آیا جمعیت ایران در حال پیر شدن است؟ / بهار عباسی
پیری جمعیت پدیدهای است که در سالهای اخیر نگرانیهایی را در کشورهای در حال توسعه به دنبال داشته است. پیشبینیهای انجام گرفته نشان میدهد که ایران پس از امارات و بحرین، سومین کشور جهان از نظر سرعت پیری جمعیت بوده است.
پدیده سالمندی جمعیت، ناشی از بهبود استانداردهای زندگی، شــرایط بهداشتی، اجتماعی، اقتصــادی، کاهش مرگ و میر، افزایــش امید به زندگی و اعمال سیاســت کنترل موالید اســت. لذا بایــد آن را به حق یک موفقیت به حســاب آورد. سالخوردگی جمعیــت، تــا چند ســال قبــل صرفاً در کشــورهای پیشــرفته جلب توجه میکرد، ولی امروزه در بســیاری از کشــورهای در حال پیشــرفت نیز به علــت کاهش میزان مــرگ و افزایــش امید به زندگــی در بدو تولــد، حادث شده اســت. این تغییر در ســاختار ســنی جمعیت تاثیر عمیقی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی جوامع به دنبال خواهد داشت.
سیر تغییر ساختار سنی جمعیت
سیاستهای افزایش جمعیت که در دهه 70 میلادی به اجرا درآمد، رشد بیسابقه جمعیت را به دنبال داشت. سهم جمعیت نابالغ در سال 1975 به شدت افزایش یافت و نزدیک به نیمی از جمعیت کشور را افراد زیر 15 سال تشکیل میدادند. پیشبینیها نشان میدهد که این شوک جمعیتی که در حال حاضر در سنین میانسالی قرار دارد، در دهههای آتی به سمت پیری حرکت خواهد کرد. با توجه به این موضوع سهم جمعیت میانسال نیز تا سال 2025 افزایش و پس از آن کاهش یافته و در مقابل بر جمعیت افراد سالمند افزوده خواهد شد.
محمد جواد محمودی رئیس کمیته سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در خردادماه سال ۹۹ در یک نشست خبری که با موضوع جمعیت برگزار شده بود، اظهار کرد: “کشور هر چه به سمت جلو حرکت میکند با توجه به اینکه ساختار سنی در آن به سمت سالخوردگی میرود، تعداد مرگ و میرها نیز به شکل طبیعی افزایش و زاد و ولدها هم به طور طبیعی در حال کاهش است. او با اشاره به اینکه پیشبینی میشود بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۱۵ نرخ رشد جمعیت کشور به صفر برسد، گفت: زمانی که نرخ جمعیت کشور به صفر میرسد، طبق سناریوی متوسط سازمان ملل جمعیت ایران ۹۵ تا ۹۶ میلیون نفر خواهد بود و در سال ۱۴۳۰ از این تعداد جمعیت، ممکن است یک سوم بالای ۶۰ سال سن داشته باشند.
همچنین محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مهر ماه سال ۹۹، در یک نشست خبری که با موضوع سالمندان کشور برگزار شده بود، در این باره اظهار کرد: سن ۰ تا ۱۵ سال در جامعه ما کاهش پیدا کرده و امید به زندگی نیز کم شده است. این نشان میدهد که جامعه ما در حال حرکت به سمت پیر شدن است، البته از پیر شدن جامعه استقبال نمیکنیم، اما با پیر شدن، افراد باید بتوانند رشد خود را حفظ کنند و شرایط مطلوبی در دوره سالمندی داشته باشند، لذا ضروری است که برای سالمندان امید به زندگی ایجاد کنیم تا زندگی با نشاطی را در دوران سالمندی خود سپری کنند.
جمعیت سالمندان از ۵ درصد به ۱۰ درصد رسیده و پیشبینی شده که در سال جمعیت سالمندان کشور در سال 2020 دو برابر شود این در حالی است که در کشورهای دیگر طی ۱۰۰ سال این رشد جمعیت سالمند وجود داشته است. سرعت سالخوردگی جمعیت با آهنگ کندی رو به افزایش است. جوانی جمعیت از ویژگیهای اصلی کشورهای در حال توسعه است و این شاخص در این کشورها در حال کاهش است. در فواصل دهه 1365-1355 افـزایش نسبتا سریع آهنگ رشد جمعیت را شاهد بودیم که با سیاستگذاریهای دولتهای وقت، از آن پس رشد جمعیت کندتر شد. اما متاسفانه این آهنگ نزولی در رشد جمعیت در صورتی که ادامه یابد برای کشور نگرانکننده خواهد بود و با ایجاد مشکل بزرگ پیری جمعیت و عدم تولید نسل جدید و نیروی کار جوان، باعث خطرات جدی خواهد گردید.
نمونههایی از تبعات پیری جمعیت
در صورتی که کشورهای در حال توسعه مانند ایران، آهنگ نزولی رشد جمعیت خود را تحدید ننمایند، در چند سال آینده به مشکل بزرگ پیری جمعیت و کاهش خطرناک جمعیت روبرو خواهند شد که هزینه زیادی را برای اقتصاد کشور به دنبال خواهد داشت. البته افزایش جمعیت به تنهایی مشکلات زیادی از قبیل فقر و عدم تحقق عدالت اجتماعی را در صورت عدم تطابق رشد جمعیت و رشد اقتصادی به دنبال خواهد داشت.
سالمندی جمعیت اثرات مختلفی بر منابع یک کشور و مخارج تامین اجتماعی دارد. افزایش سهم هزینههای تامین اجتماعی، گاها دولت را به سمت تعدیل نرخ مالیات بر نیروی انسانی سوق میدهد. پیری جمعیت و به تبع آن کاهش عرضه نیروی کار، بر رشد اقتصادی کشورها تاثیری منفی دارد که از طریق کاهش درآمدهای مالیاتی دولت این مهم اتفاق خواهد افتاد. این معضل منابع با کاهش بودجه دولت فشار بر منابع مالی دولت در جهت تامین نیازهای بازنشستگی و درمانی افراد سالمند را به دنبال دارد که از منابع مالی عمومی میکاهد.
دولت با هدف افزایش منابع مالی عمومی، سیاست افزایش مالیات بر نیروی کار را اتخاذ کرده که این موضوع میتواند منجر به کاهش انگیزه نیروی کار در عرضه کار شود. بدین سبب جهت کاهش آثار سوئ این پدیده در بازار نیروی کار، بستههایی جامع از سیاستها از جمله اصلاحات مربوط به تامین اجتماعی و سیاستهای مهاجرتی به صورت همزمان و متمرکز و مالیاتها، مورد توجه قرار میگیرد.
نیروی انسانی به عنوان یکی از عوامل اساسی در رشد اقتصادی به شمار میآید که اگر کشورهای در حال توسعه به آن توجه نکنند و رشد جمعیت خود را از دست بدهند نخواهند توانست به رشد اقتصادی خود ادامه دهند. کشورهای توسعه یافته قسمت اعظم کسری جمعیت و نیروی کار مورد نیاز جهت رشد اقتصادی را از طریق مهاجرت پذیری جبران میکنند اما کشورهای در حال توسعه به علت داشتن جاذبههای کمتر جهت جذب مهاجر، باید به نیروی کار داخلی خود متکی باشند و لذا آهنگ نزولی رشد جمعیت خطر بزرگی برای آنها خواهد داشت.
اولین تغییر مربوط به کاهش رشد نیروی کار در اقتصاد کشور و دومین تغییر مربوط به تحول در ساختار هزینههای مصرفی در نتیجه افزایش نسبت جمعیت افراد مسن در کل جمعیت میباشد. پیری جمعیت سهم بعضی از بخشهای اقتصاد را در بلندمدت تا حدود بسیار زیادی دچار تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال افزایش سهم بخش بهداشت و درمان، بخشهایی از اقتصاد مانند صنعت بیمه و تامین مالی از جمله مواردی هستند که در طول چند دهه آتی منافع بسیاری را از سالمندی جمعیت کسب خواهند کرد. از سوی دیگر بخشهایی مانند ساخت و ساز و آموزش، با کاهش سهم در تولید ناخالص مواجه میشوند و مجبور به کاهش دستمزد در بخش صنایع کارخانهای میشوند.
با افزایش جمعیت سالمندان در ایران، فعالیتهای بهداشتی و درمانی سهم بزرگی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص خواهند داد. لازم به ذکر است که توصیه برخی از کارشناسان به استفاده از تکنولوژی برای افزایش کارایی نیروی کار جهت مقابله با این مشکل نیز تبعات دیگری را در پی دارد. البته راهکارهای متفاوتی که برای کاستن از تبعات پیری در اقتصاد اعمال میشود (مانند تغییر نظام تامین اجتماعی، بازنشستگی، مالیاتها و…) آثار منفی مختلفی بر دیگر بخشهای اقتصادی دارند.
ادامه روند جاری و افزایش هزینههای تامین اجتماعی، منجر به افزایش مالیات خواهد شد. پدیده مهاجرت نیز به سالمندی جمعیت دامن زده است. اما در سوی مقابل مهاجرپذیری منجر به افزایش رفاه در کشورهای توسعه یافته خواهد شد. اما مهاجرت علاوه بر اینکه منجر به کاهش دستمزد میشود، نرخ اجاره سرمایه و نسبت نیروی کار به افراد بازنشسته را افزایش داده و نیاز به درآمدهای مالیاتی را کاهش خواهد داد.
بازار نیروی کار را میتوان اصلیترین حوزه مدیریت سالمندی در کشور دانست. بازار کار و تغییرات مربوط به آن را باید مهمترین بخش اقتصاد متاثر از سالمندی دانست. سرمایه انسانی کشور به نیروی جوان بستگی دارد. سیاستهای مختلفی به منظور ایجاد تعادل در این بازار بایستی اعمال گردد.
یکی از بهترین سیاستها، تشویق نظاممند و برنامهریزیشده مهاجرت نیروی کار به داخل است. این سیاست علاوه بر اینکه منجر به کاهش دستمزد میشود، نرخ اجاره سرمایه و نسبت نیروی کار به افراد بازنشسته را افزایش داده و درآمدهای مالیاتی دولت را افزایش خواهد داد. باید حل مشکل مهاجرت نیروی انسانی ایرانی در دستور کار دولت قرار گیرد.
به لحاظ نظری مدرنیته و سویههای آن مانند: فردگرایى، آزادی جنسى، اشتغال تماموقت به خصوص برای زنان، افزایش هزینههای نگهداری و بزرگ کردن فرزندان به دلیل سیاستهای مصرفگرای اقتصاد بازار و اشتغال مادران و پیدایش تکنولوژیهای تحدید باردارى، شهرنشینی و… عواملی هستند که به طور کلی به کاهش جمعیت در جوامع مدرن و شبهمدرن انجامیده است.
در حال حاضر تمرکز دولت برای حل مشکل پیری جمعیت، تمرکز بر تشویق فرزندآوری است اما مشکلات ساختاری اقتصادی مانند عدم تطابق تواناییها و برنامههای دستوری دولت، و نیز مسائلی مانند تغییر در نگرش نسل جوان نسبت به ازدواج و فرزندآوری تحقق این مهم را با مشکل مواجه کرده است. امری که نیاز به بازبینی جدی دارد.
منابع
1. سمیعینسب، مصطفی و ترابی، مرتضی، 1389-شاخصها و سیاستهای جمعیتی در ایران، فصلنامه برداشت دوم.
2. یاوری، کاظم و همکاران، 1393-نگاهی بر آثار اقتصادی پدیده سالمندی.
3. امیرصدری، آزیتا و سلیمانی، حمید. پدیده سالمندی در ایران و پیامدهای آن، ماهنامه صدای جمهوری اسلامی ایران.
4. پیری جمعیت بحرانی برای آینده نزدیک ایران، مشرق نیوز
برچسب ها
بهار عباسی جمعیت ایران جوانان خط صلح روزنامه نگار شماره 123 ماهنامه خط صلح مشکلات جوانان