فلات نیمه خشک ایران در ورطه ورشکستگی آبی/کیومرث امیری
شواهد آشکار گویای این واقعیت تلخ است که از قرنهای پیشین تاکنون میلیاردها میلیارد هکتار از جنگلهای انبوه جهان از میان رفته است و هرگز قابل بازیافت نبوده و این روند که دخالت انسان یکی از عوامل بزرگ آن است همچنان ادامه دارد و در سراسر کره زمین و به ویژه در سرزمینهای موسوم به جهان سوم و سرزمینهای خشک و نیمهخشک مانند ایران به صورت سرسامآوری در حال پیشرفت است.
بر کسی پوشیده نیست که آب مایه حیات است و بدون آب زندگی محال و غیر ممکن خواهد بود. اما بشر چقدر این واقعیت در باره آب و حیاتی بودن آن را جدی گرفته و آن را باور کرده است را میتوان در عملکرد رفتاری او با عنصر مهم آب جستجو کرد که متاسفانه به نتایج تلخ و نگران کنندهای خواهیم رسید.
آب به عنوان یکی از چهار عنصر اصلی تشکیل دهنده و نگهدارنده حیات از قرنها پیش مورد توجه بوده و در این قرن با توجه به نگرانی های موجود در زمینه کمبود آب، می توان گفت با جدیت بیشتری مورد دقت و توجه بوده و هر از گاهی از جانب دانشمندان و زیستشناسان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
این واقعیت را نمیتوان فراموش کرد که وجود آب بستگی به عواملی چند دارد که بخش بزرگی از آن عوامل در دست انسان است و بی تعارف باید گفت نوع بشر برخورد منطقی و دوستانه ای با آب طی قرنهای طولانی و به ویژه قرن صنعتی شدن جوامع که مصرف آب را چندین برابر کرده است نداشته و در نابودی آن به انحا مختلف نقش بزرگی هم بازی کرده و می کند.
گرم شدن زمین که بخشی از آن باز هم به عملکرد بشر بر روی کره زمین مرتبط است بزرگترین تاثیر را در کاهش و کم شدن آب ها و بروز خشکسالی ها بر روی کره زمین داشته است.
از دیگر عوامل مهم در رابطه با آب پدیده جنگلهاست، جنگل از عمده ترین عوامل طبیعی برای حفظ و گسترش آب بر روی زمین بوده در حالی خود جنگل هم برای زنده ماندن و رشد و گسترش از آب تغذیه می کنند. آبی که اگر نباشد لاجرم جنگل و کشاورزی نیز وجود نخواهد داشت و در موضوعی کلی تر حیات هم وجود نخواهد داشت.
از سوی دیگر فقدان جنگل به همان اندازه در کاهش میزان آب موثر است که نبود آب در کاهش و نابودی جنگل. این دو پدیده طبیعی مکمل یکدیگر در راز وجود و ادامه حیات بر روی زمین بوده و به همین خاطر حین دخالت بشر وارد فاز تضاد و تقابل شده و به نوعی در تعارض و تقابل با یکدیگر قرار می گیرند. به تعریف دیگر جنگل و کشاورزی که دو قطب نگهدارند هم و در نتیجه نگهدارنده آب هستند در تعارض با یکدیگر اثرات سنگینی را بر کم و کیف آبهای سطحی و زیر زمینی و نیز بر بخش کشاورزی باقی می گذارند. جمله معروفی که این سالها در خصوص آب بیان می شود آن است که گفته می شود، جنگ بعدی میان ملتها جنگ آب خواهد بود.
در یک تعریف کلی از آب میتوان گفت، آب این مایه حیات همه موجودات زنده بر روی کره زمین کمتر قدر و قیمتش را بشر درک کرده و همیشه فشارهای غیر ضروری را بر آن اعمال کرده است تا جایی که این مایه حیات را با خطر انهدام و نابودی روبرو کرده و آن را با سرنوشت مبهم و بسیار نگران کننده ای مواجه کرده است.
بشر از بدو کشف کشاورزی، برای گسترش آن متاسفانه به تخریب همزاد دوقلوی ان یعنی جنگل پرداخته و جنگل را نه به عنوان عنصر مهم تعامل با کشاورزی بلکه به عنوان پدیده ای متقابل در امر کشاورزی محاسبه کرده است و برای گسترش کشاورزی مترصد از بین بردن جنگلها و جنگل زدایی بوده است. با افزایش جمعیت بشر بر روی زمین و گسترش شهرها گسترش کشاورزی هم روز به روز بیشتر و بیشتر شد که این امر لاجرم در نابودی آب اثرات فراوانی داشته است.
جنگل در ماهیت ذاتی خود عنصر حفظ و افزایش آب بوده در حالیکه کشاورزی برخلاف جنگل پدیده مخرب آب از بسیاری جهات بوده و هست.
شواهد گویای آن است هر چقدر کشاورزی رشد کرده و گسترش یافته است به همان میزان جنگلها و آبها دچار نقصان و نابودی و نوسان بودهاند و طی قرون طولانی بیشمار هکتار از جنگلها در جهان و در مناطقی که کشاورزی رونق بیشتری داشته از میان رفته است و زمینهای ان به کشت و زرع اختصاص یافته است. همانطور که بیشمار متر مکعب آب در جهت احیا کشاورزی از میان رفته و یا در حال از میان رفتن است. این روند در کشاورزی و نحوه جنگلداری در ایران و دستکم طی نیم قرن اخیر باعث گردیده ایران در حال حاضر در جایگاه چهارم تنش ابی جهان قرار گیرد و بیش از ۷۰ درصد منابع آبی خود را از دست بدهد؟!
گسترش شهرها به ویژه ساخت و سازها در اراضی مرغوب و راه سازی ها در جاجای کشور ایران نیز به نوبه خود صدمات زیانباری را به جنگلها و زمینهای کشاورزی در کشور وارد کرده است.
علاوه بر همه این عوامل، مقاصد سیاسی برخی دولتها و سودجویی باندهای مافیایی قاچاق چوب نیز نقش بسیار مهمی در تخریب جنگلها و در نتیجه آن گرم و خشک شدن زمین داشته و دارند.
دولت ترکیه هزارها هکتار از جنگلهای قندیل و مرز کردستان را طی این سالها در جهت مبارزه با حزب کارگران کردستان پ. ک. ک. نابود کرده است و در ایران هزارها تن چوب از جنگلهای شمال کشور طی این سالها توسط باندهای مافیایی قاچاق چوب غارت شده است و آتش سوزی های مهیب نیز طی این سالها در جایجای ایران باعث نابودی هزارها هکتار از جنگلها شده است.
امروزه دیدن تک درختانی در بیابانهای وسیع در گوشه و کنار ایران و جهان نشانه ای آن است که این دشتهای خالی روزگارانی جنگلهای انبوهی بوده اند که نابود شده و به دشتهای خشک و حتی به کویر تبدیل شده اند. از سوی دیگر استفاده بی رویه از سفره های آب زیرزمینی علاوه بر هدر رفتن ذخایر آب کشور در سطح بسیار وسیعی بانی خشک شدن هوای کشور و ایجاد فرونشستهای زمین در بسیاری از نقاط کشور شده است.
بی شک اگر بشر از ابتدا به این موضوع پی می برد که صنعتی شدن جوامع و افزایش جمعیت در جهان منجر به فجایع محیط زیستی خواهد شد هر گز اقدامی برای آن ها نمیکرد و در صدد جلوگیری از آن برمی آمد.
چیزی نزدیک به چهار پنجم کره زمین را آب فرا گرفته است در حالی که تنها ۳ درصد این آبها شیرین و قابل استفاده می باشد. اقیانوسهای وسیع و دریاها که این همه وسعت از زمین را پوشانده است همگی به دلیلی شور بودن غیر قابل استفاده هستند و برای استفاده از آن هزینه های سرسام آوری نیاز است که به صرفه نمی باشد در نتیجه بشر مجبور است به ۳ درصد آبهای شیرین موجود که حجم زیادی را در برابر نیاز امروزه بشر به آب تشکیل نمی دهد، اکتفا کند و در غیر این صورت منتظر فجایع غیر قابل جبران باشد.
لذا برای جلوگیری از به وجود آمدن فاجعه کم آبی و بی آبی در سراسر جهان و به خصوص در مناطق کم آب و نیمه خشک مانند ایران دانشمندان و متخصصان تدابیری اندیشیده اند که چنانچه مورد توجه جدی بشر قرار نگیرد و از آن سرباز زده شود، بشر به مرگ و نیستی جمعی خود تن داده است.
کشور ایران نمونه بارزی از معضل کم آبی در جهان به ویژه در این قرن می باشد.
سالهای ۱۳۵۰ ه. ش در ایران طرح بزرگ احیا جنگلها و نگهداری از آبهای شیرین سطحی و زیر زمینی در دستور کار دولت قرار گرفت و پس از مطالعه در مرحله اجر منجر به ایجاد چند سد آبی مهم در کشور، طرح قرق مراتع، احیا جنگلها با درخت کاری و .... گردید و هدف از آن خنک و مرطوب نگه داشتن هوای کشور بوسیله جنگلها و حفظ آبهای سطحی و زیر زمینی بود. آن طرحها چنانچه ادامه پیدا می کرد امروزه و در گذشت این مدت فلات ایران در صدر کشورهای با آب و هوای معتدل و جنگلهای انبوه و مراتع وسیع و آب فراوان قرار داشت و هدف از اجرای آن طرحها در سطح ملی و سراسری حفظ و نگهداری از محیط زیست کشور در کلیه زمینه های آب و هوایی بود ولی با روی کار آمدن جمهوری اسلامی متاسفانه تمامی آن طرحها نابود شدند و ابزار و آلات به کار رفته در آنها به سرقت رفت و قرق مراتع شکسته شد نگاه به مقوله آب و محیط زیست کاملا تغییر پیدا کرد و آنچه نباید اتفاق می افتاد اتفاق افتاد.
افزایش جمعیت و مصرف بی رویه آب در امور کشاورزی و باغداری، صنایع و مصرف خانگی نیز از عوامل بسیار عمده نابودی جنگلها و به دنبال آن کاهش آبها در جهان بوده است.
نوستالژی طرحی بزرگ برای حفظ، احیا و نگهداری جنگلها و آب و کشاورزی در ایران که نابود شد.
در قانون مصوبی که در سال ۱۳۴۶ ه.ش به تصویب مجلس سنا در نظام پهلوی رسید حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع به وزارتخانه های کشاورزی، دارایی، دادگستری، اقتصاد و کشور سپرده شد.
این طرح بزرگ که مسئله آب را نیز لاجرم تحت پوشش قرار می داد در همان سال به مرحله اجرا رسید و بر اساس آن مناطق وسیعی از مراتع کشور با حصارکشی قرق شدند و اقدام به کاشت انواع درختان در لابلای جنگلهای طبیعی در سطح هزارها هکتار در کشور شد. در پی این اقدام بسیار مهم طولی نکشید که جنگلها و مراتع حفاظت شده در مصونیت کامل قرار گرفته و از هرگونه بهره برداری غیر اصولی حفظ و جنگلها نیز احیا شدند.
این طرح می رفت تا در فرآیندی مطالعه شده علمی با حفظ و احیا جنگلها و مراتع از آبهای سطحی و زیر زمینی نیز به شکل علمی و حساب شده نگهداری شود و از هرگونه استفاده غیراصولی و بی رویه از آبها جلوگیری به عمل آید و انصافا طولی نکشید و ظرف گذشت سه چهار سال از اجرای این طرح چهره جنگلها و مراتع به طور کلی تغییر یافت و رشد و توسعه آنها آشکارا خود را نشان داد.
مطالعه علمی و همه جانبه در اکوسیستم کشور و اجرای اصولی آن طرح مطالعه شده و اجرا و ادامه آن در سلامت و تحت نظارت دستکم چهار وزارتخانه مهم باعث شد امید به حفظ و بهبود آینده شریانهای حیاتی کشور چون آب ها، جنگلها، مراتع و کشاورزی و ... به حقیقت بپیوندد.
طرح فوق با موفقیت و در شکلی تمام و کمال در دست اجرا بود و چنانچه ادامه پیدا می کرد هم اکنون کوچکترین نگرانی در رابطه با این موضوعات در کشور وجود نداشت.
اما با سرکار آمدن جمهوری اسلامی متاسفانه تمام مطالعات و دستاوردهای آن طرحها در همه زمینه طاغوتی خوانده شد و تخریب گردید و در درازمدت به فراموشی سپرده شد.
تمام حصارهای مراتع و سیم خاردارها از جا کنده شد و به سرقت رفت. قرق مراتع شکسته شد و طرحهای سد سازی و غیره و غیره همگی تعطیل شدند.
با توقف و نابودی آن قانون هرج و مرج سرسام آور و لجام گسیخته ای در کلیت اکوسیستم کشور رخ داد و همه این موارد نادیده گرفته شد. چاه های آب بی ضابطه و مطالعه نشده برای کشاورزی حفر گردید. رودخانه ها به آلودگی گرائیدند و تخریب و نابودی جنگلها به انحا مختلف و اشکال متفاوت سالهاست که ادامه دارد و در نتیجه این معضلات و سوئمدیریتها سرزمین بزرگ ایران با بحران آب و جنگل و کشاورزی روبرو شد و به دنبال آن در طول چهار دهه گذشته طبق نظر کارشناسان ۷۳ درصد از آبهای ایران برای همیشه از بین رفته و این خلا غیرقابل جبران است.
ایران در مرحله ورشکستگی آب در سال ۱۴۰۹ قرار گرفته است. و در سال جاری کشور با کاهش ۴۹ درصدی باران روبرو بوده است.
فرونشست زمین و پدیده فروچاله ها به دلیل استفاده های بی رویه از سفره های آب زیر زمینی در جاجای کشور در حال وقوع می باشد.
دامنه این بحران ها و مشکلات تا جایی است که بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران بر این عقیده اند که سرزمین ایران در حال محو شدن است و زندگی در آن در آینده ای نزدیک غیرممکن خواهد بود.
عمق فاجعه آبی، کشاورزی و جنگل زدایی در فلات نیمه خشک ایران، راه حل چیست؟!
به دنبال نزدیک به نیم قرن آنارشیسم و هرج و مرج آبی و خاکی و جنگلها و کشاورزی در فلات بزرگ و نیمه خشک ایران که به دلایلی چون نگاه غیر علمی و غیر اصولی، مدیریت ناکارآمد و غیرمتخصص و … به وقوع پیوست. فلات ایران اینک در سال ۱۴۰۰ وارد مرحله خطرناک ورشکستگی آبی شده است، ورشکستگی که اثرات بسیار فراوانی را بر مقوله غذایی دارد.
عدم توجه به کلیت آب و خاک و جنگل در ایران برای توسعه بی رویه و بی حساب و کتاب کشاورزی و خودکفایی خیالی در امر کشاورزی و سدسازی های بی رویه و فاقد اصول علمی و حتی بدون مطالعه و متاسفانه برخوردهای سیاسی و خودمحورانه و به کارگیری الگوهای توسعه اشتباه با این مهم باعث شد در طول چهاردهه گذشته اکوسیستم ایران به طور کلی دچار افت، اختلال و در نتیجه تخریبی بی سابقه و جبران ناپذیری شود. در این مرحله آلودگی رودخانه ها و قنوات بوسیله فاضلاب های شهری و پسامدهای صنعتی و نادیده گرفتن استفاده سنتی از آب های سطحی در آبیاری و فشار بر آبهای زیرزمینی بطوریکه به گفته کارشناسان ظرف مدت کمتر از ۱۵ سال بیش از ۷۳ هزار کیلومتر مکعب آب زیرزمینی بیرون کشیده شده است که جبران آن امکان ناپذیر نخواهد بود.
در چنین شرایطی که کشور از مرز بحران هم گذشته و وارد مرحله خطرناک ورشکستگی آبی شده است و جنگ بر سر آب آغاز شده و رو به گسترش می باشد و در طول چهل سال گذشته بیش از ۸۰ درصد جنگلها و منابع طبیعی کشور از میان رفته است و کشاورزی در حال نابودی کامل می باشد بطوریکه تنها در سال جاری زراعی به علت خشکسالی و عدم بارندگی بیش از ۶۷ هزار میلیارد تومان به بخش کشاورزی کشور خسارات وارد شده است، علیرغم آنکه کارشناسان بر این عقیده اند که برگشت به گذشته غیرممکن است، پیشنهادها و اظهارنظرهای کارشناسانه ای برای جلوگیری از ویرانی های بیشتر و در موارد احیا شاه رگهای حیاتی ایران ارائه می شود و بیش از همه به تغییر کامل الگوی توسعه و نگاه به کشاورزی و تغییر مدیریت اشاره می شود.
در این رابطه گفته می شود در دراز مدت باید به بهبود شرایط در همه زمینه های مرتبط اندیشید و خیلی سریع به این آشفته بازار پایان داده شود و گفتمان محیط زیستی را به صورت بسیار جدی و علمی سرلوحه قرار داد. اصلاح مدیریت و آشناکردن عموم به خطرات عدم توجه به محیط زیست باید به صورت جدی مورد توجه قرار داد و با پایان دادن به بی تفاوتی های جامعه این احساس را در مردم به وجود آورد که همگی حق حیات مساوی از امکانات طبیعی را دارند و به تضاد بین حاکمیت و مردم و جدایی مردم از دولت و ایجاد روحیه ای صادقانه در جهت ایجاد اعتماد بین حاکمیت و ملت همت گمارد.
با قبول این واقعیت تلخ که در طول چهار دهه گذشته بسیاری از امکانات کشور برای همیشه از بین رفته و غیرقابل جبران است در خوشبینانه ترین حالت ضروری است در جهت بهبود این وضع در یک فرایند درازمدت تکاپوی جدی و همه جانبه از جانب حاکمیت و مردم صورت گیرد و گسترش گفتمان محیط زیستی عاقلانه و هوشمندانه سرلوحه قرار داده شود. بی تردید هیچ یک از این موارد به سادگی به دست نخواهد آمد مگر اینکه اراده ای قوی و همه جانبه به شکل جدی روی نماید و گام به میدان بگذارد در غیر این صورت همانطوری که کارشناسان و صاحب نظران ب آن اذعان دارند باید منتظر محو فلات ایران در آینده ای بسیار نزدیک و کمتر از نیم قرن بود.
برچسب ها
آب خط صلح شماره 122 کشاورزی کیومرث امیری ماهنامه خط صلح