحلهای حظ و لذت واقعی نمیبرند.
از جمله انتظارات از دانشآموزان سمپاد، افتخارآفرینی در المپیادها و مسابقات کنکور است که آسیبها و عوارض این قبیل انتظارات -که مسئولیت سنگینی را به دوش سمپادیها میاندازد- برکسی پوشیده نیست. جالب است بدانید که در کشورهای توسعهیافته به اندازهی کشور ما خبرهای المپیادیشان آنقدرها هم بولد نمیشود. در واقع در کشورهای توسعهیافته بیشتر به جنبهی کاربرد این افتخارات در توسعه کشور پرداخته میشود و المپیادیها در راس اخبار نیستند.
سوال اساسی این است که دستآورد المپیادها و این قبیل مسابقات برای کشور چیست؟ آیا المپیادها در سالهای اخیر به جز مهاجرت دستآورد دیگری هم داشته است؟ آیا از حضور نخبگان در عرصههای مختلف اجتماعی اثری دیده میشود؟
ذکر این نکته ضروریست که موفقیت چند نخبهی پر تلاش در المپیادها و کسب مدالهای جهانی، نه تنها پوششی برای ناکارآمدی و نارساییهای سیستم آموزشی ما نیست، بلکه عدم حضور این نخبگان در تصدی امور تخصصی و کشوری و همچنین مهاجرتهای بیرویه موکد ناکارآمدی و عدم شایسته سالاریست.
برخی معتقدند محتواهای آموزشی مدارس بسیار حجیم و گاه در دورهی متوسطه اول و دوم تکراری و بدون کاربرد است.
در اظهارنظرها یکی از نکات مثبت این فضا تنوع در جنبههای مختلف منجمله حضور دانشآموزان از طبقات مختلف اقتصادی و فرهنگی در کنار هم در این مدارس و امکانات یکسان است و این فرصتی فراهم میآورد تا دانشآموزان کمبضاعت (که به دلیل نارسایی و عدم امکانات در مدارس دولتی مناطق خودشان از امکانات بیبهرهاند،)، عادلانه از امکانات مدارس سمپاد بهرهمند شوند. همچنین حضور معلمان متخصص در رشتههای مختلف، پیام تنوع رشتههای تحصیلی و موفقیت در رشتههای مختلف را منتقل میکند.
چند پیشنهاد ساده
حضور در مدارس تیزهوشان لزوماً زمینهساز موفقیتهای فرزندان ما نیست. لذا توجه به استعداد و علایق هنگام ثبتنام در آزمون ورودی این مدارس وظیفهی والدین است.
برنامهریزان محتواهای درسی این مدارس لازم است تنوع و کیفیت و حجم و سایر نیازهای دانشآموزان اعم از عاطفی و جسمی را در نظر بگیرند.
جهت برونرفت از مشکلات عدیده، تحقق عدالت آموزشی و تخصیص امکانات کافی و علیالسویه در مدارس دولتی و بهکارگیری نخبگان در راس و تصمیمگیریهای کلان کشوری بسیار تاثیرگذار است.
پانوشت:
* این متن به بهانهی روز سمپاد (چهاردهم اردیبهشت) نوشته شده و هدف از نگارش آن صرفاً انتقال تجربیات و نظرات برخی از فارغ التحصیلان و خانوادهی سمپاد، بدون قضاوت، تعمیم و القائ است.
برچسب ها
تیزهوشان خط صلح خط صلح 145 سمپاد عزیزه انظاری فرزانگان ماهنامه خط صلح مدارس سمپاد