خودکشی و ارتباط آن با فقر در کردستان/بهار عباسی
خودکشی در کردستان پدیده نوظهوری نیست اما آمار رو به افزایش این پدیده، زنگ خطری در خصوص این امر است. خودکشی مربوط به جغرافیا و یا زمان خاصی نیست. در استان کردستان، در سالهای اخیر افزایش میزان خودکشی را شاهد بودهایم که نگرانکننده است. اگر مسئولان امر چارهای نیندیشند به راستی تا کی باید شاهد این اتفاق غمانگیز باید باشیم و به راستی دلایل عمومی این امر چیست؟ و در کردستان این امر بیشتر متاثر از چه عاملی است؟ کردستان از جمله استانهای دارای آمار بالای خودکشی است. به طور کلی استانهای کردنشین آمار بالای خودکشی را به نام خود ثبت کردهاند که بسیار نگرانکننده است. در خصوص خودکشی باید گفت که به طور قطع عوامل مختلفی دخیل هستند و متولیان امر از دولتمردان گرفته تا مسئولان در حوزه آموزش و پرورش، جامعهشناسان، روانشناسان و روانپزشکان و حتی مردم و جامعه باید سهم خود را در حل این معضل ادا کنند. جان یک فرد و کرامت انسانی وی از جمله حقوق طبیعی و اولیه هر فردی است. این که فکر کنیم افرادی که خودکشی میکنند به تنهایی مسئول عمل خود هستند دور از انصاف بوده و باید بسترهای وقوع این پدیده را بررسی کرد و در حل این مشکل کوشید. مردمان کردستان با وجود این که به عنوان مردمی شاد در کشور شناخته شدهاند اما این روزها شاهد هرچه بیشتر شدن آمار خودکشی هستند و باید از درون به این مساله پرداخت. به راستی تا چه میزان خودکشی در کردستان میتواند با فقر و مشکلات اقتصادی ارتباط داشته باشد؟ توضیح و تبیین این امر هدف نوشته حاضر است.
خودکشی در زمره غمانگیزترین پدیدههای اجتماعی است که در مجموعهای از روابط اجتماعی، فردی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی شکاف ایجاد میکند و این شکافها بر جامعه تاثیر میگذارد. بسیاری از تعاریف و تفاسیر اجتماعی بر دلایل مسئله و مشکلات فرد سایه افکندهاند که شخص در مقابل این مشکلات توان خود را از دست میدهد و اقدام به خودکشی میکند(1).
دورکیم اولین فردی است که به بررسی تجربی خودکشی پرداخت و خودکشی را هر نوعی مرگی که نتیجه مستقیم و یا غیر مستقیم کردار مثبت یا منفی خود قربانی است. خودکشی یکی از مشکلات روانی-اجتماعی و از معضلات مهم در بهداشت روانی عمومی به شمار میرود. مرگ ناشی از خودکشی عمدی است و توسط خود شخص رخ میدهد و معمولا قبل از خودکشی فرد نشانههایی از افسردگی و علایم ناشی از خودکشی در او دیده میشود و میتوان اقدام پیشگیرانه انجام داد. خودکشی یک بیماری نیست بلکه پیامد بسیاری از مشکلات اجتماعی است و در سراسر جهان وجود دارد. در کردستان آمار خودکشی زنان نسبت به مردان بیشتر است. طبق آمارها 58 درصد افرادی که خودکشی میکنند زیر 24 سال هستند. خودکشی بین جوانان در استان کردستان شیوع بیشتری دارد(2). با افزایش نا امنی و عدم اطمینان به آینده در خصوص اقتصاد، نرخ خودکشی افزایش پیدا کرده است و بین متغیرهای اقتصادی از جمله ضریب جینی، نرخ بیکاری زنان و مردان رابطهی مستقیم با خودکشی وجود دارد. افزایش نرخ تورم و کاهش رشد اقتصادی نیز نرخ خودکشی را افزایش میدهد. در مورد متغیرهای اجتماعی همانند؛ نرخ طلاق، نرخ باسوادی و تعداد پروندههای قضایی(به عنوان شاخصی منفی از سرمایه اجتماعی) رابطه این متغیرها با نرخ خودکشی، مثبت است(3).
تغییر ارزشها و هنجارها، شکاف نسلی، احساس انتظام اجتماعی و نابسامانی اجتماعی از عوامل خودکشی جوانان در کردستان است. توسعه سریع و افزایش ناگهانی جمعیت، شهرنشینی، میزان تحصیلات، تغییراتی در ارزشها و هنجارها به وجود آورده است که به شکاف نسلی و نابسامانی اجتماعی در جامعه منجر شده است. نسل پیر به جوانان فشار وارد میآورند و احساس التزام و اجبار اجتماعی در آنها افزایش پیدا میکند و از نظر دورکیم موجب افزایش خودکشی در جوانان میشود. وقتی امیدی به آینده وجود ندارد جوانان دست به خودکشی میزنند. خودکشی پدیدهی جدیدی نیست ولی افزایش آن به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است. طبق نظرسنجیها در استان کردستان افراد دارای سابقهای از حوادث زندگی و خانوادههای پرجمعیت در خطر بیشتری برای اقدام به خودکشی بودهاند. تاهل تاثیری در ارتباط با خودکشی ندارد. در همهی افراد و گروههای سنی دیده میشود ولی خودسوزی در زنان متاهل بیشتر است و بیشتر به مرگ منجر میشود(4). خودکشی یکی از مشکلات عمده بهداشتی است و هر ساله نزدیک به یک میلیون نفر در جهان بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. سن پایین ازدواج، فقدان آزادی در انتخاب همسر، وابستگی اقتصادی به همسر و فشار برای بچهداری از فاکتورهای اساسی خودکشی زنان در استان کردستان است. یکی از دلایل خودکشی زنان نبود پشتیبان اجتماعی در دفاع از حقوق زنان در زندگی خانوادگی است. «عوامل متعددی از جمله سن، جنس، نژاد، مذهب، تاهل، شغل، بیماریهای روانپزشکی، بیماریهای جسمی، سوئمصرف مواد و اختلالات شخصیتی به عنوان ریسک فاکتورهای اقدام به خودکشی مورد توجه قرار گرفتهاند»(4). بیشتر افرادی که اقدام به خودکشی میکنند خانهدار، بیکار، دانشآموز و یا دانشجو هستند بیکاری و فقر عامل اصلی خودکشی در استانهای کردنشین است. خودکشی به مثابه پدیدهای پیچیده، چند بعدی و دارای ابعاد گوناگونی است و یک آسیب اجتماعی است. خودکشی مختص جوامع سنتی نیست. در کشورهای پیشرفته هم افراد زیادی سالانه خودکشی میکنند. سازمان بهداشت جهانی روز 10 سپتامبر(19شهریور) را به عنوان روز پیشگیری از خودکشی نامگذاری کرده است. اقدام به خودکشی نوعی به نمایش گذاشتن و عرضه خود در زندگی روزمره است؛ نمایشهایی که به قول گافمن هدف آن افزایش منابع خود افراد و به حداقل رساندن ضرر است (1).
نرخ بیکاری و میزان نابرابری درآمدی تاثیر مستقیمی در افزایش خودکشی دارد. بیکاری یکی از عوامل موثر در افزایش خودکشی است. بیکاری سبب فقر، نابرابری درآمد، مهاجرت، اختلاف خانوادگی میشود. بیکاری مهمترین عامل افزایش روحیه انزوا و افسردگی و انزوای اجتماعی و در نهایت خودکشی شناخته شده است(5). دورکیم افزایش خودکشی را به فرایند نوگرایی و عواملی چون ظهور فردگرایی، شهرنشینی و صنعتی شدن نسبت میدهد. در استان آذربایجان غربی و در ایلام دلیل اصلی خودکشی در این مناطق نبود اشتغال و بیکاری است(5). پدیده خودکشی امروزه در اکثر کشورهای جهان در میان ده عامل نخست مرگ و میر ردهبندی میشود و در برخی کشورها نیز خودکشی در محدوده سه عامل اول مرگ و میر جوانان به عنوان سرمایههای اصلی جامعه قرار میگیرد براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال 2000 میلادی نزدیک به هشتصد و پنجاه هزار مرگ ناشی از خودکشی در جهان رخ داده است و در سال 2010 به بیش از یک میلیون نفر رسیده است؛ و آمار خودکشی در سال 2020 از مرز یک میلیون و پانصد هزار نفر گذشته است. یکی از عوامل بسیار مهم در تبیین خودکشی فقر است. در شرایط جامعه نوگرای امروزی فقر مولد تضادهای اجتماعی است. در ادبیات اقتصادی دو نوع فقر وجود دارد: اول، فقر مطلق که از طریق خط فقری که به عنوان تامین حداقل هزینههای لازم در زندگی برای کسب رضایت در تامین سلامت و بهداشت تعریف میشود، قابل اندازهگیری است. دوم، فقر نسبی که در این حالت فرد حداقلها را داشته لیکن نسبت به سایر گروههای درآمدی جامعه فقیر محسوب میشود. تلاش برای تبیین ارتباط فقر و خودکشی بر اساس ارتباط بین عواملی چون سوئ تغذیه، خانه مسکونی غیر بهداشتی، ازدحام و شلوغی محل زندگی و نا امیدی در کنار ناتوانی برای غلبه بر این شرایط، بررسی میشود. به عقیده ویلیام بونگر، فقر مبنا و اساس انحرافات اجتماعی بوده و مهمترین علت برای خودکشی نیز فقر است(5). شناسایی موارد خشونت خانگی، معرفی دستگاههای حمایتی به مددجو، و پیشگیری از جمله اقداماتی است که می-توانند در جهت کاهش موارد اقدام به خودکشی موثر باشد. رفتار پرخاشگری که شامل خودسوزی و خودکشی هم میشود نوعی رفتار جبرانی است که در برابر محرومیتها و عوامل بازدارنده از فرد سر میزند. این رفتار جبرانی است که در برابر محرومیتها و بازدارندهها از فرد سر می-زند. دسترسی محدود و نابرابر به فرصتهای کسب درآمد و اشتغال که به صورت بیکاری و کم کاری پدیدار میشود از نتایج مستقیم فقر است(6).
البته که حکومت ایران از انتشار آمار دقیق خودکشی همواره خودداری کرده و سالانه تنها به افزایش یا کاهش درصدی آن اشاره میکند. براساس آخرین گزارش معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی، خودکشی در سال ١٣٩٨ در مقایسه با سال ١٣٩٧ افزایش 8 درصدی داشته است که استانهای ایلام، کرمانشاه و کهکیلویه و بویراحمد بیشترین آمار را به خود اختصاص دادهاند. دلیل عمده خودکشی زنان اختلافات خانوادگی و دلیل عمده خودکشی مردان فقر و بیکاری و فشار اقتصادی بوده است.
در اینجا باید اشاره کرد که عامل فقر بیشترین تعداد خودکشی را در مردان به صورت مستقیم رقم زده است. در زنان اختلافات خانوادگی بیشترین خودکشی را رقم زده است که این مورد نیز تا حدودی میتواند مرتبط با عامل فقر باشد. به نظر میرسد ساختارهای مادی علتالعلل این پدیده غمانگیز باشد.
نتیجهگیری
همانطور که گفته شد خودکشی از جمله عوامل(جزو ده عامل اول) مرگ و میر در دنیا است و البته فقط محدود به کشور و یا قومیت خاصی نیست. متغیرهای متعددی در بروز پدیده خودکشی دخیل هستند که هر کدام از نظریهپردازان نظراتی درباره بروز آن ارائه دادهاند. متغیرهایی مانند نرخ باسوادی، نرخ بیکاری، طلاق، فقر، شکاف نسلی، فردگرایی، شهرنشینی و … از سوی اندیشمندان مطرح شده است. گفته شد تغییر ارزشها و هنجارها، شکاف نسلی، احساس انتظام اجتماعی و نابسامانی اجتماعی از عوامل خودکشی جوانان در کردستان است. اما باید گفت که فقر و بیکاری تاثیرگذارترین متغیر در بروز خودکشی در کردستان است.
شاید بتوان گفت که «آموزش و کار بر روی تابآوری» افراد بتواند انگیزه و زمان اقدام به خودکشی را تخفیف دهد اما همانطور که اشاره شد بسترهای این موضوع (دست کم در ایران و در کردستان) ساختاری بوده و پیشگیری از آن در اولویت است. وقتی امیدی به آینده وجود ندارد جوانان دست به خودکشی میزنند!
منابع
1 – قادرزاده و همکاران، 1393. مطالعه پدیدار شناختی اقدام به خودکشی در شهر آبدانان ایلام، مجله جامعه شناسی ایران، شماره اول، دوره چهاردهم.
2 – معیدفر و همکاران، 1389. عوامل اجتماعی موثر بر خودکشی جوانان استان کردستان، مجلهی بررسی مسائل اجتماعی ایران، سال اول، شماره سوم.
3 – خانزادی و همکاران، 1396. بررسی تاثیر نااطمینانی اقتصادی بر میزان خودکشی در ایران در چارچوب یک رویکرد اقتصادی- اجتماعی، دو فصلنامه جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، سال پنجم، شماره دوم.
4 – علیزاده و همکاران، 1389. اقدام به خودکشی و عوامل مرتبط به آن در استان کردستان، مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی، دوره پانزدهم.
5 – مکیان و همکاران، 1399. علل اقتصادی خودکشی، نشریه سیاست گذاری اقتصادی، شماره سیزدهم.
6 – سفیری و همکاران، 1395. مطالعهای کیفی از پدیده خودسوزی زنان شهر ایلام، فصلنامه علمی پژوهشی زن و جامعه، سال هفتم، شماره یکم.
برچسب ها
بهار عباسی خط صلح خودکشی خودکشی و جامعه شماره 118 فقر کردستان ماهنامه خط صلح