
کرونا و کارگران فصلی؛ بیکاری بدتر از بیماری/معین خزائلی
عموما یا سر چهارها میایستند یا در یکی از میدانهای شهر؛ البته جایشان برای آنها که به دنبال کارگر روزمزد هستند شناخته شده است. از صبح زود در مکانی که دیگر تبدیل به محل فروش کارشان شده میایستند و منتظر میشوند تا فردی به سراغشان بیاید و از آنها برای کار استفاده کند. چرا که درآمدشان از همین کار روز مزد تامین میشود. به همین دلیل هر اتفاقی که سبب شود نیاز به کارگر روزمزد کاهش پیدا کند به این معنی است که این کارگران شغلی نداشته و در نتیجه درآمدی نیز نداشته باشند.
زندگی کارگران فصلی و روزمزد به شدت به شرایط کار و عوامل تاثیرگذار بر آن وابسته است. از این رو هیچ تضمین و امنیت شغلی برای این افراد وجود ندارد. آنها بسته به وضعیت اقتصاد و بازار کار در بهترین حالت تنها چندین ماه در سال کار میکنند و اگر همین چند ماه نیز بنا بر هر دلیلی تعطیل شود؛ این افراد عملا هیچ گونه منبع درآمدی نداشته و قادر به تامین معاش خود و خانوادهشان نیستند. جدای از استرس و فشار روانی ناشی از بیکاری، این افراد عمدتا عضو هیچ تشکل کارگری یا اتحادیه یا صنفی نیستند و از این رو از مزایای آن نیز نمیتوانند استفاده کنند. بسیاری از آنها حتی بدون داشتن هرگونه قرارداد کاری با توجه به شرایط بازار کار مجبور به تن دادن به هرگونه تحمیل از سوی صاحب کار از جمله دستمزد پایین یا شرایط بدکاری هستند.
این مشکلات به اضافهی شرایط بد اقتصادی در ایران با همراهی ویروس کرونا و تاثیر آن بر بازار کار تبدیل به کابوس زندهی کارگران فصلی و روزمزد در ایران شده است. در شرایطی که به گفته مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی قرنطینه، دورکاری و فاصله گذاری اجتماعی ناشی از انتشار ویروس کرونا وضعیت اشتغال بین ۳ تا 6.5 میلیون نفر از افراد شاغل در ایران را تحت تاثیر قرار داده و آنها را از کار بیکار کرده است؛ وضعیت کارگران فصلی و روزمزد از همه بدتر گزارش شده است. چرا که آنها امکان بهرهمندی از بیمه بیکاری را نیز ندارند.
اعلام این رقم از سوی مرکز پژوهشهای مجلس در حالی است که با توجه به آمارهای گزارش شده از سوی مقامات کارگری در مورد شمار کارگران فصلی و روزمزد در ایران به نظر میرسد این کارگران حتی در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز لحاظ نشدهاند؛ چرا که آن طور که علی اصلانی عضو هیات مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار ۱۵ اردیبهشت ماه سال جاری گفته شمار کارگران فصلی و زیرزمینی در ایران بین ۸ تا ۱۰ میلیون نفر بوده و این قشر بیشترین تاثیر و آسیب را از شرایط برآمده از کرونا متحمل شدهاند.
به گفته این عضو کانون عالی شورای اسلامی کار در حالی که پیشتر اعلام شده بود کارگران فصلی و روزمرد نیز از ۵ هزار میلیارد تومان بیمه کاری در نظر گرفته شده برای کارگران بیکار شده از کار به دلیل کرونا بهرهمند خواهند شد؛ اما بعد از تدوین آیین نامهی اجرایی متاسفانه مشخص شد که این بیمه به کارگران فصلی و روزمزد تعلق نخواهد گرفت.
از این رو در صورت صحت شمار کارگران فصلی و روزمزد اعلام شده از سوی این مقام کانون عالی کار، این بدان معنی است که دستکم چیزی بین ۸ تا ۱۰ میلیون نفر در ایران به دلیل شرایط ناشی از کرونا و عدم حمایت دولتی هیچگونه منبع درآمدی نداشته و عملا در فقر مطلق زندگی میکنند.
مشکل کجاست؟
وزارت کار ایران در روزهای پایانی اسفند ماه سال گذشته از کارگران بیکار شده به دلیل شرایط ناشی از کرونا خواست برای دریافت حق بیمه بیکاری خود ثبت نام کنند. در نتیجه این فراخوان بر اساس آن چه که اداره کل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت کار اواسط فروردین ماه اعلام کرد نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر برای دریافت این حق بیمه ثبت نام کردهاند که همه آن ها نیز واجد شرایط برای بهرهمندی از حق بیمه بیکاری نیستند.
به گفتهی مسعود بابایی مدیر حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت کار این حق بیمه تنها به افرادی تعلق میگیرد که شامل قانون کار، قانون بیمه بیکاری و قانون تامین اجتماعی باشند.
اما آیا عدم تعلق بیمه بیکاری به کارگران فصلی و روزمزد به این دلیل است که آنها از شمول قانون کار خارج هستند و یا حق بیمه بیکاری را نمیپردازند؟ مسلم است که پاسخ این سوال منفی است. در حقیقت عدم بهرهمندی کارگران فصلی و روزمزد از حق بیمه بیکاری به ویژه در شرایط فعلی نه به دلیل خارج بودن آنها از شمول قانون کار بلکه به دلیل تفسیری است که سازمان تامین اجتماعی با حمایت دیوان عدالت اداری از قانون بیمهی بیکاری ارائه کردهاند. تفسیری که آغاز آن با صدور دستور العملی از سوی سازمان تامین اجتماعی در سال ۷۹ مبنی بر عدم بهرهمندی کارگران فصلی و روزمزد از بیمه بیکاری بود.
این دستورالعمل اگرچه در ابتدا با اعتراض فعالان کارگری مواجه شد اما دیوان عدالت اداری نیز با صدور رایی بر آن صحه گذاشت. بر اساس مادهی دوم قانون بیمهی بیکاری، بیکار در این قانون فردی است که «بدون میل و اراده» خود و به دلیل شرایطی خارج از کنترل وی از کار بیکار شود. دیوان نیز در رای خود با استناد به همین قانون اعلام کرد از آن جا که کارگران فصلی و روزمزد پیش از آغاز به کار از زمان پایان کار و بیکار شدن خود آگاهند، پس بیکاری آنها بدون میل و اراده نبوده و در نتیجه آنها نمیتوانند از بیمه بیکاری استفاده کنند!
البته این به این معنی نیست که این کارگران به هیچ وجه حق بهرهمندی از بیمه بیکاری را ندارند؛ بلکه صرفا در صورتی که آنها میان یک پروژه کاری اخراج شوند یا به دلایلی پروژه متوقف شود مشمول قانون بیمه بیکاری بوده و حق بیمه به آنها تعلق خواهد گرفت. این یعنی این کارگران در صورت داشتن قرارداد رسمی حق بیمه میپردازند، اما از دریافت بیمه محرومند!
علی خدایی نماینده کارگران در شورای عالی کار تیر ماه سال گذشته با ناعادلانه خواندن این شرایط گفته بود: «کارگران فصلی و مشاغل غیرمستمر از حق قانونی خود محروم هستند. آنها با وجود پرداخت سهم سه درصد صندوق بیمه بیکاری از سوی کارفرمایانشان اما از مزایای این قانون بیبهرهاند.»
این نماینده جامعه کارگری در شورای عالی کار پرسیده بود «اگر قرار است این کارگران از شمول پرداخت بیمه بیکاری محروم شوند، چرا سهم سه درصدی صندوق بیمه بیکاری از سوی کارفرمایان این کارگران دریافت میشود تا برای پرداخت بیمه بیکاری به سایر کارگران هزینه شود؟»
سوالی که البته همچنان و با وجود شرایط اورژانسی فعلی برای این کارگران نیز همچنان از سوی مقامات سازمان تامین اجتماعی و وزارت کار بیپاسخ مانده است.
ناعادلانه بودن این وضعیت به حدی است که مسعود بابایی مدیر کل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت کار اوایل اردیبهشت ماه سال جاری با انکار نقش این وزارتخانه در مورد عدم تعلق بیمه بیکاری به کارگران فصلی و روزمزد گفته بود: «این وزارتخانه تنها وظیفه ثبت نام و پالایش بیکار شدگان را انجام میدهد و تصمیم گیرنده درباره چگونگی پرداخت بیمه بیکاری و رفع ابهام از آن با ستاد ملی مقابله با کروناست.»
پیش از آن در فرودین ماه اما حاتم شاکرمی معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صراحت عدم بهرهمندی کارگران فصلی و روزمزد از بیمه بیکاری را اعلام کرده و گفته بود: «صرفا بیکاران غیرارادی مشمول قانون کار که بیمه شده تامین اجتماعی و مشمول قانون بیمه بیکاری هستند میتوانند از مزایای بیمه بیکاری بهرهمند شوند.»
این تفسیر به این معنی است که علاوه بر کارگران فصلی و روزمزدی که عموما بدون قرارداد رسمی کار میکنند و بیمه تامین اجتماعی نیز نیستند، کارگران فصلی و روزمزد با قرارداد نیز از شمول دریافت بیمه بیکاری مربوط به کرونا خارج خواهند بود. در عین حال گفته شده که این کارگران میتوانند از وام یک تا دو میلیون تومانی با بهرهی پایین بهرهمند شوند که برای آن هم هنوز هیچ ساز و کار مشخص پرداختی تعیین نشده است.
فشار اقتصادی ناشی از این وضعیت بر کارگران فصلی و روزمرد و خانوادههای آنها به حدی است که علی اصلانی عضو هیات مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار ۱۵ اردیبهشت ماه جاری در مورد آن گفته بود: «بسیاری از این افراد [در شرایط فعلی] به بستههای معیشتی که تحت عنوان کمک مومنانهی تهیه شده نیاز دارند!»
برای کارگران فصلی و روزمزد مهاجر و خارجی که اوضاع به مراتب بدتر است. آنها حتی شرایط استفاده از وام دولتی یا بهرهمندی از کمکهای نهادهای حکومتی مانند بنیاد مستضعفان را نیز ندارند. در همین زمینه مهدی سلیمانی مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی استانداری اصفهان اوایل اردیبهشت ماه از توزیع بستههای غذایی و بهداشتی از سوی خیرین و همچنین کمکهای بینالمللی میان اتباع و مهاجران خارجی آسیب دیده از شرایط فعلی در این استان خبر داده بود.
با این حال در شرایطی که بر اساس گزارشها خط فقر برای یک خانواده چهار نفره در سال جاری به ۹ میلیون تومان افزایش یافته؛ کمکهایی از این دست و یا وام یک میلیون تا دو میلیون تومانی نیز کمکی به کارگران فصلی و روزمزد نخواهد کرد. کارگرانی که صبحها به امید یافتن کاری از خانه خارج شده و علاوه بر مورد سرزنش قرار گرفتن از سوی جامعه به دلیل عدم رعایت قرنطینه، شبها با دست خالی و جیب خالیتر به خانه باز میگردند.
برچسب ها
بازار کرونایی بحران کرونا بیکاری خط صلح شماره 109 کارگران روزمزد کارگران فصلی کرونا ماهنامه خط صلح معین خزائلی