دلار در مدار صعودی دوباره/ رضوان رضایی اورزمان
طی سه ماه گذشته قیمت دلار دو بار با افزایش مواجه شده و از مرز چهلهزار تومان عبور کرده است. دولتمردان این رشدها را به دستهای اختلالگر در بازار نسبت دادهاند؛ در حالی که عوامل بنیادین و عرضه و تقاضای موجود در بازار این نوسانات را رقم زده است. افزایش تقاضای فصلی، تشدید تحریمها و وجود انتظارات تورمی سه عامل مهم افزایش قیمت در این بازهاند.
***
اهمیت نرخ ارز
نرخ ارز یکی از متغیرهای کلیدی در هر اقتصاد است که به طور مستقیم بر متغیرهایی نظیر صادرات، تولید ناخالص داخلی، سطح عمومی قیمتها و غیره اثرگذار است. در ایران با توجه به تکمحصولیبودن اقتصاد و وابستگی به ارزهای حاصل از صادرات نفت و گاز این وابستگی بیشتر است. روند صعودی نرخ ارزهای مختلف در اقتصاد ایران بیانگر کاهش قدرت خرید ریال است که آثار مخربی بر زندگی ایرانیان داشته و دارد. طی سه ماه اخیر با رشد قیمت دلار حدود یکسوم از قدرت خرید مردم کاسته شده است. از طرف دیگر با تاثیر گرانشدن دلار بر سایر کالاهای وارداتی، موج تورم دیگری در راه است که کاهش بیشتر قدرت خرید مردم را در پی دارد.
رشد بیستوهشتدرصدی
طی روزهای ابتدایی زمستان سال جاری نرخ دلار از مرز روانی چهلهزار تومان گذشت و قلههای جدیدی را فتح کرد. این چندمین بار است که افزایش قیمت طی چهار ماه گذشته رکوردهای جدیدی را برای دلار رقم زده است. بررسی نرخ برابری دلار در برابر ریال در بازار آزاد (نمودار زیر) نشان میدهد طی سه ماههی منتهی به ۱۸ دیماه افزایش بیستوهشتدرصدی را تجربه کرده و از سیودوهزاروسیصد تومان در روزهای ابتدایی مهرماه، به بیش از چهلهزار تومان رسیده است. بررسی نرخ دلار از ابتدای رویکارآمدن دولت سیزدهم حکایت از افزایش هفدههزار تومانی طی شانزده ماه گذشته دارد؛ به طور متوسط ماهی هزار تومان!
کاهش یکسوم از ارزش پول ملی در حالی رخ داده که کشور نه درگیر جنگ بوده، نه تحریم جدیدی رخ داده و نه اتفاق مهمی در عرصهی سیاست رخ داده است، اما یکسوم از قدرت خرید مردم طی این مدت از دست رفته است؛ قدرت خریدی که همواره طی سه دههی گذشته رو به کاهش بوده است.
دلایل
قیمت دلار از یک طرف به تقاضا و عرضهی دلار و از طرف دیگر به متغیرهای سیاسی اثرگذار بر بازار ارز بستگی دارد.
عدهای از کارشناسان ناامیدی از عدم احیای برجام و وضع تحریمهای جدید علیه ایران را دلیل اصلی این افزایش قیمت عنوان میکنند؛ اتفاقی که به نظر میرسد راههای دستیابی ایران به ارزهای بلوکهشده را ناهموارتر میکند و هر اختلالی در بخش عرضه قیمت را تحتتاثیر قرار میدهد. در این میان عدهای دیگر وجود اعتراضات مردمی طی چهار ماه اخیر در شهرهای مختلف را دلیل این افزایش میدانند. تحت این شرایط برخی افراد تصمیم به مهاجرت یا خروج سرمایههای خود از کشور میگیرند که به طور خاص تقاضا برای دلار و قیمت آن را افزایش میدهد.
جایگزینی نفت ایران با روسیه در بازارها، حضور چین در عربستان و امارات و صدور دو بیانیه دربارهی ایران، کسری بودجهی دولت، افت صادرات پتروشیمی به دلیل قطعی گاز و افزایش تقاضا برای خرید ارز در روزهای پایانی سال میلادی از دیگر دلایل این رشد قیمت عنوان شده است. نمیتوان مشخص کرد کدام یک از این دلایل به عنوان مقصر اصلی این افزایش قیمت شناخته میشوند. به طور کلی عوامل کوتاهمدت و بلندمدت متعددی در افزایش قیمت دلار اثرگذارند؛ عواملی سیاسی و اقتصادی که بررسی کامل آنها از حوصلهی این نوشتار خارج است.
برخورد دولت
دلار گران میشود. مسئولان از دستهای نامرئی سخن میگویند. گرانتر میشود. بازارها به التهاب میافتند. مردم نگرانند. رئیس کل بانک مرکزی تغییر میکند. بگیروببندها شروع میشود. چند نفر را به جرم ایجاد اختلال در بازار دستگیر میکنند. کسبه دست از کار میکشند. هر نوع خدمتی گرانتر از قبل میشود. رئیس جمهور از وصول بدهیهای ارزی حرف میزند. رئیس کل بانک مرکزی تغییر میکند. کالاهای اساسی افزایش قیمت میخورند و غیره. این سناریوی آشنای اقتصاد ایران است. فرقی نمیکند کدام دولت سر کار باشد. چند روزی به این روال میگذرد تا آبها از آسیاب بیفتند و مسئلهی مهمتری در اقتصاد رخ دهد.
هرچند به بیان اقتصاددانان وجود چسبندگی قیمتها در اقتصاد ایران اجازه نمیدهد روند قیمت ارز مثل هر کالای دیگری رو به نزول باشد، اما عجیب این است که وقتی اندکی نوسان رو به پایین در قیمت ارز رخ میدهد، مسئولان آن را به عملکرد و سیاستهای خود نسبت میدهند، اما برای افزایش قیمت همیشه دستهایی در کارند. این بار هم در بر همان پاشنه چرخید و افزایش قیمت به فردی در ترکیه نسبت داده شد. خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی در برنامهی گفتگوی ویژهی خبری گفت: «گردانندهی یکی از کانالهای فردایی دلار ساکن استانبول است و این نشان میدهد که ما در یک جنگ ویژه قرار داریم.» البته خاندوزی مشخص نکرد که وجود این فرد چگونه میتواند تبیینگر جنگ ویژه باشد، اما ناگفته پیداست که این بار هم مثل دفعات قبل مسئولان ارزی اراده و برنامهی مشخصی برای کنترل این نوسانات ندارند. نسبتدادن این نوسانات به افراد ناشی از ناتوانی در کنترل بازار هم است.
چشمانداز
کارشناسان اقتصادی سناریوهای متعددی از چشمانداز قیمت دلار در آینده دارند. برخی معتقدند با تغییر رئیس کل و سیاستهای ارزی بانک مرکزی دلار به نرخ نیمایی نزدیک خواهد شد؛ البته این گروه سخنی از سیاستهای جدید این رئیس کل نمیگویند. عدهای دیگر قیمت دلار را منوط به نتیجهی مذاکرات میدانند و برخی دیگر هم با توجه به پیشینهی صعودی این متغیر قیمت پنجاههزار تومان را تا پایان سال برآورد میکنند.
واقعیت این است که با توجه به شرایط سیاسی کشور قیمت دلار نمیتواند کاهش پیدا کند. حجم نقدینگی با سرعت بیسابقهای در حال افزایش است و تورم به بالاترین میزان خود در چهلوپنج سال گذشته رسیده است. وجود انتظارات تورمی در بین مردم سبب میشود که بخشی از افراد نقدینگی خود را به صورت دلاری نگه دارند تا از ارزش آن در طول زمان کاسته نشود. از طرف دیگر تشدید تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی دولت سبب ورود کمتر دلار به بازار شده و عرضه را کاهش میدهد.
***
کاهش چندبارهی ارزش ریال در حالی رخ میدهد که ایرانیان طی سه دههی گذشته با این رویه روبهرو بودهاند. نسلهای متعددی از مردم تجربهی زندگی با تورم دورقمی را داشتهاند و همواره با نگرانی از افزایش قیمتها زیستهاند؛ نسلهایی که همیشه در حال دویدن پابهپای تورم بودهاند و به آن نرسیدهاند. زندگی تحت این شرایط ویژگیهایی دارد که بررسی آن مجال دیگری میطلبد.
برچسب ها
ارزهای بلوکه شده تحریم خط صلح خط صلح 141 دلار رضوان رضایی اورزمان فروپاشی اقتصادی قیمت دلار ماهنامه خط صلح