
گذار زندانیان: امیدواری یا آزار؟/ شهریار شمس
انتقال در زندان در کل از موارد بسیار آزاردهنده برای زندانی محسوب میشود و هرچه مدت زمان حضور یک زندانی در یک زندان بیشتر باشد این انتقال -فارغ از موضوعیت داشتن مقصد انتقال- برایش آزاردهندهتر است؛ به گونهای که حتی یکی از آزارهای سیستماتیکی که برای زندانیان در نظر میگیرند همین انتقال (انتقال از زندانی به زندانی دیگر یا حتی از بندی به بند دیگر) است.
در مورد انتقال زندانیان رجایی شهر، این نکته حائز اهمیت است که در این زندان چند گروه زندانی، با جرمهای متفاوت زندانیاند (از زندانیان مربوط به جرایم عمومی مانند جرایم مربوط به مواد مخدر یا قتل گرفته تا جرایم سیاسی مانند مخالفان حکومت و جرایم امنیتی مانند افرادی که جرمشان ارتباط یا همکاری با داعش است). انتقال از زندان رجایی شهر با توجه به نوع جرم به زندانهای اوین یا تهران بزرگ و بندهای مختلف این زندانها انجام میشود. عموم زندانیان سیاسی را ممکن است به زندان اوین انتقال دهند اما زندانیانی مانند رضا نوروزی و میثم دهبانزاده را نیز بدون در نظر گرفتن اصل تفکیک جرایم به بند زندانیان عمومی زندان تهرانبزرگ انتقال دادهاند. زندانیان عمومی را هم ممکن است به زندان تهران بزرگ انتقال دهند اما هنوز محل انتقال زندانیان امنیتی مشخص نشده است.
در مورد امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی، این امکانات در زندانهای مختلف و حتی در داخل بندهای مختلف یک زندان با هم متفاوت است. به عنوان مثال، امکانات زیستی بند هفت زندان اوین (قبل از شورش اوین و تخریب و تخلیهی بند هفت) اختلاف بسیار زیادی با بند هشت اوین داشت؛ با وجود اینکه این دو بند کمتر از بیستمتر از یکدیگر فاصله داشتند، تراکم زندانیان بند هفت چند برابر بیشتر از بند هشت بود و امکانات بهداشتی، رفاهی یا آموزشی آنجا به حدی نسبت به بند هشت کمتر بود که میتوانستیم بگوییم بند هفت اصلاً امکانات زیستی ندارد. این موضوع راجع به زندانهای دیگر و بندهای مختلف از زندانهای دیگر نیز صادق است. به این ترتیب نمیتوان یک سوال واحد مانند اینکه «آیا انتقال زندانیان رجایی شهر باعث بهبود اوضاع زیستی آنها میشود یا خیر؟» را در نظر گرفت و یک پاسخ واحد به آن داد. برای رسیدن به یک پاسخ دقیقتر، باید بند مبدا، و زندان و بند مقصد را بررسی و مقایسه کنیم.
اگر بخواهیم زندان رجایی شهر را با دیگر زندانها مقایسه کنیم، باید در ابتدا به چند مورد اشاره کنیم. تراکم زندانیان در زندان رجایی شهر بسیار پایین است و به اصطلاح میتوان گفت که زندانی خلوت است. این مورد از نکات بسیار مثبت در این زندان است که باعث میشود زندانیان بتوانند در آرامشی نسبی از امکانات آموزشی بهرهمند شده و از آن استفاده کند. اما در کنار این مورد، این کم بودن جمعیت زندانیان باعث کمتر شدن امکانات مختلف در این زندان نیز میشود؛ به این صورت که امکانات زندانیان به وسیلهی بخشی از زندان به نام «فروشگاه» تامین میشود. حال اگر برای مثال یک بند صد نفر جمعیت داشته باشد و ده نفر تقاضای کالایی خاص را داشته باشد، فروشگاه به واسطهی تقاضای زیاد، آن کالا را موجود میکند، اما اگر بندی در کل بیست زندانی داشته باشد طبیعتاً تعداد کمتری یک درخواست واحد از فروشگاه یا زندان میکنند و به همین دلیل تامین امکانات یا برآورده کردن خواستهی زندانیان برای فروشگاه صرف خاصی ندارد و به طبع آن امکانات کمتر میشود. جدا از این مورد، تلفنها و هواخوری اکثر بندهای زندان رجایی شهر محدودیت بیشتری دارند. به این صورت که مثلاً زندانیان در یکی از بندهای رجایی شهر، تنها سه روز در هفته امکان تماس دارند. همچنین به دلیل کم بودن جمعیت و عموماً زیاد بودن مدت حبس زندانیان، بازدیدها از زندان رجایی شهر کمتر است و این کم شدن بازدیدها باعث سختتر شدن مکاتبهی زندانیان با عوامل دادسرا یا دادگاه میشود. از سوی دیگر هزینههای زندگی در زندان رجاییشهر نسبت به خیلی از زندانهای دیگر کمتر است (منظور از هزینههای زندگی این است که برخی از غذاهای زندان قابل استفاده نیستند و زندانیان عموماً برای وعدههایی که این غذاها داده میشود، خودشان اقدام به آشپزی میکنند). قیمت مواد اولیه، آشپز (آشپز نیز یکی از زندانیان است که آشپزی بلد است) و دیگر موارد در زندان رجایی شهر بسیار کمتر از زندانی مانند اوین است. از نظر امکانات بهداشتی نیز به دلیل خلوت بودن و سکون بندها، بیماریهای کمتری نسبت به زندانهای شلوغتر در زندان رجایی شهر وجود دارد و رعایت بهداشت سادهتر است. اما در نهایت تمام این موارد و موارد دیگر، بیشتر به خود زندانیان بستگی دارد.
در گفتگوهایی که با زندانیان رجایی شهر داشتم، زندانیان این نظر را داشتند که اگر آنها را به بند چهار یا بند هشت زندان اوین انتقال دهند -با توجه به اینکه در این بندها عموم زندانیان سیاسیاند و طی مدتها اقدام به بهتر کردن شرایط بند کردهاند-، امکانات زیستی بهتری پیدا خواهند کرد (هرچند که به صورت کلی به دلیل سختیهای انتقال و مواجه شدن با محیط جدید اصلاً مایل به انتقال نبودند)، اما اگر به بند شش اوین یا همان بند ۳۵۰ سابق منتقل شوند، اوضاع زیستی آنها تغییر زیادی نخواهد کرد. همچنین آنها معتقدند که اگر به زندان تهران بزرگ منتقل شوند، امکانات زیستی و رفاهیشان نسبت به زندان رجایی شهر به شدت کاهش پیدا خواهد کرد. با توجه به اینکه زندانیان غیرسیاسی نیز به زندان تهران بزرگ منتقل میشوند، اوضاع آنها به شدت بدتر میشود و امکانات مختلف آنها نسبت به زندان فعلیشان به شدت کاهش پیدا میکند و به دلیل عدم دسترسی و بازتاب مشکلات و شرایطشان در اخبار و رسانههای مختلف و عدم توجه جامعه به شرایط زیستی زندانیان جرایم عمومی، با بالاتر رفتن تراکم زندانیان در تهران بزرگ امکانات آنها حتی نسبت به حال حاضر هم کمتر میشود.
در نهایت نیز باید این نکته ذکر شود که در چند وقت اخیر، به اعدامهای رجایی شهر سرعت بیشتری دادهاند و تعدادی از زندانیان را نیز منتقل کردهاند. این انتقالها در مرحلهی اول مانند هر انتقال اجباری دیگری باعث آزار زندانی میشود و در مرحلهی دوم در صورت اضافه شدن به بندهای موجود باعث افزایش تراکم زندانیان و کمشدن امکانات مختلف و شیوع بیماریهای گوناگون خواهد شد. همچنین در صورت تاسیس بند جدید و انتقال این زندانیان به بند جدید، به علت جدید بودن بند، امکانات رفاهی و زندگی کم خواهد بود.
برچسب ها
آزار زندانیان تعطیلی رجایی شهر خط صلح خط صلح 145 رجائی شهر زندان اوین زندان رجایی شهر زندان قرلحصار زندان گوهردشت کرج زندانیان سیاسی شهریار شمس ماهنامه خط صلح محسنی اژه ای