
تنها هفتدرصد قتلهای ناموسی رسانهای میشوند/ زهرا باقریشاد
تحلیل محتوای رسانههای فارسیزبان دربارهی قتلهای ناموسی:
گزارش تحقیقی شبکهی مردان علیه خشونت ناموسی
نخستین گزارش تحقیقی از تحلیل محتوای رسانههای فارسیزبان دربارهی قتلهای ناموسی در ۲۵ نوامبر امسال منتشر شده که به بررسی اخبار مرتبط با سی قتل ناموسی در سال ۱۳۹۹ در رسانههای فارسیزبان و به طرح فرضیههای مقدماتی دربارهی پدیدهی قتل ناموسی در ایران میپردازد.
در مقدمهی این گزارش تحقیقی قتل ناموسی به عنوان شدیدترین شکل خشونت ناموسی تعریف میشود که در آن زنان به دلیل «ننگینکردن شرافت خانوادهی خود» یا «شکستن هنجارهای ناموسی» از جمله رابطه با جنس مخالف، خودداری از ازدواج اجباری، رابطه با مرد دیگری به غیر از نامزد یا همسر، طلاق یا حتی مورد تجاوز قرارگرفتن به قتل میرسند؛ همچنین قتل ناموسی افراد کوییر در این گزارش تحقیقی مورد توجه قرار میگیرد و اشاره میشود که قتل ناموسی افراد کوییر ممکن است علاوه بر موارد بالا به دلیل آشکارسازی گرایش جنسی و آشکارسازی جنسیت صورت بگیرد. به عبارت دیگر کنترل سکسوالیته توسط مردان مهمترین عامل در بروز خشونتها و قتلهای ناموسی است که میتواند کنترل سکسوالیتهی هم زنان و هم افراد کوییر را دربربگیرد.
از مهمترین نتایج این گزارش تحقیقی آمار بسیار پایین بازتاب رسانهای قتل ناموسی در رسانههای فارسیزبان است؛ به گونهای که در سال ۱۳۹۹ تنها دربارهی سی مورد قتل ناموسی در رسانههای فارسیزبان ــچه داخل و چه خارج از ایرانــ اطلاعرسانی شده که در همهی این موارد هم به «ناموسیبودن» انگیزهی قتل اشاره نشده و تنها در چهارده مورد از «قتل ناموسی» به عنوان جنایتِ رخداده نام برده شده. در بقیهی موارد رسانهها از عبارتهای «زنکشی»، «خودسوزی زنان»، «خودکشی زنان» و «اختلاف خانوادگی» برای توضیح قتل استفاده کردهاند؛ حال آنکه اطلاعات درجشده از ناموسیبودن انگیزهی قتل خبر میدهند. به عبارت دیگر، ما به ندرت رسانهایشدن خبر و اطلاعاتی از قتلهای ناموسی را شاهدیم که در آمار رسمی آمده باشد. این در حالی است که حتی آمار دقیقی هم از قتلهای ناموسی از سوی مقامها و نهادهای رسمی در ایران اعلام نمیشود و بر اساس آمار پراکندهای که در برخی رسانهها ارائه شده، سالانه بین سیصدوهفتادوپنج تا چهارصدوپنجاه قتل ناموسی در ایران رخ میدهد که حدود بیستدرصد از کل قتلها و پنجاهدرصد از قتلهای خانوادگی در کشور را تشکیل میدهد؛ اما این آمار به باور بسیاری از حقوقدانان و فعالان حوزهی زنان دقیق به نظر نمیرسد یا به عبارتی دستکم گرفته شده.
در توضیح محدودبودن بازتاب رسانهای قتلهای ناموسی که به سکوت عمومی دربارهی این فجایع نیز دامن میزند، یکی از مهمترین فرضیههایی که در این گزارش تحقیقی مطرح شده اِعمال محدودیتهای موجود برای روزنامهنگاران، خبرنگاران و فعالان حقوق بشر است که در حوزهی اجتماعی با تمرکز بر موضوعاتی همچون خشونت علیه زنان و خشونت علیه کودکان به فعالیت مشغولند. این محدودیتها گاه در مواردی که به پیگیری اخبار مرتبط با خودکشی زنان مرتبط است، به صورت ابلاغیههای رسمی نیز اعمال میشوند و گاه به شکل بازداشت و تهدید و ممنوعالکاری و زندان برای خبرنگاران.
قتل ناموسی افراد کوییر رسانهای نمیشود
یکی دیگر از نتایج این تحلیل محتوای رسانهای نشان میدهد از سی مورد قتل ناموسی بازتابدادهشده در رسانههای فارسیزبان در سال ۱۳۹۹ هیچ موردی از قتل ناموسی افراد کوییر نیامده. تنها یک مورد گزارششده از قتل ناموسی یک مرد ترنس یستوسهساله به نام «سیاوش» یافت میشود که این قتل هم در مرداد ۱۳۹۶ در خرمآباد صورت گرفته و در خبرها با عنوان «به دلیل آنچه حفظ آبرو خوانده میشد» از آن یاد شده.
نتایج این تحلیل محتوا تایید میکند که زنان قربانیان اصلی قتلهای ناموسی و مردان، عموماً ضاربان و مرتکبان این قتلهایند؛ امری که نشانگر ریشهی عریان پدرسالاری در خشونتهای ناموسی از طریق کنترل سکسوالیته و بدن ــبه ویژه بدن زنانــ است.
گسترهی جغرافیایی، عمدیبودن قتل و جوانبودن قربانیان
از دیگر نتایج این تحلیل محتوا، گسترهی پراکندهی جغرافیایی قتلهای ناموسی است. برخلاف برخی تصورات که قتلهای ناموسی را به مناطق خاصی از ایران یا گروه اتنیکی خاصی منتسب میدانند، پراکندگی جغرافیایی قتلهای ناموسی شامل مناطق مختلف ایران میشود و به گروه اتنیکی یا استان/شهر/روستای خاصی تقلیل نمییابد. این ادعا که قتلهای ناموسی پدیدهای «قومی و قبیلهای»اند و به «فرهنگ»های خاصی اختصاص دارند، میتواند ریشه در رویکردهای تبعیضآمیزی داشته باشد که برچسبزدن و استیگماتیزهکردن گروههای اتنیکی مختلف را در پی دارند. تحقیقات نشان میدهند این ادعا که خشونتهای ناموسی به منطقهی جغرافیایی، گروههای اتنیکی خاص یا ادیات معینی مرتبطند، فاقد اعتبار است.
اگرچه قتلهای ناموسی میتواند علیه افراد در تمام سنها اتفاق بیفتد، اما نتایج این تحلیل محتوا نشان میدهد که اصلیترین قربانیان قتلهای ناموسی زنان جوان بین چهارده تا بیستسالهاند. در توضیح این مسئله آمده که زنان جوان بیشتر ممکن است هنجارهای ناموسی را به چالش بکشند و این به چالشکشیدن بیشتر باعث واکنش از سوی پدر و برادر و همسر و غیره میشود؛ واکنشی که به صورت خشونت ناموسی و در شدیدترین شکل قتل ناموسی نمایان میشود؛ همچنین قتل فرزند دختر توسط خویشاوندان در قتلهای ناموسی بسیار گستردهتر از سایر موارد است. در این امر حس تملک پدر بر فرزند بیشتر نمایان میشود؛ مسئلهای که در دیگر اشکال خشونت مردان علیه زنان کمتر به چشم میخورد.
در قتلهای ناموسی بسیار به ندرت ممکن است با عنصر خودانگیختگی یا ناخواستهبودن روبهرو باشیم. نتایج این تحلیل محتوا نشان میدهد روشها و وسیلههایی که قتلهای ناموسی با آنها صورت گرفتهاند، از جمله مجبورکردن زن به خوردن قرص برنج و اسید، بریدن سر با داس و شلیک با اسلحه نهتنها نشاندهندهی خصلت عمدیبودن این قتلهاست، بلکه شدت وحشیانهبودن آن را نیز نشان میدهد که هدف آن تولید ارعاب و زهرچشمگرفتن از سایر زنان است و خشنترین چهره از اقتدار پدرسالار را به عمد به نمایش میگذارد.
سربلندی برادران از قتل ناموسی
همچنین نتایج این تحلیل محتوا نشان میدهد از سرنوشت نزدیک به هشتاددرصد قتلهای ناموسی مورد اشاره و چگونگی پیگیری آنها هیچ اطلاعی در دست نیست. در قتلهای ناموسی فرد متهم معمولاً با سربلندی از این خشونت سخن میگوید و حتی توسط برخی از اطرافیان خود مورد تقدیر و تشویق قرار میگیرد. «مشروعیتبخشیدن به قتل ناموسی» توسط جامعه پدیدهای است که حتی در برخی از تولیدات فرهنگی و سینمایی از جمله فیلمهای فارسی بازنمایی شده. این مشروعیتبخشیدن ممکن است همواره با صدای بلند، حمایت آشکار و ابراز سربلندی همراه نباشد، بلکه به شکلهای مختلف نمایان شود؛ از جمله با پیگیرینکردن پروندهی قتلهای ناموسی، تخفیف مجازات قانونی، رضایتدادن شاکیان پرونده و مسکوتگذاشتن پرونده که میتواند هم از سوی خانوادهی قربانیان قتلهای ناموسی صورت بگیرد و هم ساختار قضایی و حقوقی ایران این امر را ممکن میکند؛ امری که به هنجارمندکردن این خشونتهای ناموسی در جامعه یاری میرساند.
نتایج این تحلیل محتوا نشان میدهد از سی مورد گزارششده، بیشترین موارد توسط برادر صورت گرفتهاند؛ در عین حال خودکشیهای ناشی از فشارهای ناموسی نیز به ویژه دربارهی زنانی که در «منزل پدر و مادر» سکونت داشتهاند، از جمله بیشترین موارد بوده. این مسئله میتواند توجیه قانونی داشته باشد؛ به این معنی که با وادارکردن فرد به خودکشی یا اِعمال خشونتهای ناموسی به یک فرد تا سرحد سوقدادن او به سوی خودکشی در عمل امکان پیگیری این اتفاق را در قالب «قتل ناموسی» منتفی میسازد.
اعلام خودکشی به جای قتل ناموسی
یکی از نتایج مهم این تحلیل محتوای رسانهای نشان میدهد برخی از قتلهایی که با نام خودکشی یا خودسوزی زنان از آنها نام برده شده، در واقع با انگیزههای ناموسی و به دلیل شدت خشونت ناموسی اعمالشده بر زنان صورت گرفتهاند؛ درعین حال از صحت و سقم این مسئله هم اطلاعی در دست نیست که این خودکشیها چقدر محصول «صحنهسازی» پدر یا سایر مردانیاند که خود به قتل ناموسی دست زدهاند، اما آن را خودکشی زنان جلوه میدهند.
نتایج این تحلیل محتوا نشان میدهد شیوهی پوشش رسانههای فارسیزبان دربارهی قتلهای ناموسی یا مرگهای مرتبط با انگیزههای ناموسی در نزدیک به هفتاددرصد موارد ناچیز و فقط در حد کپیکردن مطالب و بازنشر آنها و در سه مورد نیز بسیار ناچیز و فقط در حد اخبار «یک خطی» بوده. پوشش خبری این قتلها تنها در برخی موارد از جمله قتل ناموسی رومینا اشرفی، ریحانه عامری و فاطمه بریهی، وسیع و با پیگیری گزارشهای تکمیلی بیشتر و در مواردی نیز مصاحبههای متعدد با کارشناسان همراه بوده.
ضمن در نظرگرفتن این مسئله که در ایران محدودیتهای قانونی و عرفی بسیاری بر سر راه پیگیری قتلهای مرتبط با انگیزههای ناموسی وجود دارد، گفتنی است مکانیزمهای «انکار» میتواند به عادیسازی هرچه بیشتر خشونتهای ناموسی و افزایش قتلهای ناموسی یاری رساند. در گزارش تحقیقی شبکهی مردان علیه خشونت ناموسی تاکید شده که باید به مسئلهی خشونتهای ناموسی از یک رویکرد میانبرشی توجه نشان داد؛ صدای افرادی را برجسته کرد که از خشونتهای ناموسی آسیب میبینند و درعین حال از پررنگشدن پیشداوریهای اتنیکی جلوگیری کرد. از این رو برای برجستهکردن صدای «قربانیان» این خشونتها باید حساسیت رسانهها و فعالان مدنی در برابر خشونتهای ناموسی افزایش پیدا کند. خشونتهای ناموسی در «قتل» خلاصه نمیشوند و نباید با نادیدهگرفتن و انکار آنها تا حدی عادیسازیشان کرد که به قتل منجر شوند و آنگاه واکنش رسانهها و افکار عمومی را در پی داشته باشند. هرچه صدای «قربانیان» خشونتهای ناموسی بیشتر شنیده شود، هرچه فعالان مدنی و رسانهها محتوای بیشتری دربارهی مصادیق خشونتهای ناموسی تولید و منتشر کنند و بر این بحث مهم نور بیندازند، این شانس افزایش پیدا میکند که بسیاری از این خشونتها در جامعه نیز با بیتفاوتی نادیده گرفته نشوند.
برچسب ها
خط صلح خط صلح 128 زهرا باقری شاد شبکه مردان علیه خشونت ناموسی قتل ناموسی ماهنامه خط صلح