اخرین به روز رسانی:

نوامبر ۲۴, ۲۰۲۴

آزادی رسانه‌های ایران در سالی که گذشت/ مریم دهکردی

سوم ماه می رویدادی سالانه است که از سال ۱۹۹۳، هم‌زمان با چهل‌و‌هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد با هدف ارزیابی موقعیت حقوقی رسانه‌ها و شرایط حقیقی کار آن‌ها گرامی داشته می‌شود. این روز فرصتی است برای گفتن از اصول اساسی آزادی رسانه‌ها، ارزیابی وضعیت آزادی رسانه‌ها در کشورهای جهان، دفاع از رسانه‌ها در برابر عوامل و دلایلی که استقلال آن‌ها را به مخاطره می‌اندازد و ادای احترام به روزنامه‌نگارانی که جان خود را در حین انجام وظیفه از دست داده‌اند.

این گزارش در آستانه‌ی فرا رسیدن روز جهانی آزادی رسانه‌ها نگاهی دارد به آن‌چه در سال گذشته بر رسانه‌ و اهالی رسانه در ایران رفت؛ سالی که می‌توان گفت وضعیت رسانه‌ها، به خصوص رسانه‌های مبتنی بر وب که سهم بزرگی در گردش اطلاعات در ایران دارند، تا مرز سیاهی رفت اما خاکستری باقی ماند.

***

گزارش‌گران بدون مرز هر سال در آستانه‌ی روز جهانی آزادی رسانه‌ها گزارشی از رده‌بندی وضعیت رسانه‌ها در جهان ارائه می‌کند. در آخرین گزارش منتشرشده توسط این موسسه اعلام شده که «روزنامه‌نگاری در صدوسی کشور، یعنی هفتادوسه‌درصد کل کشورهای جهان به طور کامل یا نسبی مختل شده».

جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهای جهان است که از نخستین گزارش منتشرشده توسط گزارش‌گران بدون‌ مرز با هدف رده‌بندی جهانی آزادی رسانه‌ها در سال ۱۳۸۱ همواره در در پایین‌ترین رده‌های جدول قرار داشته.

وضعیت ایران در این رده‌بندی تازه نیز به همان منوال است. ایران به علت سرکوب حکومتی آزادی اطلاع‌رسانی از میان صدوهشتاد کشور نام‌برده با رتبه‌ی صدوهفتادوچهارم یکی از بدترین جایگاه‌ها را به خود اختصاص داده و مشکلاتی از جمله اعمال محدودیت و اختلال در پوشش خبری به عنوان دلیل قرارگرفتن در این جایگاه مطرح شده.

اگرچه رسانه‌ها و مطبوعات هم به دلیل رکود اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان با مشکلاتی مواجه شدند و برخی از آن‌ها به ‌دلیل کاهش منابع مالی فعالیت خود را محدود کردند، اما عملکرد برخی حکومت‌ها در جهان در همین دوره و ایجاد اختلال در پوشش خبری، وادارکردن رسانه‌ها به انتشار اطلاعات نادرست و مخدوش موجب شد رتبه‌ی این کشورها از جمله ایران به قعر این رده‌بندی سقوط کند.

گزارش‌گران بدون مرز در گزارش تازه‌ی خود از روزنامه‌نگاری به عنوان «واکسنی علیه اطلاعات ناراست» یاد کرده  و نوشت در ایران «مقامات حکومتی با سخت‌ترکردن مهار اطلاعات و افزایش بازداشت و محکوم‌کردن روزنامه‌نگاران به حبس‌های سنگین تلاش کردند شمار مبتلایان و کشته‌شدگان بر اثر کووید-۱۹ را کاهش دهند».

اشاره‌ی این گزارش به دست‌کاری آمار و اطلاعات مرتبط با مبتلایان و جان‌باختگان بر اثر ویروس کروناست. بعدها که کرونا هم مثل بسیاری از بحران‌ها در ایران از تب‌وتاب افتاد، یکی‌یکی مقاماتی که تا پیش از آن از «تولید واکسن داخلی»، «ساخت دستگاه کرونایاب» و «تحت کنترل‌بودن شرایط» حرف می‌زدند، اعتراف کردند (۱) آمار جان‌باختگانی که اعلام می‌شود، دست‌کم یک‌سوم چیزی است که به واقع اتفاق افتاده.

وضعیت اسف‌بار اختلال در انتشار اطلاعات به ماجرای نادرستی اطلاعات ختم نشد. گزارش‌گران بدون مرز با اشاره به فشار حکومت ایران بر روزنامه‌نگاران و شهروند-‌خبرنگاران اعلام کرد مقامات حکومتی علاوه بر این‌که مانع انتشار اطلاعات در رسانه‌های سنتی و رسمی و در اینترنت شدند، تهدید، احضار، بازداشت و محکوم‌کردن روزنامه‌نگاران و شهروند-خبرنگاران را هم افزایش داده‌اند.

به همه‌ی این رخدادها صدور و اجرای بیش‌ترین شمار حکم اعدام علیه روزنامه‌نگاران ایرانی نسبت به پنجاه سال گذشته، تعدیل نیروها در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها، مرگ روزنامه‌نگاران در حوادث جاده‌‌ای، ازدست‌رفتن چهره‌های فرهنگی و اصحاب رسانه در شیوع گسترده‌ی کرونا را اضافه کنید.

توقیف رسانه‌ها و آزار روزنامه‌نگاران

گزارشگران بدون‌مرز سال‌هاست ایران را یکی از پنج زندان بزرگ روزنامه‌نگاران می‌نامد. در سالی که گذشت بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده و فیلم‌ساز زندانی در زندان اوین عامدانه از خدمات درمانی محروم شد و جان باخت.

هنوز از جان‌باختن او چند روز ییش‌تر نگذشته بود که رسانه‌ها از تبعید کیوان صمیمی، سردبیر ماهنامه‌ی «ایران فردا» که از آذرماه ۱۳۹۹ در زندان است، خبر دادند. تبعید او در حالی رخ داد که کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای هشدار داده بود جان این  روزنامه‌نگار ایرانی بعد از انتشار یک نامه و تشبیه درگذشت بکتاش آبتین به «قتل شبه‌عمد» در خطر است.

پیش از این جاوید رحمان، گزارش‌گر ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در گزارشی که درباره‌ی وضعیت آزادی رسانه‌ها در ایران ارایه کرده بود، از صدویک روزنامه‌نگار مقیم ایران نام برد که به گواه نزدیکان و بستگان خود مورد آزار و اذیت و تهدید از سوی نهادهای امنیتی قرار گرفته‌اند.

این گزارش هم‌چنین به مسدودکردن انتقال اموال شماری از روزنامه‌نگاران ایرانی که در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور فعالیت می‌کنند، توسط دستگاه قضایی ایران اشاره کرده.

در بخش دیگری از این گزارش به آزار و اذیت، زندان و بدرفتاری با مدافعان حقوق بشر و وکلا انتقاد شده؛ چراکه این افراد دست به «اطلاع رسانی‌، مصاحبه با رسانه‌ها و راه‌اندازی کانال تلگرامی» اقدام کرده‌اند. از جمله این افراد امیر سالار داوودی و پیام درفشان وکیل دادگستری‌اند که به دلیل کارزار مخالفت با فیلترینگ تلگرام به زندان و محرومیت دوساله از وکالت محکوم شده بودند.

خبر‌های توقیف و تعطیلی شماری از نشریات، مجلات و روزنامه‌های ایران در سالی که گذشت نیز نشان می‌دهد که سیاست‌های جمهوری اسلامی درباره‌ی تحدید آزادی رسانه‌ تغییر چندانی نداشته و چه‌بسا مواردی که منجر به حذف و تعلیق رسانه‌ها شده‌، روندی افزایشی داشته. اگر تا دیروز انتقاد از سیاست‌های کلان، افشای فساد اقتصادی، نوشتن از بحران‌های مدیریتی، سوئرفتار مدیران و مواردی از این دست «تهدید امنیت ملی، سیاه‌نمایی و توهین به مقامات» تلقی می‌شد، حالا «انتشار دستی شبیه به دست رهبر جمهوری اسلامی» می‌تواند به توقیف مجوز (۲) انتشار یک رسانه منجر شود.

اما در ایران بخش دیگری از محدودسازی رسانه‌ها در جایی است که اصلاً در آمار و ارقام هم نمی‌آید. فرج سرکوهی روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی نام‌آشنای ایرانی در گفت‌وگو با «رادیو فردا» دراین‌باره گفته: «در ایران برای این‌که بتوانید امتیاز یک رسانه را داشته باشید، حالا روزنامه یا مجله یا هر چه، باید یک پروانه‌ی نشر بگیرید. پروانه‌ی نشر را وزارت ارشاد، وزارت اطلاعات، قوه‌ی قضاییه و غیره می‌دهند و پیش از صدور آن صلاحیت فردی را که متقاضی پروانه‌ی نشر است، بررسی می‌کنند.»

او در این گفت‌وگو تاکید می‌کند که طی سی سال گذشته «هیچ پروانه‌ی نشری برای یک روزنامه‌نویس مستقل صادر نشده.» به گفته‌ی او پروانه‌های نشر «فقط برای حکومتی‌ها» صادر می‌شود و «هیچ روزنامه‌ای نیست که متعلق به یکی از جناح‌های حکومتی نباشد.»

سرکوهی از این بخش سانسور به عنوان بخش ناپیدایی که در هیچ‌یک از آمارها و ارقام دیده نمی‌شود، یاد می‌کند.

طرح صیانت و نقض حق دست‌رسی آزاد به اطلاعات

پس از خاموشی هولناک اینترنت در روزهای آبان  ۱۳۹۸ که شهروندان ایران در اعتراض به مسائل معیشتی به خیابان‌ها آمدند، حال‌وروز اینترنت در ایران وخیم باقی ماند. در سال ۱۴۰۰ اینترنت ایران از نظر سرعت افت چشم‌گیری را تجربه کرد و شهروندان هر روز گزارش‌هایی از افت سرعت اینترنت و کاهش کیفیت خدمات آنلاین منتشر می‌کنند.

بر کسی پنهان نیست که امروز وقتی از رسانه‌ها و گردش آزاد اطلاعات صحبت می‌کنیم، تمامی پلتفورم‌های مبتنی بر شبکه را نیز به حساب می‌آوریم. طی سال‌های گذشته، به خصوص در ایران به دلیل نبودن «رسانه‌های مستقل» بار اطلاع‌رسانی بیش از رسانه‌ها بر دوش رسانه‌های اجتماعی و شهروند‌ــ‌خبرنگاران بوده.

در نیمه‌ی نخست سال ۱۴۰۰ که هنوز دولت ابراهیم رئیسی به شکل کامل مستقر نشده بود، گزارش‌هایی مبنی بر نامناسب‌بودن وضعیت ایران در زمینه‌ی اینترنت در جهان منتشر شد؛ گزارش‌هایی که نشان می‌داد متوسط سرعت دانلود اینترنت ثابت در ایران ۱۹.۱۷ مگابیت‌برثانیه است. این گزارش‌ها در میان ۱۷۵ کشورِ مورد ارزیابی رتبه‌ی ۱۳۶ را به ایران اختصاص داده بود.

بر اساس داده‌های منتشرشده توسط وب‌سایت اسپیدتست (Speedtest) وضعیت اینترنت موبایل در ایران نیز چندان وضعیت بهتری ندارد. بررسی‌ها نشان می‌داد که در نیمه‌ی نخست سال گذشته متوسط سرعت دانلود اینترنت موبایل در ایران ۳۰.۱۷ مگابیت‌برثانیه و متوسط سرعت آپلود اینترنت موبایل ۱۱.۴۴ مگابیت‌برثانیه بود.

برای مقایسه خوب است بدانیم که متوسط جهانی سرعت دانلود اینترنت موبایل ۴۸.۴۰ مگابیت‌برثانیه و متوسط جهانی سرعت آپلود اینترنت موبایل ۱۲.۶۰ مگابیت‌برثانیه و تاخیر ۳۷ میلی‌ثانیه است.

این اعداد در حالی منتشر می‌شوند که استفاده از وی‌پی‌ان و کاهش سرعت ناشی از دورزدن فیلترینگ در محاسبات این موسسات در نظر گرفته نشده و تخمین زده‌اند که با احتساب آن‌ها سرعت حتی تا ده برابر نیز می‌تواند کاهش پیدا کند.

روند کاهش سرعت اینترنت در شش ماهه‌ی دوم سال و با روی‌کار‌آمدن دولت ابراهیم رئیسی افزایش یافت. طرح محدودسازی اینترنت در ایران موسوم به «صیانت از کاربران در فضای مجازی» با قرارگرفتن در دستور کار مجلس شورای اسلامی جدی‌تر پی‌گیری شد؛ تا جایی که  نیروهای تندرو در مجلس اعلام کردند به دنبال فیلترینگ نیستند، بلکه به دنبال ملی‌کردن اینترنت و قطع دست‌رسی شهروندان به کلیه‌ی وب‌سایت‌هایی‌اند که در ایران سرور نداشته باشند.

اگرچه این طرح با فشار افکار عمومی فعلاً تعلیق شده، اما تندروها در مجلس و دولت ایران به دنبال اجرای آنند تا اینترنت ایران را وارد دوران سیاه خود کنند و اینترنت ایران چیزی شبیه چین شود.

پانوشت‌ها:
۱- عضو شورای عالی نظام پزشکی مطرح کرد؛ تعداد جانباختگان کرونا ۳ تا ۴ برابر آمار رسمی، خبرگزاری مهر، ۴ آبان‌ماه ۱۳۹۹.
۲- خبر‌های سرکوب آزادی اطلاع‌رسانی در ایران (دی ماه ۱۳۹۹- دی ماه ۱۴۰۰)، گزارشگران بدون‌مرز، ۹ نوامبر ۲۰۲۱ – به روز شده در ۱ مارس ۲۰۲۲.
توسط: پیام درفشان
آوریل 21, 2022

برچسب ها

آزادی بیان آزادی رسانه خط صلح خط صلح 132 سانسور فیلترینگ ماهنامه خط صلح مریم دهکردی مطبوعات مطبوعات ایران