اخرین به روز رسانی:

آوریل ۲۱, ۲۰۲۵

کـرونا و حال و روز زمانه‌ی ما/مجید زارعی

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند رونده باش امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش! (سایه)
در حال حاضر، وقوع همه‌گیری ویروس کرونا ]به دلایل پیدا و پنهان بسیاری از سوی دولت و ملت [موجی از استرس، ناامنی و اضطراب را به تمام افراد جامعه، وارد ساخته است و به طریقی سلامت جسمی، سلامت روانی و امنیت جانی و مالی بسیاری از افراد را در سراسر این کره‌ی خاکی و به خصوص مرز پرگزند ما را به مخاطره انداخته است و نگرانی از ابتلا به بیماری و استرس و اضطراب ناشی از آن، بسیاری از هموطنان ما را نگران و همچنان درگیر وضعیت نامعلوم و غیرقابل پیش بینی خودشان کرده است.
در چنین وضعیتی، همچون همه‌ی مواقع که انسان‌ها هر کدام واکنش و برخورد متفاوت و منحصر به فرد خود را در مقابل اتفاقات نشان می‌دهند. در مقابل این بحران ناشناخته یعنی ویروس کرونا نیز واکنش افراد متفاوت خواهد بود:
عده‌ای با انکار و کوچک شمردن خطر کرونا و ناچیز انگاری بیماری، حجم خطر را برای خود و دیگر افراد جامعه دو چندان خواهند کرد و با وجود هشدارهای فراوان دست فرزند خود را می‌گیرند و به مسافرت و مهمانی‌های شبانه می‌روند و مخفیانه در تالارها و خانه‌های خود جشن ازدواج، تولد یا مراسم ترحیم به پا می‌کنند و در کمال بی‌توجهی در کوچه‌ها و خیابان‌ها پرسه می‌زنند.
عده‌ای دیگر با فاجعه‌سازی بیماری، روز و زمانه خود و خانواده را بیش‌تر از حد معمول تاریک و سیاه می‌کنند و حتی در خانه و با رعایت نکات بهداشتی هم آرامش ندارند و با تفکرات فاجعه آمیز و ترس و هراس غیر واقعی و غیر طبیعی، روان خود را تباه و نابود می‌سازند و به سلامت روانی خود و خانواده آسیب جدی وارد می‌کنند.
این افراد، رخدادها و مسایل را بیش از اندازه بزرگ می‌کنند و همیشه به بدترین شیوه ممکن می‌اندیشند. همه چیز پیش چشم و ذهنشان، طاقت فرسا و وحشتناک می‌نشیند و هر گونه احتمال و رخداد مثبت را نادیده می‌گیرند. زیرا خودشان را متقاعد ساخته‌اند که تنها برآمد (نتیجه) ممکن، فاجعه است!
این که «هیچ درمانی» وجود ندارد و همه ما تا هفته‌های آینده رهسپار گورهای تاریخی خواهیم شد، می‌تواند زمینه ساز احساس نا امیدی بیش‌تر ما شود و در نهایت می‌تواند به یک دید بدبینانه‌تر نسبت به زندگی منجر شود. اما باید به این دسته از افراد گفت که «دیدن حقیقت، قاتل امید نیست!!»، در این راستا لازم است ترس و هراس بیمارگونه را از خودمان دور کنیم و منطقی‌تر و ملایم‌تر با مسایل برخورد کنیم و روان خودمان را سهل و آسان دچار آسیب نکنیم.
عده‌ای دیگر با واقع بینی و درست بینی بیماری سعی می‌کنند، بسته به شرایط موقعیت خود را کنترل و مهار نمایند و با رعایت بهداشت فردی و عمومی، خود و دیگران را از بیماری‌ها در امان نگه دارند و به دور از هرگونه هیاهوی دروغین و غیر معتبر به روال عادی و طبیعی زندگی خود، تا بهبود وضعیت ادامه دهند.
تمام این مسایل در حالی است که اکنون مردم در فضای‌های اطلاعاتی نادرست و غلو شده(الخصوص فضای مجازی) با بمباران اطلاعاتی، پیرامون روش‌های پیشگیری و درمان این بیماری، شایعات نگران کننده از ابتلا به کرونا، ارایه‌ی راهکارها و نظرهای غیرکارشناسی در خصوص علایم و روش‌های درمان این بیماری مواجه بوده و هستند و به دلیل چنین مسایلی ترس و اضطراب خود را دو چندان می‌کنند.
لازم است بدانیم به صورت طبیعی بیماری کرونا یا هر بیماری جدیدی به علت ناشناخته بودن، ترس ایجاد می‌کند. اگرچه اضطراب، واکنش طبیعی به شرایط دشوار است اما آن چه در اضطراب اهمیت دارد، طولانی شدن و فاجعه سازی آن است که سیستم ایمنی را ضعیف کرده و احتمال ابتلا به بیماری را در فرد به طریق مختلف بالاتر می‌برد.
باید دانست که، آماج اضطراب بسیج کردن ساز و کار دفاعی بدن است و به ما هشدار می‌دهد که گوش به زنگ باشیم و خود را از خطر پاس داریم. هنگامی که ارزیابی نخستین‌مان حاکی از خطری نزدیک، جدی و واقع بینانه است، در چنین وضعیتی باید به دنبال یافتن پاسخ و رویارویی مناسب باشیم. بنابراین در این ایستار، داشتن اضطراب نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در طول فرآیند رویارویی به ما نیرو نیز می‌بخشد.
چرا که استرس و اضطراب واکنش طبیعی بدن، نسبت به رویدادهاست که می‌تواند منشائ حرکت و پیشرفت باشد؛ اما اگر این استرس‌ها مدیریت و کنترل نشوند، بسیار مخرب و ویران‌گر خواهند بود. به عنوان مثال اگر یک دانش آموز استرس طبیعی امتحان نداشته باشد، تلاش و کوششی هم برای قبولی خود نمی‌کند. در یک جامعه نیز، اگر نگرانی در مورد ابتلا به یک بیماری وجود نداشته باشد ممکن است نکات بهداشتی مربوط به پیشگیری از آن بیماری رعایت نشود. تا زمانی که استرس خصوصیات طبیعی خود را داشته باشد و در عملکرد فرد اختلال ایجاد نکند می‌تواند بسیار کارآمد هم باشد اما ترس و اضطرابی مخرب است که به احساس تنش و یا علایم جسمانی منجر شود.
استرس و اضطراب در مواجهه با بحران‌ها غیرقابل‌ اجتناب است. استرس نشان‌دهنده هشدار و اعلام‌خطر است تا فرد جهت پیشگیری و محافظت خود از آسیب، هر چه سریع‌تر واکنش نشان دهد. همان‌گونه که استرس از نظر تکاملی باعث واکنش سریع‌تر انسان‌های اولیه در مقابل حیوانات درنده و افزایش احتمال زنده‌بودنشان می‌شده، اکنون نیز ما با شنیدن ناگهانی صدای بوق اتومبیل با سرعت بیشتری واکنش نشان می‌دهیم.
بنابراین بهتر است در چنین شرایطی به آن قسمتی بپردازیم که تحت کنترل‌مان است «یعنی سر لوحه قرار دادن واقع اندیشی و درست اندیشی، با رعایت بهداشت فردی، عمومی و مراقبت جدی و آگاهانه از خود و دیگران».
اغلب واکنش هیجانی ما، ممکن است با ترس و اضطراب و در خود فرورفتن همراه باشد. اما این که ما به یک رخداد و یک بحران توجه نشان بدهیم و آن را مشکلی جدی بدانیم که نیاز به راه حل و همکاری و همدلی ژرف و فراگیر دارد، یعنی ما یک واکنش شناختی و عقلانی داریم.
البته نباید غافل باشیم که این به فرهنگ زمینه‌ای جوامع بستگی دارد. برای مثال جامعه‌ی ایتالیا نسبت به این واقعه که بسیار هم بحرانی است هیجان شدیدی نشان نداده و حتی با وجود مرگ و میر بالا، در ترس و اضطراب شدید و غیر واقعی گرفتار نشده‌اند. بلکه بحران را با هیجانات مثبت مدیریت و کنترل می‌کنند.
مساله‌ی مهمی که در ابتدا دولت ما و هم اکنون مردم ما (به دلایل پیدا و پنهان زیادی) آن را جدی نگرفتند و در نتیجه واکنش عقلانی و روانی مناسبی در ابتدا نشان ندادند و واقعی بودن کرونا را در ابتدا تبدیل به جوک کردند! البته هنوز هم ما می‌بینیم که تعدادی از مردمان نازنین ما، به دلایل عقلانی زیادی قرنطینه و اصول بهداشتی را رعایت می‌کنند و عده ای دیگر به دلایل متفاوتی آن را رعایت نمی‌کنند.
بی‌گمان، اگر این واکنش در یک گروه یا جامعه به بی‌خیالی منجر شود و مثلا هشدارهایی را که سیستم بهداشتی می‌گوید رعایت نکنند تبعات منفی بسیاری خواهد داشت. شاید اگر مردم دیگری جای مردمان ایتالیا بودند در برابر این بحران منفعل می‌شدند. اما مردم ایتالیا هیجانات را کنترل و قسمت عقلانی و هیجانی روان را تقویت کردند تا برخورد منطقی‌تری با بحران داشته باشند.
این که شما هشدارهای سیستم بهداشتی را بپذیرید و دستورالعمل‌ها از جمله قرنطینه و باقی موارد بهداشتی و ایمنی را رعایت کنید، باید در ابتدا در سیستم شناختی به این باور رسیده باشید که بیرون نرفتن و یا رفتن هوشمندانه این چرخه انتقال را متوقف می‌کند.
بنابراین در حال حاضر با وجود هشدارهای مربوط به «جدی انگاری و واقع بینی» احتمال شیوع و خطر کرونا، آن چه غیرطبیعی است نبود سطح لازمی از اضطراب و استرس است. بنابراین در این شرایط سهم همه افراد جامعه ضمن رعایت بهداشت فردی و در خانه ماندن برای قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا، مدیریت استرس و اضطراب خود و افراد خانواده و به ویژه افراد آسیب پذیر یک اجتماع است.
خوب است بدانیم که ما فقط به اندازه سهم خودمان، می‌توانیم اوضاع را کنترل کنیم «نه بیشتر و نه کمتر»!
ویروس کرونا یک درد و مساله مشترک و همگانی است؛ بنابراین لازم است هم به خود و هم به دیگران(خصوصا افراد ضعیف و ناتوان اجتماع) یاری و همدلی رسانیم. بی‌گمان اگر ما باورهای درستی در خود ایجاد کنیم و واقعیت و شرایط پیش آمده را بپذیریم و نسبت به تغییر سبک زندگی (به خصوص در زمینه بهداشت فردی و پیشگیرانه) اقدام کنیم، آن گاه می‌بینیم که روبه رو شدن با کرونا قابل کنترل‌تر و آسان‌تر خواهد بود.
پیشگیری از ویروس کرونا باید این بار توسط مردم جدی گرفته شود(مساله‌ی مهمی که ابتدا توسط دولت ما چندان جدی گرفته نشد!)
اما نباید با ایجاد ترس شدید و غیر واقعی در خود از پیش بازنده شویم و خود را در دامان یک بحران، بدون هیچ تلاشی رها سازیم. چرا که چنین تفکری کار ما را بسیار سخت‌تر از سخت می‌کند و نگاه غیر واقع بینانه در این زمینه سلامت روانی ما را بیش از پیش دچار مخاطره خواهد کرد.
در شرایط موجود، مساله ای دیگری که ما باید پیش چشم، ذهن و گوش بنشانیم «اهمیت بهداشت روانی کودکان و خردسالان» ما است. چرا که کودکان در مواجهه با اخبار رسانه‌ها و مشاهده آن چه در خانواده‌ها پیرامون ویروس کرونا انجام می‌شود و خبرهای مربوط به بیماری، مرگ و قرنطینه همراه با پوشش‌های عجیب پرستاران و پزشکان و نیز چهره‌ها و کلام‌های اضطراب انگیز اطرافیان ممکن است دچار نا امنی، استرس، ترس و اضطراب شدید شوند.
بنابراین لازم است والدین در شرایط این چنینی آرامش خود را حفظ کنند و به شکل طبیعی به زندگی خود ادامه دهند و با کودکان در فعالیت‌های لذت بخش و سرگرم کننده مثل بازی‌های خانگی مشارکت داشته باشند و خود و خانواده را در معرض بمباران‌های خبری منفی و غیرموثق و غیرعلمی قرار ندهند.
بهتر است است والدین با تصویر و نقاشی مفهوم ویروس و چگونگی انتقال و علت شیوع بیماری را با زبانی ساده و تصویری گویا برای کودکان بیان کنند و همچنین علت رفتارهای مراقبتی مانند دست ندادن، روبوسی نکردن و شست و شوی مداوم دست‌ها را به آنان متذکر شوند و نقش پیشگیری و اهمیت آن را در حفظ سلامت آدمی به خوبی به کودکان و دلبندان خود بیاموزند.
باید بدانیم گام نخست، بردباری و شکیبایی هنگام رو به رو شدن با بحران‌هاست؛ این که بپذیریم که زندگی مجموعه‌ای از رخدادهای منفی و مثبت، تلخ و شیرین است که گریزی از رویارویی با آن‌ها نیست. و نیز این که همه‌ی این رخدادهای تلخ و شیرین می‌گذرند و همه‌ی این‌ها در رشد و نیرومندتر شدن ما نقش دارند.
چرا که بردباری و شکیبایی ما را برای رویارویی با این گونه بحران‌ها افزون می‌سازد. این پرسش وسواس گونه‌ی ذهنی که «چرا ما؟» به واقع هیچ سودمندی نداشته و تنها از نیرومندی و استواری ما می‌کاهد.
می‌توانید یک‌قدم به عقب بردارید و به مشاهده افکار خود بپردازید؛ افکار را مانند ابرهای در حال حرکت آسمان و یا اتومبیل‌های در حال گذر خیابان ببینید و به آن‌ها اجازه‌ی ورود و خروج بدهید.
این گونه بیندیشید که گاهی خطر نوعی فرآیند تغییر، سازش (انطباق) و یادگیری است. اثرات منفی خطرات لزوما تا پایان عمر گریبان گیر ما نیستند. زندگی نه مدینه فاضله و نه دوزخ است. نمی‌توانیم درون موج‌های دگرگون ساز هستی، زندگی خودمان را ساکت و ساکن نگاه داریم؛ هر اندازه هم که محافظه کاری و پرهیز پیشه کنیم، باز گهگاه رخدادهایی ناگوار دامان ما را می‌گیرند و برای مان چالش و کشمکش به ارمغان می‌آورند.
دگرگونی (تغییر) یگانه فرآیندی ست که تا زنده‌ایم جریان دارد و به ما این فرصت را می‌دهد تا زندگی خودمان را وارسی کرده و پندارها و کردارهایمان را دگرگون سازیم. باید با جرات بکوشیم تا در این دنیای بدون تکلیف بیش از آن که پذیرای منفعل دگرگونی‌ها باشیم، کنش‌مند (فعالانه) دگرگونی پدید آوریم.
کتاب‌های نخوانده و فیلم‌های ندیده و اتفاقات متحول کننده و به تاخیر افتاده را در این ایام با خود شروع و به پایان برسانیم. چرا که سالم ماندن از نظر ذهنی، عاطفی و روانشناختی از عناصر اساسی در مدیریت بیماری کرونا هستند، بنابراین اقدامات لازم را برای مراقبت از بهسازی عاطفی و روانی خود انجام دهید، همان‌طور که از بدن خود مراقبت می‌کنید.
پیامدهای ناگوار بحران را بیازماییم و بر آن چیره شویم، چرا که جرات مندی و تصمیم گیری به هنگام بسیار مهم است؛ و پرهیز از انجام کارها برای ما سودی پدید نمی‌آورد، بلکه این کوشش و کنش و همدلی و همراهی است که چنین برآمدی در پی دارد.
نکته آخر این‌که تلاش کنید در لحظه‌ی حال زندگی کنید و از داشته‌های گران خود نهایت استفاده را ببرید و به روز و روزگاری آرام‌تر، امیدوار بمانیم و امید و روشنایی را از خود و دیگران نگیریم. فراموش نکنید که نگرانی، حاصل تفکر و زندگی در آینده است در حالی‌ که با انجام فعالیت‌های مفید در لحظه‌ی اکنون و همین جا می‌توانیم این شرایط را تا حد ممکن به‌خوبی مدیریت کنیم و پشت سر بگذاریم.
از همه و همه مهمتر؛ در این روزهای رو به گذار، بیش‌تر از پیش حواسمان به یکدیگر و به خصوص افراد کم توان و آسیب پذیر اجتماع باشد و در ایستارهای ناگوار، استوار و پایدار به یاری هم امیدوار بمانیم.

توسط: مجید زارعی
آوریل 20, 2020

برچسب ها

آسیب شناسی اجتماعی بحران کرونا خط صلح درس های کرونایی درس‌های کرونایی شماره 108 کرونا ماهنامه خط صلح مجید زارعی