مدیریت زباله به عنوان یک مسئولیت جمعی/آبان پرتویی
روزانه خبرهای عجیب و غریبی در سطح دنیا در حال مخابره است. خبرهایی عموما تلخ و هراس انگیز که همگی در تلاشند تا نزدیک بودن وقوع یک خطر بزرگ را به ساکنان کره خاکی هشدار دهند. خطراتی که از مدت ها پیش مانند یک ویروس کشنده تبدیل به بحرانی فراگیر شده است و با هر لحظه غفلت و بی توجهی ما، کنترل این خطرات ناممکن تر و دشوارتر می شود؛ خطراتی چون جنگ، گرسنگی، تلف شدن منابع، گرم شدن کره زمین و بیماری های کشنده ناشی از تولید انواع زباله. موضوع این است که کره ای که روی آن زندگی می کنیم به لطف زیاده خواهی و دستکاری انسان ها، دیگر چندان جای امنی نیست. تنها به این علت که وابستگی اجتماعی افراد به یکدیگر و حس مسئولیت در قبال جهان، به طور چشم گیری کاهش یافته است و صنف سوداگران منفعت طلب از هیچ تلاشی مبتنی بر بهم زدن نظم طبیعی و غارت منابع زمین فروگذار نیست. انسان معاصر با ولعی ناتمام، دائما در طلب کسب سود بیشتر است و در این راه از ویرانی زمینی که به جاندارانش پناه داده، ابایی ندارد. شهرها هر روز بزرگتر و چاق تر می شوند، روزانه میلیون ها انسان در کلان شهرها و متروپلیس ها در حال رفت و آمدند، ساخت و ساز انواع برج ها و آسمان خراش های سر به فلک کشیده به بهای ویرانی طبیعت شکل متفاوتی به شهرها داده است، هر ثانیه بر جمعیت جهان اضافه می شود و این جمعیت اضافی تمایل سیری ناپذیری به مصرف گرایی و بلعیدن هرچیزی دارد. در این میان سوداگرانی هستند که این جمعیت گرسنه را به سمت مصرف بیشتر سوق می دهند. آدم ها بدل به زامبی هایی شده اند که بی اراده به سوی مال ها، پاساژها و فروشگاه های بزرگ هجوم می برند و مادامی که همه چیز را مصرف می کنند، انبوه پسماندها و زباله هایشان را در پشت سر خود باقی می گذارند. این در حالی است که روزانه عده زیادی از کودکان آفریقایی در اثر گرسنگی و قحطی، در سکوت و بی خبری جهانیان تلف می شوند. به علاوه، در نتیجه مصرف بی رویه انسان ها و تولید کوه های زباله در سراسر جهان، زمین در معرض نابودی قرار دارد و ساکنان آن بی این که بدانند، تنها پناهگاه مهربان خویش را نابود می کنند. امروزه فعالیت های مختلف صنعتی، خدماتی و تجاری در تولید انبوه زباله و پسماند دست دارند اما در این میان سهم تولید خانگی به عنوان ابرتولیدکننده پسماند بیش از بقیه حائز اهمیت است.
رشد شهرنشینی و گسترش بی رویه جامعه مصرفی مختص کشور ما نیست اما به نظر می رسد که در ایران، این مساله در پی مدیریت غلط مسئولان، ناآگاهی و بی توجهی مردم، ورود افراد غیرمتخصص به حوزه های مربوطه، نبود امکانات و دانش کافی برای مبارزه با مشکلات زیست محیطی، این مساله به بحرانی بسیار جدی تبدیل شده است. مشخص است که راهکارهای سنتی اداره شهرها و مدیریت مناسب آن برای مواجه شدن با چنین مشکلاتی کافی نبوده و لازم است در برنامه ریزی های فرهنگی به مشارکت های مردمی توجه بیشتری شود. بسیاری از کشورهای توسعه یافته، به تجربه دریافته اند که حل مشکلات و توسعه پایدار شهری تنها با بهره گیری از توانایی شهروندان در زمینه برنامه های مشارکتی موثر، امکان پذیر است.
از آن جایی که هزینه خدمات دفع پسماند همواره در حال رشد و افزایش است، مهار زباله توسط مردم در مرحله تولید و چگونگی نگهداری آن، می تواند هزینه های هنگفت دفع و انتقال پسماند را کاهش دهد. بنابراین توجه به میزان آگاهی مردم و نیز میزان مشارکت آن ها در کنترل فرایند تولید زباله ضروری است. این مساله پیش از هر اقدامی، نیازمند آموزش و فرهنگ سازی عمومی است تا شهروندان بتوانند به مسائل محیطی همانند مسائل شخصی توجه کنند. در ایران به دلیل عدم فرهنگ سازی مناسب در مورد مساله پسماند چه در مرحله تولید و چه در مرحله دفع، عملا با یک بی تفاوتی جمعی و عدم تعهد و مسئولیت در میان مردم روبه رو هستیم. شما می توانید دشواری های اقتصادی و عدم مشارکت اجتماعی را به عنوان زیربنای این فقر اخلاقی اضافه کنید. اتفاقی که در نتیجه آن ما شاهد بروز یک هرج و مرج بزرگ در نظم شهرها و تولید بی رویه زباله هستیم. این آگاهی و آموزش سبب خواهد شد حساسیت ها و انگیزه های جمعی در رابطه با مساله زباله پرورش یابد و در راستای حل آن وارد عمل شود. با این که برخی از نهادهای دولتی و مردمی وارد عمل شده اند اما هنوز کار اساسی و اصولی در رابطه با حضور مردم انجام نشده است. حرکتی که بتواند بر روی کاهش مصرف بی رویه مواد توسط مردم تاثیرگذار باشد، آگاهی و توجه آن ها را به مساله پسماند و زباله جلب کند، بر اهمیت بازیافت مواد تاکید کند و احساس مسئولیت و تعهد اجتماعی را در آن ها بپروراند. بر اساس این ضرورت ها، می توان مشارکت مردمی برای کنترل تولید زباله را در چهار سطح بررسی کرد: آگاهی و تعهد اجتماعی، مدیریت زباله های خانگی، خودداری از زباله پراکنی و مشارکت در طرح های اجتماعی.
آگاهی و تعهد اجتماعی
در وهله اول لازم است که افراد به درک درستی از مسئولیت اجتماعی برسند. بدون این مساله انتظار انجام هرگونه حرکتی از سوی ایشان، آب در هاون کوفتن است. مردم باید به این درک و آگاهی برسند که زباله و پسماند چیست و چه معنایی در زندگی آن ها دارد؟ نقش آن ها در تولید بی رویه انواع زباله ها چیست؟ مردم باید بدانند که چگونه تمایل آن ها به مصرف بیشتر مواد و منابع، محیط زندگی آن ها را در معرض نابودی قرار خواهد داد؟ چرا پسماندها و زباله ها خطر جدی محسوب می شوند؟ سهم صنف های مختلف در تولید زباله چقدر است؟ این زباله ها از کجا می آیند و به کجا منتقل می شوند؟ آن ها چگونه می توانند شیوه زندگی و رفتارهای مصرفی خود را تغییر دهند؟ حقیقت این است که بسیاری از مردم از شناخت این مسائل ناتوانند. اکثریت آن ها هنوز نمی دانند تکلیف زباله هایی که تولید کرده اند چیست؟ این زباله ها بعد از بارگیری در کدام منطقه دفع می شوند؟
با این همه، آگاهی مردم، خود به وضعیت اقتصادی و طبقه اجتماعی آن ها وابسته است. چرا که بسیاری از آن ها توانایی دسترسی به آموزش بهتر و حضور فعالانه را ندارند. افراد تنها در صورتی می توانند در حل این معضل بزرگ یاریگر باشند که درک درستی از شرایط جمع آوری و نگهداری زباله به دست آورند، خطرات ناشی از جمع آوری، نگهداری و دفع نادرست زباله را بشناسند و مهم تر این که به ارزش بازیافت زباله تحت عنوان طلای کثیف، آگاه شوند.
مدیریت زباله های خانگی
کنترل و نگهداری مناسب زباله های خانگی اولین رفتاری است که می توان از مردم درخواست کرد. انجام این مهم، تاثیر شگفت انگیزی در کاهش هزینه های انتقال و دفع پسماند دارد.
نخست این که افراد یک جامعه در سیستم ارزشی و سبک زندگی خود تجدیدنظر کنند و اهمیت مصرف کمتر و صحیح را دریابند. در واقع مصرف صحیح تر برابر است با تولید زباله کمتر. به این معنی که هر چقدر مواد کمتری دورریز شود چرخه تولید زباله نیز به همان اندازه کندتر خواهد شد.
دوم مراقبت و نگهداری درست از زباله های تولید شده است. بارها از سوی رسانه ها تاکید شده که شهروندان مراقب نشت و پارگی کیسه های زباله ی خود در محیط باشند. افراد در بسیاری از مناطق شهری در پی پارگی کیسه های زباله شان، موجبات آلوده تر شدن محیط و جذب جانوران زباله گردی چون موش ها و مگس ها را فراهم کرده اند. تجمع این جانوران خود باعث انتقال و نشت زباله به مکان های دیگر و سرایت انواع بیماری های عفونی در میان مردم است.
سوم تخلیه زباله در ساعات اعلام شده توسط شهرداری های مناطق است. این امر مشارکت مسئولانه شهروندان را می طلبد و خود در تسهیل هر چه بیشتر انتقال زباله و پاکیزگی محیط شهری موثر است. این که شهروندان زباله ها را به موقع در نقاط تعیین شده بگذارند، می تواند از فساد بیشتر زباله و انتشار آن در در محیط شهری جلوگیری کند.
چهارم مساله جداسازی و تفکیک زباله ها است. مساله بازیافت جدای از تاثیرات زیست محیطی آن در حفظ فضای شهری، دارای ارزش های اقتصادی برای یک کشور است که می تواند هزینه های هنگفت دفع پسماند را تا اندازه ای جبران کند. بازیافت مواد نه تنها امکان استفاده دوباره از آن ها را در چرخه مصرفی امکان پذیر می کند بلکه این ها بازارهای فروش مواد بازیافتی را نیز توسعه می دهند. علاوه بر این، تفکیک و جداسازی زباله در محل تولید، یکی از بهداشتی ترین و مقرون به صرفه ترین کارها در زمینه بازیافت به حساب می آید. این کار علاوه بر بازگرداندن دوباره مواد به چرخه ی مصرف، هزینه های مربوط به جمع آوری مواد را نیز کاهش می دهد.
خودداری از زباله پراکنی
از جمله مسائل مهمی که مشکلات مربوط به جمع آوری زباله را با دشواری جدی روبرو کرده است رفتارهای غیرمسئولانه شهروندان در زمینه زباله پراکنی است. زباله پراکنی را به معنای رها کردن چیزهای غیرطبیعی و غیر ضروری در محیط می دانند؛ زباله هایی همچون ته سیگار، دستمال کاغذی، آدامس، ظرف نوشیدنی و … این مساله خود به زیرساخت های فرهنگی و شخصیتی افراد جامعه مربوط می شود. به علاوه، وجود هرج و مرج و بی نظمی شهری بر این نوع عادت ها و رفتارهای مخرب اجتماعی تاثیرگذار است. امروزه دولت ها به مساله زباله پراکنی به عنوان یکی از منابع جدی آلودگی توجه ویژه ای دارند و سعی می کنند با وضع قوانین و مقررات مناسب با آن مبارزه کنند. در کشور ما قوانین و مقررات مربوط به زباله پراکنی شهروندان چندان با ضمانت اجرایی درستی همراه نیست. تحقیقات نشان داده است که بیشترین زباله پراکنی توسط گردشگران و مسافران داخلی صورت می گیرد. برای مبارزه با این پدیده، از شهروندان خواسته می شود که آشغال های خود را در محیط رها نکنند و آن ها را تا یافتن جای دفع مناسب، همراه خود حمل کنند. علاوه بر این انتظار می رود که شهروندان، کیسه های زباله را در سفر با خود همراه داشته باشند و به توصیه های مربوط به حفظ محیط اجتماعی و طبیعی دقت کنند. با این حال، در امر جلوگیری از زباله پراکنی، احساس مسئولیت افراد نسبت به محیطی که در آن زندگی می کنند بیش از همه اهمیت دارد.
مشارکت در طرح های اجتماعی
در این رابطه حرف و حدیث زیاد است اما برای مشارکت هر چه بیشتر مردم در طرح های اجتماعی پاکیزگی شهری، این عوامل اجتماعی هستند که بر آن ها تاثیر می گذارند. در جامعه ما عملا از چنین مشارکت هایی حمایت نمی شود و افراد به عنوان یک شهروند نسبت به وضعیت خود فعالانه عمل نمی کنند. این مهم است که شهروندان نسبت به مسائل شهرنشینی خود حساس تر باشند و در بهبود شرایط خود بکوشند. مشارکت آن ها می تواند در زمینه آگاهی از تصمیم گیری های مدیریتی و افزایش فشار مدنی به مسئولان ذی ربط در زمینه بهبود مسائل شهری همچون وضعیت زباله ها و پسماندهای شهری باشد. افراد باید به این باور برسند که مشارکت آن ها زندگی خود و آینده فرزندانشان را تا حدود زیادی تضمین خواهد کرد.
برچسب ها
آبان پرتویی پسماند خط صلح شماره 103 فرهنگ سازی ماهنامه خط صلح محیط زیست مشارکت مردمی