گفتگو با داریوش گل‌‌علیزاده، سرپرست مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص وضعیت پارک‌های ملی/ علی کلائی

اخرین به روز رسانی:

اکتبر ۲, ۲۰۲۴

گفتگو با داریوش گل‌‌علیزاده، سرپرست مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص وضعیت پارک‌های ملی/ علی کلائی

بخشی از پدیده‌ی بیابان‌زایی در کشور به دلیل سوئ‌مدیریت در منابع آبی است

وجهی موثر بر آن‌چه بر محیط زیست ایران می‌گذرد، مسئله‌ی تغییرات اقلیمی است. پارک‌‌های ملی و ذخایر طبیعی در ایران نیز از این امر مستنثی نیستند؛ وقتی کار به جایی رسیده که در استان گلستان، از تالاب «گمیشان» تا پارک ملی گلستان با پدیده‌ی ریزگردها مواجهیم؛ اما مسئله تنها خروجی تغییرات اقلیمی نیست. به گفته‌ی مشاور استان‌‌دار خوزستان در امور حفاظت محیط زیست و شیلات در بهمن ۱۳۹۳ «آب نیم‌‌متری تالاب (هورالعظیم) مزاحم استخراج نفت است؛ به همین دلیل باید آن را خشک کرد تا نفت استخراج شود»(۱)؛ یعنی عمداً تالاب هورالعظیم را خشک کردند تا استخراج نفت اجام بگیرد.

همین امور و روند رو به نابودی ذخایر طبیعی گیاهی و جانوری در ایران که در واقع گنج‌هایی زاده‌‌ی هزاره‌ها هستند و امروز به دست ما رسیده‌اند، ماهنامه‌ی خط صلح را بر آن داشت تا با داریوش‌ گل‌علیزاده، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط ‌زیست گفتگویی را ترتیب دهد و نظر او را در این حوزه بداند و دلایل این مسائل را از او بشنود.

آقای گل‌علیزاده اما بیش‌تر گفتگو و مشکلات را به امر آلودگی هوا احاله دادند و این در حالی است که به گفته‌ی اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان محیط زیست در سال ۱۴۰۰ سهم خودروهای فرسوده در آلودگی هوا حدود شصت‌وپنج‌درصد برآورد شده است.(۲)

هم‌چنین در این گفتگو با خط صلح و در پاسخ پرسش‌هایی درباره‌ی بودجه‌ی سازمان محیط زیست، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط‌ زیست علی‌رغم سخنان مینا ابراهیمی، معاون بودجه‌ی مرکز برنامه و بودجه‌ی سازمان حفاظت محیط زیست که گفته بود بودجه‌ی این سازمان باید در سال ۱۴۰۲ پنج برابر شود، مشکل را تنها میزان بودجه ندانست و به ماهنامه‌ی خط صلح گفت که «ما باید منابع موجود را به درستی هزینه کنیم و بر اساس اولویت‌ها تخصیص و هزینه‌کرد درست داشته باشیم و از ظرفیت‌های قانونی و قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری جهت مشارکت بخش خصوصی درست استفاده کنیم».

به باور این مقام مسئول در حوزه‌ی محیط زیست ایران «جایی توسعه را معطل نمی‌کنند، بلکه آن را هم‌سو می‌کنند. سعی بر این است که اثرات محیط زیستیِ توسعه را به حداقل برسانند، چون هر فعالیتی حتماً اثر محیط زیستی دارد».

مشروح گفتگوی ماهنامه‌یی خط صلح با داریوش گل‌علیزاده، سرپرست مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست درباره‌ی تغییرات اقلیم و منابع طبیعی و پارک‌های ملی در ایران و مشکلاتشان در زیر از نظر شما می‌گذرد:

به نظر شما تغییرات اقلیمی بر پارک‌های ملی چه تاثیری دارند؟

اثرات تغییرات اقلیمی در دنیا از سال ۱۸۴۰ خودش را نشان داد. در سال ۱۹۹۲ و با توجه به آثار تغییر اقلیم بر زندگی بشر و مسئله‌ی گازهای گلخانه‌ای کنوانسیون سازمان ملل درباره‌ی چهارچوب تغییر اقلیم شکل گرفت و محتوای آن مطرح شد. ما در همه‌ی دنیا اثرات تغییر اقلیم را می‌بینیم. کشور ما هم جزو کشورهای آسیب‌پذیر در برابر تغییرات اقلیمی است. در چند دهه‌ی گذشته ما شرایط ناشی از تغییر اقلیم را در وقوع رویدادهایی چون سیلاب‌ها، تغییرات فصلی و مکانی بارش‌ها که منجر به سیلاب شدند، تخریب سرزمین، خشک‌سالی‌ها و پدیده‌ی گردوغبار را تجربه کرده‌ایم. بحث گردوغبار منجر به ایجاد خسارت‌های بسیاری به زیرساخت‌های کشور شد و حتی موضوع تامین غذا از طریق کشاورزی را مورد هدف قرار داد و خسارت وارد کرد؛ هم‌چنین به تنوع زیستی در ایران آسیب جدی زد. آتش‌سوزی‌هایی را در مراتع و جنگل‌ها شاهد بودیم. بخشی از این مراتع و جنگل‌ها تحت مدیریت سازمان محیط زیست بود. این خسارت‌ها به طور مستمر در بحث آسیب به حشرات و زنبورداری و امر زادآوری این‌ها هم بود و این مسائل را نیز تحت‌الشعاع قرار داد.

آیا این مشکلات طبیعی به وجود آمده یا خروجی عملکردهاست؟

این تغییرات اقلیمی حاصل رفتار نابخردانه و جاهلانه‌ی بشر طی سال‌های متمادی است. استفاده‌ی بیش از حد از سوخت‌های فسیلی باعث شد که لایه‌ی اُزن آسیب ببیند و طبیعتاً آن امر منجر به این آسیب‌ها و تغییرات اقلیمی شده ‌است.

به سوخت‌های فسیلی اشاره کردید. در مورد آلودگی تهران مسئله‌ی ‌مازوت‌سوزی مطرح است.

در تهران چنین چیزی نداریم. نیروگاه مازوت‌سوز تهران به نام نیروگاه بعثت از سال ۱۳۹۳ به حکم مرجع قضایی پلمپ است. اگر مازوت بسوزد، رنگش مشخص است و مردم می‌توانند آن را ببینند.

اگر می‌پرسید چرا آلودگی هوا داریم، باید گفت طی سال‌های گذشته که همه‌ی نیروگاه‌های ما گازسوز بودند، آلودگی هوا و شرایط بدتر از این داشتیم. در سال ۱۳۹۲، شصت‌ودودرصد روزهای ما روزهایی با آب‌وهوای ناسالم بوده ‌است. ما مشکل افزایش خودرو داریم. سالانه یک‌میلیون تا یک‌میلیون‌و‌دویست‌هزار دستگاه خودرو اضافه می‌شوند. منابع انتشار آلودگی ما کاهش پیدا نکرده ‌است. در بحث خودرو تعداد خودروهای فرسوده‌ی ما بیش‌تر شده است. امروز بیسست‌وپنج‌میلیون خودروی شماره‌گذاری‌شده و حدود شش‌ونیم‌میلیون خودروی فرسوده در کشور داریم. این خودروهای فرسوده هم در مسئله‌ی انتشار آلاینده‌ها و هم در مسئله‌ی مصرف سوخت موثرند و خیلی بیش‌تر از خودروهای استاندارد سوخت می‌سوزانند. در ترافیک خودرویی که درجا کار می‌کند، نسبت به خودرویی که در حال حرکت است، حدود پنج برابر افزایش مصرف سوخت دارد. امروز میزان سرانه‌ی مصرف سوخت در کشور بسیار بالاتر از عدد هدف‌گذاری‌شده در برنامه است. نودوچهاردرصد تامین انرژی فسیلی کشور بر مبنای سوخت‌های فسیلی است. آلودگی ناشی از این سوخت‌های فسیلی در موتور‌خانه‌های منازل، در کارخانجات، در هر منطقه که ساکنان آن از گاز، بنزین، نفت و نفت کوره و مانند آن‌ها استفاده می‌کنند، هرکدام بر اساس شاخصه‌های خودشان منتشر می‌شوند. طبیعتاً اگر قرار باشد مشکل آلودگی هوا را حل بکنیم، باید به این موضوعات توجه بکنیم. ما مشخص کردیم که اثربخشی قانون در کاهش آلودگی هوا به چه میزان است تا بتوانیم برنامه‌ها و منابعمان را اولویت و هدف‌گذاری کنیم. اگر منابع محدودی داریم ‌ــ‌که داریم‌ــ‌، باید این منابع را صرف تکالیفی بکنیم که اثربخشی بیش‌تری دارند.

حال سوال این‌جاست که چه تکالیفی اثربخش‌تر است؟ یکی بحث توسعه همراه با نوسازی حمل‌ونقل عمومی است. در تهران بالغ بر هشتادوهشت‌درصد اتوبوس‌های گازسوز ما فرسوده است. بالغ بر هشتادویک‌درصد اتوبوس‌های دیزلی ما فرسوده است. تاکسی‌های ما حدوداً سی‌وپنج‌درصد فرسوده است. مینی‌بوس‌های گازسوز ما صددرصد فرسوده‎‌اند. این خودروهای فرسوده یا باید از چرخه خارج شوند یا باید استفاده شوند. اگر خارج شوند، در حمل‌ونقل و جابه‌جایی مسافر دچار مشکل می‌شویم؛ اگر هم کار بکنند، افزایش آلودگی هوا را خواهیم داشت؛ پس طبیعتاً اگر قرار است در کلان‌شهرها خودروی نویی بیاوریم، باید با تاکید بر خودروی پاک و برقی‌شدن این وسایل نقلیه با این رویکرد جلو برویم که سهم منابع متحرک، به ویژه خودروهای دیزلی را در افزایش آلودگی هوا به حداقل برسانیم.

همین آلودگی‌ها بر مناطقی مانند پارک ملی سرخه‌حصار در شرق تهران تاثیر مخرب مستقیم دارد. آیا می‌توان کاری کرد که این تاثیرات بر پوشش گیاهی و جانوری مناطقی مانند این پارک ملی کاهش پیدا کند؟

بله، تاثیر دارد، اما ما باید آلودگی هوا را از منشائ کاهش بدهیم؛ یعنی بهبود وضعیت حمل‌ونقل عمومی و از رده خارج‌کردن خودروها و موتورسیکلت‌های فرسوده. علاوه بر این‌ها بحث فیلتراسیون ذرات است که پایش آن در حال انجام است. در کنار این‌ها باید توجه کنیم به اقداماتی که منجر به افزایش منابع انتشار ذرات آلوده‌کننده‌ی هوا می‌شود. باید در برنامه‌ها و پروژه‌هایمان در کلان‌شهرهایی مثل تهران توجه داشته باشیم که کارهای ما تشدید‌کننده‌ی آلودگی نباشند تا اقداماتی را که انجام می‌شوند، بلااثر یا کم‌اثر بکند. طبیعتاً این باید به طور مستمر انجام شود. بحث ارتقای کیفیت سوخت و توزیع سراسری آن و بحث توسعه‌ی نیروگاه‌های تجدیدپذیر در جهت کاهش وابستگی به نیروگاه‌های فسیلی هم هست. ما اگر به سمت خودروهای برقی می‌رویم، باید به گونه‌ای عمل بکنیم که انرژی مورد نیاز آن‌ها از نیروگاه‌های تجدیدپذیر تامین شود.

بگذارید به پارک ملی دیگری بپردازیم. در پارک ملی گلستان که دارای میراث طبیعی عظیم و ارزشمندی است، ما شاهد ابتلا به پدیده‌ی ریزگردهاییم. فکر می‌کنید چرا چنین اتفاقی افتاده است و چه می‌شود کرد؟

پوشش گیاهی یکی از عواملی است که باعث تثبیت خاک و مانع تخریب سرزمین می‌شود؛ در نتیجه وقتی پوشش گیاهی ما به هر دلیلی از جمله خشک‌سالی و آتش‌سوزی آسیب می‌بیند، اراضی‌ای که داریم، بدل به چشمه‌های گردوغباری نمی‌شود.

مسئله هم پوشش گیاهی است و هم پوشش جانوری.

بله. پوشش گیاهی که از بین برود، پوشش جانوری را هم تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. وقتی زیستگاه آسیب ببیند، موجوداتی که در آن زندگی می‌کنند هم آسیب می‌بینند. پارک‌های ملی ذخیره‌ی ژنتیکی بسیار خوبی برای بشریتند. ما نباید این‌ها را از دست بدهیم. در آینده خیلی از مشکلاتمان می‌تواند توسط ژن‌های حیوانات و گیاهان مستقر در این پارک‌ها و گونه‌های جانوری موجود در آن‌ها حل بشود. از سویی دیگر آلودگی هوا هم خسارت وارد می‌کند. نقش پوشش گیاهی این مناطق در جلوگیری از آلودگی هوا و تخریب سرزمین و جلوگیری از بیابان‌زایی مطرح است. این‌ها دارای اثرات متقابلند؛ یعنی هم بهبود کیفیت هوا در بهترشدن پارک‌های ملی اثر می‌گذارد و هم پارک‌های ملی بر بهبود کیفیت هوا تاثیرگذارند.

ما در کشور با پدیده‌ی بیابان‌زایی مواجهیم که به شدت ما را تهدید می‌کند. بخشی از آن به دلیل سوئ‌مدیریت در منابع آبی کشور است. ما باید در افزایش بهره‌وری‌هامان از سطح زمین تلاش بکنیم؛ یعنی مثلاً در بحث کشاورزی مسئله‌ی ما به جای افزایش سطح زمین، مسئله‌ی بهره‌وری از زمین و آب باشد. این دو موضوع در قانون اصلاح الگوی کشت، در بحث تدوین الگوی کشت و نظارت بر اجرای آن آمده ‌است. اگر ما در الگوی کشت به خوبی عمل نکنیم و نظارت لازم را نداشته باشیم، خسارت وارد می‌شود. ما کشوری خشک و نیمه‌خشکیم و وقتی هم باران و برف می‌آید، فکر می‌کنیم ترسالی شده است و دیگر خشک‌سالی نیست.

فکر می‌کنید همین برخورد و عدم برداشت درست از منابع آبی است که موجب می‌شود در استان گلستان چاه‌های عمیق زده شود و عمق آن‌ها نیز بیش‌تر و بیش‌تر شود؟

همه‌ی این اقدامات می‌تواند به اندازه‌ی خود اثر بگذارد و تشدید‌کننده‌ی مشکلات باشد. وقتی بیش از ظرفیت اکولوژیکی منطقه بارگذاری انجام شود و بهره‌برداری شود، آثار خودش را می‌گذارد؛ فرقی نمی‌کند که این بهره‌برداری در محصولات باشد یا آب‌های زیر‌زمینی یا سایر موارد. این‌ها باید همه‌جا در حالت تعادل باشند. بخشی از این حالت تعادل ناشی از دخالت به موقع و درست انسان است و بخشی از آن به عوامل طبیعی و کنش و واکنش خود اکوسیستم برمی‌گردد.

گاهی ما خودمان عاملیت داریم. ما عمداً تالاب هورالعظیم را برای برداشت نفت خشک کردیم. رسماً به جای بیابان‌زدایی، بیابان‌زایی هم اتفاق افتاده است.

از پارک ملی به هورالعظیم رسیدید؟!

مسئله این‌جاست که تالاب هورالعظیم هم منبع ارزشمند طبیعی گیاهی و جانوری برای ایران است.

البته آن را باید از مسئولانش پرسید، ولی در کل ما باید به گونه‌ای رفتار کنیم که ثروت و گنجینه‌ای که به صورت امانت در دست ماست، بهره‌برداری درستی شود و این را به نسل بعدی هم منتقل کنیم؛ وگرنه در چنبره‌ای گرفتار می‌شویم که درآمدن از آن یا غیرممکن باشد یا نیاز به منابع مالی و زمان زیادی داشته باشد. ما برای کاهش اثرات تغییر اقلیم باید به سمت سازگاری برویم؛ یعنی تدوین برنامه‌های سازگاری با اثرات تغییر اقلیم. این در سازمان محیط زیست در حال پیگیری است. همین الان هم تغییر اقلیم در حال روی‌دادن است، اما ما می‌توانیم اثرات آن را از طریق ایجاد برنامه‌های سازگاری به حداقل برسانیم.

آیا با توجه به تمام مشکلات موجود در حوزه‌ی محیط زیست ایران که بخشی از آن‌ها در گفتگوی ما بود، به نظر شما بودجه‌ی این سازمان کافی است؟

طبیعتاً نیاز به بودجه‌ی بیش‌تری داریم، ولی مسئله فقط بحث بودجه نیست. ما باید منابع موجود را به درستی هزینه کنیم و بر اساس اولویت‌ها تخصیص و هزینه‌کرد درست داشته باشیم و از ظرفیت‌های قانونی و قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری جهت مشارکت بخش خصوصی درست استفاده کنیم. با حضور بخش خصوصی دولت هم نیاز به هزینه‌کردن ندارد. اگر به این حوزه ورود پیدا کنیم، می‌توانیم از منابع موجود به نحو احسن استفاده کنیم.

یعنی شما فکر می‌کنید علاوه بر مشکل بودجه در سیاست‌گذاری هم مشکل داریم؟

بله، سیاست‌گذاری هم مسئله است و باید کار را به بخش خصوصی بدهد. دولت ریل‌گذاری را انجام دهد و بخشی خصوصی کار را دست بگیرد. باید اشتیاق لازم را برای بخش خصوصی ایجاد کرد.

اصل ۵۰ قانون اساسی حفاظت محیط زیست را وظیفه‌ای عمومی می‌داند و می‌گوید: «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل‌های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه‌ی عمومی تلقی می‌شود. از این‌رو فعالیت‌های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.»  با این وجود در چهار دهه‌ی اخیر محیط زیست ایران آلوده شده و کار به جایی رسیده که زنگ خطر به صدا در آمده است. فکر می‌کنید چه باید کرد که این اصل قانون اساسی محقق بشود؟

اصل ۵۰ قانون اساسی تمام زوایای کار را دیده ‌است. بحث‌هایی چون حیات رو به رشد، توسعه‌ی اقتصادی، وظیفه‌ی عمومی در قبال محیط زیست، مسئله‌ی تخریب و مسائل مرتبط با آن، همه را در کنار هم قرار داده است. این نیاز دارد که اولاً مشارکت جدی مردم در حفظ محیط زیست اتفاق بیافتد و از طرفی هم مسائل و جوانب محیط زیستی در برنامه‌های تمامی دستگاه‌های اجرایی کشور، حتی در زمان قانون‌گذاری در اولویت قرار داده شوند؛ یعنی اگر کاری منجر به تخریب غیرقابل ‌جبران محیط زیست می‌شود، ممنوع است؛ یعنی ایجاد تعادل بین اقتصاد، توسعه و محیط زیست که همان بحث توسعه‌ی پایدار است که در همین معیارها وجود دارد.

آیا این نقد را می‌توان داشت که اصلاً در حوزه‌ی سیاست‌گذاری نگاهی نسبت به تقویت و کمک به محیط زیست نبوده ‌است که حال به این وضعیت گرفتار شده‌ایم؟

ما باید از روش‌ها و فناوری‌های سازگار با محیط‌زیست هم در تولید محصولات و هم در فعالیت‌هایمان استفاده کنیم؛ در فعالیت‌های عمرانی‌مان و فعالیت‌های توسعه‌ای‌مان. هزینه و فایده را لحاظ بکنیم که برآیند اجرای پروژه مثبت و در راستای توسعه‌ی اقتصادی کشور موثر باشد. جایی توسعه را معطل نمی‌کنند، بلکه آن را هم‌سو می‌کنند. سعی بر این است که اثرات محیط زیستیِ توسعه را به حداقل برسانند، چون هر فعالیتی حتماً اثر محیط زیستی دارد.

با سپاس از وقتی که در اختیار ماهنامه‌ی خط صلح قرار دادید.

پانوشت‌ها:
۱- خشک‌کردن عمدی تالاب هورالعظیم برای استخراج نفت، خبرآنلاین، ۱۳ یهمن ماه ۱۳۹۳.
۲- سهم شصت‌وپنج‌درصدی خودروهای فرسوده در آلودگی هوا، همشهری آنلاین، ۱۱ مهرماه ۱۴۰۰.
توسط: علی کلائی
ژانویه 21, 2023

برچسب ها

پارک ملی پارک ملی توران پارک ملی گلستان پارک های ملی حیوانات در حال انقراض خرس بلوچی خط صلح خط صلح 141 داریوش گل علیزاده سازمان حفاظت محیط زیست علی کلائی گورخر ایرانی ماهنامه خط صلح محیط زیست یوزپلنگ ایرانی