برای آزادی دههی نودیها/ هدیه کیمیایی
تقابل «سلام فرمانده» و «برای…» شروین حاجیپور
بیش از چهل سال است که مدارس در ایران تبدیل به زندان شدهاند و دانشآموزان برای آزادیهایی که حق مسلشان است، توبیخ میشوند. این روزها تصاویر بسیاری از مدارس کشور میبینیم که در آن دانشآموزان ترانهی «برای…» شروین حاجیپور را در مدرسه یا در خیابانها پخش میکنند و با آن سرود آزادی را میخوانند. آنها در مدرسه هر روز از فیلمها، سریالها، مدلها، ورزشکارها، خوانندهها و همهی چیزهایی که در تعریف زندگی نرمال در جهان میگنجد، حرف میزنند و محتویات پر از دروغ و پروپاگاندای حکومت در کتابهایشان آزارشان میدهد. یک سال پیش که ماشین پروپاگاندای جمهوری اسلامی برای ترویج ایدئولوژیهای حکومت سرود «سلام فرمانده» را با استفاده از منابع مالی مردم ایران ساخت، شاید هیچوقت فکرش را هم نمیکرد که این سرود تبدیل به بخشی از مبارزات دانشآموزان علیه دستگاه سرکوب شود. در همان روزهای نخست نهتنها دانشآموزان، که جوانان زیادی را دیدیم که از این سرود داباسمش ساختند و حجاب و فرمانده را که اشاره به علی خامنهای دارد، به سخره گرفتند. حالا هم دختران و پسران ایران برای نخواندن این سرود که در مدح قاسم سلیمانی است، مورد ضربوشتم نیروهای سرکوب در مدارس قرار میگیرند.
در بخشی از سرود «سلام فرمانده» آمده است: «سلام از این نسل غیور جامانده، سیدعلی دههنودیهاشو فراخونده.» بخش زیادی از دیدگاه جمهوری اسلامی به کودکان و دانشآموزان در همین یک خط پیداست. جمهوری اسلامی کودکان را تنها برای جنگیدن و کشتهشدن و فداشدن در راستای اهداف جنایتکارانهی خودش میخواهد و هر موضوع دیگری را که او را از این هدف دور کند، در مدارس ممنوع و با آن مبارزه میکند، اما دانشآموزان این را دریافتهاند و این تناقض آشکار میان زندگی خودشان و زندگی نرمال را بیش از هر زمان دیگری احساس میکنند. آنها بیشتر از مادر و پدرهایشان برای نفسکشیدن در هوایی که زندگی واقعی در آن جریان دارد، احساس وظیفه میکنند. کودکان به واسطهی شبکههای اجتماعی نقش قاسم سلیمانی در سرکوب ایرانیان را میدانند و از اینکه جمهوری اسلامی در اتاقهای فکرش برایشان نقشه میکشد تا برای کسی که روزی میخواستند او را قهرمان ملی جا بزنند، سرود بسازند، آگاهند. کودکان دیدهاند که پلیس در ایران به جای اینکه نماد امنیت و آسایش باشد، زنان را در خیابانها کتک میزند و بازداشت میکند؛ میدانند که کسی مانند قاسم سلیمانی هم برآمده از همین سیستم است که روایت کشتارهایش در سوریه در رسانهها منتشر میشود. حالا جمهوری اسلامی هرچه تلاش کند تا او را به عنوان قهرمان جا بزند، نمیتواند.
کودکان به دنبال صلح با جهانند، میخواهند بخندند، برقصند و شادی کنند. آنها آینده را در زندگی نرمال و تعامل با جهان میبینند. در بخشی از سرود «سلام فرمانده» از زبان کودکان به سیدعلی خامنهای گفته میشود: «با همین قد کوچیکم، خودم سردارت میشم.» این همان تفکری است که دخترها و پسرهای حتی دبستانی را برمیانگیزاند که چرا باید آنها را در جنگی دخالت بدهند که انتهای آن نابودی زندگی خودشان، خانوادهشان و کشورشان است؛ کودکانی که از لحظهی تولد در دنیای رسانه و موسیقی و فیلم و انواع بازیهای کامپیوتری زندگی کردهاند و فرق میان آزادی و بندگی را خوب میدانند. خواندن که هیچ، حتی شنیدن سرود «سلام فرمانده» برایشان همانقدر زجرآور است که به آنها بگویید باید در قفسی تنگ و تاریک زندگی کنید.
ترانهی «برای…» روایت تمام لحظات عادی و معمولی زندگی است که جمهوری اسلامی از مردم ایران دریغ کرده است و در مقابل «سلام فرمانده» همان سرکوبی است که در خیابانها انجام میدهد. اینجا قرار است کلمات به قلب و ذهن کودکان بزنند و کودکیشان را بربایند، اما کودکانی که سالهاست در قفس جمهوری اسلامی بزرگ شدهاند، حتی از شنیدن آن ابراز انزجار میکنند. ترانهی «برای…» تصویری از ظلمهایی است که جمهوری اسلامی بر تمام موجودات زنده در ایران روا داشته است؛ روایتی از رنجهایی که هربار شنیده میشود، کوهی از غم را با خود دارد، اما دانشآموزان و کودکان این ترانه را به عنوان ترانهی حماسی و انقلابی در مدرسه و کوچه و خیابان با صدای بلند میخوانند، چون دل در گرو آزادیای دارند که قرار است هرچه زودتر در ایران به آن برسند.
برچسب ها
اعتراضات سراسری برای شروین خط صلح خط صلح 139 دهه نودی ها زن زندگی آزادی سلام فرمانده شروین حاجی پور ماهنامه خط صلح مهسا امینی هدیه کیمیایی