نگاهی به نیروگاههای برقآبی از منظر عدالت محیط زیستی/ نیکآهنگ کوثر
شاید تا چند سال پیش کسی موقع مصرف انرژی حواسش به «رد پای کربن» و آثار منفی محیط زیستی تولید برق نبود. وقتی دربارهی برق سالم و پاک حرفی زده میشد، خیلیها ذهنشان سمت سیستمهای برقآبی مثل سدهای بزرگ میرفت که در آنها جریان آب با گذر از پرههای ژنراتورهای عظیم برق مورد نیاز شهرها و صنایع را تامین میکند.
تا چند سال پیش خیلیها نمیدانستند دریاچهی سدهای بزرگ که به اسم تولید برق پاک ایجاد شده بودند، میتوانند محل تولید گاز متان، یکی از اثرگذارترین گازهای گلخانهای باشد؛ گرچه ممکن است این مقدار متان از اندازهی باد گلوی گاوها کمتر باشد، اما باز هم آلودگی محسوب میشود. از سوی دیگر معلوم شد که بخش زیادی از گاز موجود در آب سدها به هنگام روانشدن آبِ بعد سد آزاد میشود. وقتی مواد آلی ورودی به مخزن سد تجزیه میشوند، متان تولید میشود؛ البته برخی از سدها هم محل رشد جلبکهای سبزآبی شدهاند و اثرات منفی زیادی روی آبزیان گذاشتهاند.
اما این تنها آسیبهای نیروگاههای برقآبی به محیط زیست نیست. اگر ساختهشدن یک سد موجب غرقشدن جنگلها و مراتع زیر میلیونها مترمکعب آب شود، چه کسی پاسخگو است؟ اگر تنوع زیستی و گونههای جانوری یک منطقه به خاطر ساخت سد از بین بروند یا کمتر شوند، چگونه میتوان آثار این خسارت را جبران کرد؟ اگر به قیمت ساخت یک سد و نیروگاه آبی هزاران نفر محکوم به مهاجرت از خانه و کاشانهشان شوند، چه کسی پاسخگوی آثار منفی زیستی و مالی و روانی این فاجعه برای نسلهای بعدی است؟
اگر تامین انرژی برای مردم را از منظر عدالت بررسی کنیم، باید در کنارش ببینیم که آیا اجرای پروژههای بسیار بزرگ تولید برق خود موجب نقض عدالت محیط زیستی شدهاند یا نه.
حامیان سدسازی مایل نیستند هیچگونه لکهای بر تصویر به ظاهر بینقصی که از سدها به نمایش گذاشتهاند، دیده شود. نان این گروه در توجیه ساخت سد به هر قیمتی است، اما مسئلهای که این جماعت به آن بیتوجهاند، اثرات ساخت سازههای بزرگ بر زندگی مردمان و محیط زیست است. ساخت یک سد به گروهی از مهندسان مشاور و مجریان پروژهها نان بسیاری رسانده. کسانی که درگیر ساخت نیروگاههای آبی بودهاند، سالها توانستند هزینههای بسیاری بر کشور تحمیل کنند، بیآنکه زیر ذرهبین بروند.
سد کارون۳ یک مثال جذاب و تراژیک است. یک مهندس طراح نیروگاه به من میگفت از هشت واحد نیروگاهی این سد، سه واحدش اضافی است: «در کارون۳ ظرفیت پنج واحد کافی بود و سه واحد اضافی نصب شده، خب چه کارش کنیم؟ تمام شد و رفت».
دقت کنید؛ میگوید سه واحد اضافی؛ این یعنی تحمیل دههامیلیونها دلار به بودجهی عمومی بدون اینکه حتی حسابرسی شده باشد. این یعنی کمیسیونهای بسیار برای خرید و واردکردن قطعات نیروگاهی از خارج از کشور؛ بله! به گفتهی او برای اینکه پول جای دیگری خرج نشود، واحدهای نیروگاهی اضافه به سد کارون۳ اضافه شد؛ یعنی سد نیازی به این سه واحد نداشته. چه کسانی از این ماجرا مطلع بودهاند؟ مطمئناً مدیران شرکت آب و نیرو، از جمله وفا تابش و علی زحمتکش و حتی خود وزیر وقت، یعنی حبیبالله بیطرف کاملاً باخبر بودهاند.
او دربارهی سد کارون۴ هم چنین میگوید: «برای نیروگاه کارون۴ ششصد مگاوات کافی بود نه هزار مگاوات فعلی». یعنی حتی با وجود ارزیابی اولیه تصمیم گرفته شد بیش از ظرفیت توربین و امکانات نصب و ایجاد کنند تا هم آمار بالاتر برود و هم پول بسیار بیشتری هزینه شود.
نکتهی مهم دربارهی سدهای کارون۳ و کارون۴ این است که دریاچههای این دو سد منطقهی دهدز را در بر گرفتهاند؛ منطقهای که در سالهای اخیر بسیار تشنه است و آب کافی برای ساکنان بیش از ۱۱۰ روستا ندارد. اگر سدهایی برای دلایل و توجیههای مختلفی از جمله تولید برق ساخته شده و موجب تحمیل محرومیت به اهالی یک منطقه شده باشند، به محیط زیست آسیبهای غیرقابل جبران وارد شده و نسلهای بعدی قربانی این پروژهها محسوب میشوند. ما با بیعدالتی محیطزیستی مواجه شدهایم. نابودکردن محیط زیست رودخانهای، اعدام هزارانهزار درخت بلوط و بنه در درههای سدهای کارون۳ و کارون۴، بیخانمانکردن بیش از دههزار نفر و از بینبردن مزارع و ممر اقتصادی پایدار این مردم به اسم تولید برق و عدم جبران خسارت این قربانیان یک جنایت است. وقتی برخی از اصلاحطلبان درگیر یا نزدیک این پروژهها در جلسات کلابهاوس از ساخت سدها دفاع میکنند، نیازهای کشور به توسعه و آب و برق را به عنوان یک دلیل واجبتر از هر چیز تکرار میکنند، اما در مقابل این سئوال که ارزیابی محیط زیستی مستقل پیش از ساخت سدها و بررسی نتیجهی کار ساختهشدن سدها در گذر این چند دهه چه میگوید، سکوت میکنند. ارزیابی انجامگرفته دربارهی اثرات مثبت و منفی ساخت سدها به وسیلهی مجموعههای مستقل انجام نگرفته و مشاور و کارفرما تامینکنندهی هزینهی ارزیابیها بودهاند. دکتر تجریشی، معاون پیشین سازمان محیط زیست پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در جلسهای عمومی که در کلابهاوس برگزار شد به این مسئله پرداخت.
مستقلنبودن مطالعات محیط زیستی و اجتماعی و اقتصادی پیش از ساخت سد به واسطهی منافع مشترک گروه ارزیابی با مجموعهی سازندهی سد موجب پنهانماندن بسیاری از واقعیتها میشود. همین ماجرا به تحمیل دهها سد بزرگ بر رودخانهها و حوضههای آبریز کشور شده و با توجیه تامین نیرو بخش بزرگی از بودجهی کشور به جای آنکه در بخشهای پایدارتر انرژیهای تجدیدپذیر خرج شود، اسیر توربینهای نیروگاههای سدهای بزرگ شده.
امسال، به خاطر نحوهی مدیریت و کاهش بارندگی و خالیشدن نسبی مخازن برخی سدهای بزرگ، نیروگاههای متعدد آبی عملاً از کار افتادهاند. حالا با توجه به مثال سدهای کارون۳ و کارون۴ با آن نیروگاههای اضافه که در حالت عادی کار هم نمیکنند، باید ببینیم چند سد دیگر نیز دچار همین سوئاستفادهی مالیــمدیریتی بودهاند و هزینهی واحدهای اضافی نیروگاه به بودجه تحمیل شده؛ بودجهای که میتوانست هزینهی ساخت نیروگاههای خورشیدی و بادی در مناطق محرومی مثل سیستان و بلوچستان شود.
من کارشناس انرژی نیستم و نمیتوانم به خوبی یک اهل فن همهی موارد سوئاستفادهی گروههای مختلف حکومتی را مثال بزنم، اما از گفتوگوهایم با کارشناسان به این نتیجه رسیدهام که در نبود سازوکار مستقل و در فقدان حسابرسی و همچنین بیاهمیتبودن مقولهی محیط زیست برای دولتها و مجموعههای همکار وزارت نیرو، حتی آنچه به عنوان تامینکنندهی انرژی پاک تبلیغ شده، هم از منظر محیط زیستی اندکی ناپاک است و هم از منظر حقوق بشری و اقتصادی، بسیار ناپاک محسوب میشود.
امروزه در دنیا کشورها با توجه به پتانسیلهای منطقهای برای تولید نیرو سراغ روشهایی میروند که تا حد ممکن نیازهای محلی را فراهم کند؛ از بهرهگیری از گاز متان فاضلاب برای تولید برق گرفته تا انرژی امواج دریا برای رساندن برق به آب شیرینکنهای استرالیا (۱).
در نظر بگیریم که اگر مناطق محروم حاشیهی دریای عمان و خلیج فارس از این سرمایهگذاریها بهرهمند بودند، وضعیت اقتصادی و محیط زیستی این مناطق با آنچه امروز شاهدش آنیم چقدر متفاوت بود. اگر به جای واحدهای اضافهی نیروگاههای سدهای کارون۳ و کارون۴ از بادهای صد و بیست روزهی سیستان برای تولید برق استفاده میشد، اگر هزاران هکتار در محدودههای کویری گستردهی ایران از آفتاب سیصد روزه برای تامین انرژی بهره میبردند، آیا امروز روزگار متفاوتی نداشتیم؟
پانوشت:
برای اطلاعات بیشتر ر.ک به: وبسایت آژانس انرژی تجدیدپذیر استرالیا (ارِنا Arena)
برچسب ها
انرژی تجدیدپذیر خط صلح خط صلح شماره 126 ماهنامه خط صلح نیروگاه های برق آبی نیک آهنگ کوثر