راههای امروزی برای تکریم موسپیدان/روناک فرجی
چالش بزرگ قرن بیستم «زنده ماندن» بود، در حالیکه در قرن حاضر چالش اصلی «بهبود کیفیت زندگی» در سه حیطه مهم؛ جسمی، روانی و اجتماعی است. در قرن بیست و یکم، قرنی که امید به زندگی برای افراد جهان از مرز ۶۶ سال گذشته است، بر اساس برآورد سازمان جهانی بهداشت تا سال ۲۰۳۰ جمعیت سالمندان در جهان به ۱۶ درصد و در ایران به ۱۷.۵ درصد خواهد رسید و تا سال 2050 تعداد سالمندان در جهان به ۲ میلیارد نفر خواهد رسید. به عبارتی هر سال حدود 5.2 درصد به جمعیت پیر جهان افزوده میشود و با توجه به افزایش شمار سالمندان، لزوم توجه به کیفیت زندگی آنها بیش از پیش اهمیت پیدا میکند.
اما جمعیت پیر یا سالمندان به چه کسانی گفته میشود؟
سالمندی یک امر نسبی بوده و ورود به آن برحسب زمان و مکان متفاوت است، سالمندی فرآیندی زمانی است اما طبق نظر سازمان بهداشت جهانی سالمندان به ترتیب در سه گروه سنی جای میگیرند:
ـ سالمند جوان؛ ۷۴-۶۰ سال
ـ سالمند؛ ۹۰ – ۷۴ سال
ـ سالمند پیر؛ ۹۰ سال به بالا
دورهی سالمندی آخرین دورهی حیات آدمی است و با گذشتن سن انسان از ۶۰ سالگی آغاز میشود. سالمندی سبب بروز تغیراتی در انسان از جمله تغییر در توانایی جسمی، روحی و ادراکی و روابط اجتماعی یک انسان را در طول زمان نمایان می کند. سالمندان به موازات افزایش سن، دچار تحولات جسمی و روانی متعددی میشوند که معمولا کاملا متفاوت با احوالات دوران جوانی و میانسالیشان است.
هدف از زندگی سالمندان فقط داشتن عمر طولانی و زنده بودن نیست، بلکه نوع و کیفیت زندگی آنها نیز مهم است. از اینرو بالا بردن کیفیت زندگی سالمندان در ابتدا نیازمند داشتن اطلاعات جامع در مورد کیفیت زندگی آنها است.
حفظ کرامت و احترام
در سالهای پایان زندگی، مفهوم کرامت، به یک مفهوم ذهنی تبدیل میشود و به احساس شایستگی مربوط و تحت تاثیر موقعیتها یا اعمال دیگران قرار میگیرد. بهطور کلی مفهوم کرامت به دو شکل تعریف میشود: شکل نخست کرامتی است که به هر فرد به ارث میرسد و تحت عنوان «حس شخصی» وجود دارد و در هیچ شرایطی از بین نمیرود، شکل دوم کرامتی است که به شرایط مربوط به سالمندی یا بیماری است که با تضعیف و یا تهدید جنبههای فردی و اجتماعی بهوجود میآید که میتواند کرامت فرد را تحت تاثیر قرار دهد.
مقصود از اخلاق در قبال سالمندان، فقط این نیست که در اتوبوس یا مترو جای خود را به آنها بدهیم، مهمتر از اینها احترام عمیق و آشکار به کرامت انسانی و چگونگی زیست آنها به عنوان سالمند است.
از عوامل ارتقادهنده احساس کرامت در سالمندان: احترام، برقراری ارتباط مناسب، رعایت حریم خصوصی و رازداری، حفظ استقلال و ارائه مطلوب، مکان و سرپناه مناسب، خدمات اجتماعی و بهداشتی و خدماتی دیگر از این دست است. از طرف دیگر عوامل تهدیدکننده کرامت در سالمندان شامل: بیاحترامی به آنان و برقراری ارتباط نامطلوب، نادیده گرفتن نیازهایشان به استقلال و تصمیمگیری، سپردن آنها به خانه سالمندان و دور کردنشان از محیط خانه و خانواده و ارائه نامناسب خدمات، نداشتن حریم خصوصی، ناتوانی در انجام فعالیتهای روزمره، بازنشستگی و وابستگی اقتصادی میشوند.
گاه افراد در همصحبتی و همراهی با سالمندان کلامشان را حفظ نمیکنند و برای صحبتهایشان ارزش قائل نیستند و این سالمندان را دچار انزوا، احساس طردشدگی و جدی گرفته نشدن میکند. گاه شاهد فریاد کشیدن بر سر پدر یا مادر سالخورده در اثر غفلت از انجام کاری یا دعوا بر سر تصاحب اموال والدین هستیم. لحظهشماری برخی فرزندان هنگامی که به اجبار نگهداری پدر و مادر سالخورده خود را بر عهده گرفته و با اندک تاخیر فرزند دیگر برای بردن مادر از خانهاش بیتاب میشوند، یا پیرزن سالخوردهای که در خانه دخترش به اجبار ساکن شده اما ثمره زندگی او حالا از نشان دادن مادر در میهمانی دوستانه خود طفره میرود و آن را کسر شان خود میداند از دیگر موارد مشابه هستند.
بر اساس گزارش سازمان بهزیستی کشور، خشونت روانی به عنوان یکی از مهمترین خشونتهای رایج در سالمند، آزاری شامل مصادیقی همچون بیاحترامی لفظی مداوم، اذیت و آزار، تهدیدهای متداول مانند دوست نداشتن سالمند، مورد پسند نبودن، دشنام دادن، تمسخر و استهزائ سالمند در جمع، ممنوعیت برقراری ارتباط با دیگران، بی توجهی نسبت به نیازهای جسمانی، اجتماعی و روانی سالمند است که سلامت روانی آنها را به مخاطره میاندازد و موجب بروز احساساتی همچون، بیمیلی به زندگی، سرزنش خود، نداشتن اعتماد به نفس و نگرش مثبت، احساس یاس، ناامیدی و درماندگی، ترس از مردم، اضطراب، احساس گناه، احساس حقارت، احساس عدم شایستگی و خود ارزشمندی و نهایتاً کنارهگیری سالمندان میشود.
نقص کرامت فردی به اختلال در کیفیت زندگی منجر می شود، بنابراین بسیار لازم است که بیش از پیش به سالمندان توجه و محبت ابراز کنیم تا احساس سربار یا اضافی بودن نکنند. باید زمانی را به آنها علیرغم مشغله زیاد و یا خستگی اختصاص داد و همچنین در تصمیمات مهم زندگی با آنها مشورت کنیم و در صورت لزوم از تجارب مفیدشان بهره ببریم.
رفتار اجتماعی
امروزه سالمندی در کشورهای غربی یک رویداد مثبت در زندگی بهشمار میآید که باید با سلامتی، امنیت و مشارکت اجتماعی سالمندان همراه باشد. از اینرو سازمان جهانی بهداشت افزایش مشارکت اجتماعی سالمندان را به عنوان راهکاری موثر در مقابل نگرانی جوامع از پدیده سالمندی پیشنهاد کرده است. مشارکت اجتماعی فرایند مداخله آگاهانه، داوطلبانه و گروهی افراد با توجه به علایقشان در فعالیتهای اجتماعی است. اگر سالمندان در روابط اجتماعیشان با خانواده، دوستان، بستگان و همکاران حمایت دریافت کنند و بدانند همصحبتی دارند، بسیار در حفظ سلامتیشان موثر است و طبق نظر پزشکان علایم آلزایمر را دیرتر از افراد منزوی و گوشهگیر از خود نشان میدهند. بهترین راه حفظ بهداشت روانی و اجتناب از افسردگی که مشخصهی سنین بالا است، ادامه فعالیتهای اجتماعی است، انزوای اجتماعی و به فکر فرو رفتن، محتملترین راه ایجاد افسردگی و زوال عقل است. بنابراین هرنوع فعالیت اجتماعی که منجر به فعالیت و گفتگو با افراد باشد اعم از پیادهروی، خرید، ورزش دستهجمعی، مهمانی، پیکنیک و مسافرت میتواند فعالیت اجتماعی سالمند را در موقعیتی خوب و نسبت رضایتمندی سالمندان را ارتقا بدهد.
معمولا با افزایش سن و افزایش مشکلات جسمی و روانی، دستیابی به درجات بالاتری از رضایت از زندگی نیز دشوار میشود، در این بین نحوه زندگی سالمندان نقش مهمی در رضایتمندی آنها ایفا میکند. به نظر میرسد عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، وضعیت رضایت از زندگی را تحت الشعاع قرار میدهند. در تحقیقات محققین این حوزه، میانگین نمره رضایت از زندگی در گروه سالمندان ساکن منازل به طور معناداری بیشتر از گروه سالمندان مقیم خانهی سالمندان بود. شوربختانه اینروزها فرزندان به دلیل شرایط سخت اقتصادی و نداشتن فضا و توان مناسب برای نگهداری والدین خود در دوران سالمندی، آنها را یا در خانههایشان با یک پرستار تنها میگذارند و یا آنها را به خانهی سالمندان میفرستند. رنج نادیده گرفته شدن و تنهایی برای بسیاری از سالمندان درد جانکاهی است و این حس را در آنها تقویت میکند که ناتوان و طرد شدهاند. بسیاری از سالمندان این رنج را تجربه میکنند چرا که به دنبال بازنشستگی، ترک منزل توسط فرزندان، فوت یکی از زوجین و ابتلائ به برخی بیماریهای جسمی و روانی علیرغم میل باطنیشان دامنهی ارتباطشان با افراد و جامعه کمتر میشود و آنها بیش از هر دورهای احساس سرباری، تنهایی و ناتوانی میکنند.
حسامالدین علامه، سرپرست دبیرخانهی شورای ملی سالمندان کشور در گفتوگو با خبرگزاری فارس، با اشاره به اینکه شاخصهای بومی سالمندآزاری و عدم تکریم آنها هنوز در کشور تعریف و تدوین نشده است، گفت: «هیچ پیمایشی تا به حال در کشور دربارهی سالمندآزاری انجام نشده و باید جنبههای حقوقی مختلف مربوط به سالمندی در حوزه خانواده و مراکز نگهداری سالمندان همچنین در خصوص حضورشان در فضاهای اجتماعی را رصد کنیم چرا که بدون انجام فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و فرهنگی، نمیتوان به ابعاد قانونی پرداخت».
به عنوان سخن پایانی، باید در نظر گرفت حفظ کرامت و احترام به سالمندان، به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد و تنها به برخی رفتارهای روزمره و کلیشهای که در جوامعی چون ایران بسیار مرسوم است، خلاصه نمیشود.
برچسب ها
بازنشستگان خط صلح روناک فرجی سالمندان شماره 110 ماهنامه خط صلح