اخرین به روز رسانی:

نوامبر ۲۴, ۲۰۲۴

نسل زی ایران؛ انقلاب برای نزدیکی امر عمومی به خصوصی/ صفا پوینده

نخستین بار رابرت کاپا، فتوژورنالیست ضد جنگ (۱۹۱۳-۱۹۵۴) در توضیح یکی از مجموعه عکس‌هایش جوانان دهه‌ی ۱۹۵۰ را «نسل ایکس» خواند. این اصطلاح اما آن زمان رواج پیدا نکرد، تا این‌که سی سال بعد، در دهه‌ی ۱۹۸۰ رمانی با نام «نسل ایکس: داستان‌هایی برای نسلی شتاب‌یافته» منتشر شد. رمان داگلاس کُپلند کانادایی سبک زندگی جوانان متولد دهه‌ی شصت در آمریکا را بازگو می‌کرد. بیش از خود رمان اصطلاح نسل ایکس ماندگار شد؛ اصطلاحی که راهش را به جامعه‌شناسی متاخر باز کرد تا شیوه‌ای برای دسته‌بندی و تیپولوژی متولدان نسل‌های پس از قرن بیستم باشد. خبرگزاری هرانا پس از گذشت نود روز از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»‌ تعداد دانشگاه‌هایی را که صحنه‌ی تجمع اعتراضی بوده‌اند، صدوچهل‌وچهار مورد گزارش کرده و تعداد دانشجویان بازداشتی را ششصدوچهل‌وشش مورد برشمرده است؛ دانشجویانی که اغلبشان حوالی بیست سالگی‌اند. در مطلب پیش رو به همین نسل می‌پردازیم؛ نسل زی که ما در ایران ‌آن‌ها را با عنوان «دهه‌ی هشتادی‌ها» می‌شناسیم.

بازه‌ی سنی نسل زی

توافق دقیقی روی بازه‌های سنی نسل‌های آلفا، زی، ایگرگ و قبلی‌ها وجود ندارد، اما اکثریت نسل زی را متولدان بین سال ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶-۱۳۷۵) تا ۲۰۱۰ (۱۳۸۹-۱۳۸۸) تعریف می‌کنند. پس از نسل زی نسل آلفا را داریم که متولدان ۲۰۱۰ به بعدند. اعضای نسل زی را «زومر» هم خطاب می‌کنند که ترکیب «بومر» و «زی» است. بومر عنوانی است که به نسل بیبی‌بومرها یا «کودکان نسل انفجار» دلالت می‌کند؛ متولدان بازه‌ی ۱۹۴۶-۱۹۶۴ در دوران رشد موالید و انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم. پس از نسل بیبی‌بومرها نسل ایکس می‌آید که متولدان نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۸۰ را شامل می‌شود. پس از آن هم نسل ایگرگ را داریم که اعضای آن، متولدان اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰ تا اواخر ۱۹۹۰ هستند. بیش‌تر اعضای نسل زی یا دهه‌ی هشتادی‌ها فرزندان نسل ایکس و پس از آن نسل ایگرگ‌اند.

نسل اینترنت

نسل زی را نسل اینترنت هم می‌نامند. اعضای این نسل پس از فراگیری اینترنت به دنیا آمده‌اند. آن‌ها تجربیات محدودی از صدای فکس‌وار مودم‌های دایل‌آپ هنگام اتصال کامپیوترها به اینترنت‌ِ نهایتاً ۵۶ کیلوبیت بر ثانیه‌ای دارند. شاید بتوان آغاز بازه‌ی نسل زی در هر کشور را دوران گذار از مودم دایل‌آپ به مودم اکسترنال اِی‌دی‌اس‌ال و وای‌فای و دسترسی به اینترنت پرسرعت دانست. این «بومیان دیجیتال (از دیگر عناوین نسل زی)» هویتشان به اینترنت و به ‌تبع آن مقوله‌ی ارتباط جهانی گره خورده است. آن‌ها از این امکان برخوردار بوده‌اند که تمام داده‌های پیرامونی خود، از جمله روابط انسانی را با «مقیاس جهانی» بسنجند. مثلاً آن‌ها بسیار ساده‌تر از نسل‌های قبل و تنها با یک سرچ ساده فهمیدند ایران تنها کشور جهان است که حجاب را به مردمش اجبار کرده.

اینترنت و زندگی بالقوه

این نسل از طریق اینترنت ارتباطش را با جهان برقرار کرد. اعضای نسل زی که نسل جوان تمام جوامع جهانند، اگر هم مستقیماً دوستی از دیگر جوامع جهان نداشته باشند، دست‌کم از طریق شبکه‌های اجتماعی که به لطف گوشی‌های هوشمند همیشه همراه هستند، در جریان جزئیات فرهنگی دیگر جوامع قرار گرفتند. آن‌ها از زندگی بالقوه‌ای که می‌توانند داشته باشند، زودتر از نسل‌های قبل مطلع شدند. شاید همین دلیل آن باشد که این نسل نمی‌تواند زیر بار حجاب اجباری برود، چون می‌داند چنین مقوله‌ای تا چه اندازه در بیش‌تر جوامع غربی مسئله‌ی مهمی نیست! همین‌جاست که وقتی یکی از اعضای همین نسل برای سیاحت به شهری دیگر می‌رود و گشت ارشاد با او برخورد می‌کند، چه سرش را به جدول کنار خیابان بزنند، چه نه، کمی بعد از فشار وارده تشنج می‌کند. ساده بگوییم؛ این نسل به ‌واسطه‌ی بودن در جهان از طریق اینترنت زیر بار حرف زور نمی‌رود.

شکاف بین امر عمومی و خصوصی

والدین نسل زی از نسل‌های ایکس و ایگرگ‌اند؛ نسل‌هایی که برای ارتباط با جهان مجبور به گرداندن دیش و خرید کارت‌های اعتباری اینترنت کم‌سرعت بودند. آن‌ها سرکوب ایدئولوژیک را با تمام وجود حس کردند. نسل ایکس و ایگرگ در جایگاه والد تلاش کرد فرزندش را هرچه بیش‌تر از سرکوب‌های زیسته‌اش در امان بدارد. در نتیجه‌ی این تلاش که با اینترنت پرسرعت و گوشی‌ هوشمند همراه بود، عرصه‌ی خصوصی نسل زی از عرصه‌ی عمومی‌اش دورتر شد. والدینی لیبرال‌تر از نسل‌های قبل که همه در شبکه‌های اجتماعی عضوند، محتوای فرهنگی غربی را بی‌واسطه‌تر در بسیاری از خانه‌ها رعایت کردند.

با رشد بزرگ‌ترهای نسل زی (متولدان نیمه‌ی دوم دهه‌ی هفتاد و نیمه‌ی نخست دهه‌ی هشتاد) و آغاز دهه‌ی نود جامعه حتی از آزادی‌های مقطعی و پوک دوران اصلاحات هم برخوردار نبود. خفقان در عرصه‌ی عمومی پیوسته بیش‌تر می‌شد. از نیمه‌ی دوم دهه‌ی نود جنبش‌های اعتراضی سراسری هم روندی سالانه در پیش گرفتند. در همین ایام نسل زی به نوجوانی رسیده بود و به ‌واسطه‌ی اتصال بی‌واسطه‌اش -هرچند با سرعت اینترنت ایران- با جهان، هرچه بیش‌تر با فرهنگ غربی روز آمیخته بود؛ فرهنگی که از قضا خیلی رنگ‌وبوی اعتراضی به خود نداشت؛ حتی خبری از موسیقی راک و پانک دهه‌های هشتاد و نود میلادی نبوده و رپ و هیپ‌هاپ حرف اول را می‌زند؛ سبک‌هایی از موسیقی که اتفاقاً نمونه‌های غربی‌اش بیش از نمونه‌های مشرق‌زمینی در حال بازنمایی اروتیسم جسورتر از قبل و تشریح سبک زندگی سرخوشانه و بی‌قید است. این موسیقی‌ها از الفاظ جسورانه‌تری برخوردارند که برای نسل‌های قبل «بی‌ادبی» محسوب می‌شود. این الفاظ اما چنین کارکردی برای نسل زی ندارد. شاید همین باشد که استفاده از فحش و الفاظ اصطلاحاً رکیک در میان شعارها و تقابل‌های اعتراضی امسال (۱۴۰۱)، حتی در دانشگاه‌ها بسیاری را شگفت‌زده کرد.

خیلی از اعضای این نسل  به ‌واسطه‌ی عام‌پسندشدن محتوای تحریک‌آمیز جنسی در عرصه‌ی هنر (غالبا بازاری) و پیش‌روی‌اش به سبک زندگی و از سویی دیگر به‌ دلیل تلاش‌های تخریب‌چی‌هایشان (یعنی نسل ایگرگ) سکس را آن‌چنان تابو فرض نمی‌کنند و آن را صرفاً بخشی از زندگی می‌شمرند. به ‌همین دلیل است که در برخی پژوهش‌ها ادعا شده نسل زی نسبت به نسل ایگرگ، جست‌وجوگری جنسی کم‌تری دارد و حتی کم‌تر سکس می‌کند. پژوهشی دیگر حتی خبر از این داده بود که نسل زی نسبت به نسل‌ ایگرگ تمایل کم‌تری به استفاده از الکل نشان داده و بیش‌تر اهل روان‌گردان‌ها و «های‌کردن» است تا مستی.

ورود به عرصه‌ی عمومی

متقدمان نسل زی باید در هم‌زیستی با سه‌گانه‌ی «عرصه‌ی داخلی آزاد، عرصه‌ی عمومی سرکوب‌گر، اینترنت و ارتباط جهانی» برای ورود به دانشگاه و فضای کار از خانه خارج می‌شد. «مشکل» همین‌جا آغاز شد. محتوایی که در لمحاتی با «گردهم‌آیی چندصد نفری سال ۱۳۹۵ دهه‌ی هشتادی‌های تهران در مجتمع کورش» خود را نشان داده بود و اتفاقاً اوایل سال جاری با «آب‌بازی دهه‌ی هشتادی‌ها و دهه‌ی نودی‌ها در بلوار چمران شیراز در سال ۱۴۰۱» بازتولید شد، حالا در مقابل فضای حرفه‌ای و بروکراتیک کشور قرار می‌گرفت. نسلی که کم‌تر از نسل‌های قبل در مدرسه مورد خشونت قرار گرفت و حتی در بسیاری موارد از سیستم‌ نمره‌دهی و کارت‌های صد‌آفرین هم جان سالم به‌در برد، با حضورش در عرصه‌ی عمومی‌ــ‌سرکوب کار را برای حاکمان فوق‌سنتی تمامیت‌خواه پیچیده کرد.

اعتراضات و جایگاه نسل زی

ماجرای مرگ‌بار پلیس جمهوری اسلامی و مهسا (ژینا) امینی نمود صریح تقابل امر عمومی و امر خصوصی اقشار مخالف حاکمیت فعلی ایران است که پرچمش را یکی از اعضای نسل زی ایران ابتدا بالا برد. خواست نسل زی برای زندگی آزاد نسل‌ ایگرگ را به‌ سرعت همراه کرد. نسل ایگرگ به سرعت دریافت که انتزاع و ایده‌اش برای زندگی آزاد با حضور نسل زی در عرصه‌ی عمومی انضمام یافته؛ این بود که نه‌تنها هم‌نسل‌های ژینا، بلکه چند نسل زخم‌خورده از سرکوب و سلب پیشین نیز به‌ سرعت همراه شدند تا جنبشی انقلابی شکل گیرد؛ انقلابی برای نزدیک‌کردن امر عمومی به امر خصوصی.

توسط: صفا پوینده
دسامبر 22, 2022

برچسب ها

خط صلح خط صلح 140 زن زندگی آزادی صفا پوینده ماهنامه خط صلح نسل زد نسل زی