چهاردهه مسکن، چهاردهه حلوای تلخ!/مرتضی هامونیان
بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی در پیام خود در خصوص افتتاح حساب شماره صد از مصیبت بار بودن مشکل مسکن در عصر پهلوی می گوید. این که به گفته او “قشر عظیمی از مستضعفان جامعه هم به کلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوایای بیغوله ها و اتاقک های تنگ و تاریک و خرابه ها به سر می بردند” و آن ها “چه بسا قسمت مهمی از درآمد ناچیزشان را بایستی برای اجاره آن بپردازند”. آیت الله خمینی این امر را میراث شومی می داند که باید برافتد و هر فرد به حداقل حقوقش که مسکن است برسد. اولین رهبر نظام جمهوری اسلامی در ادامه می گوید که “همۀ محرومان باید خانه داشته باشند. هیچ کسی در هیچ گوشۀ مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است که برای این مسئله مهم چاره ای بیندیشد، و بر همۀ مردم است که در این مورد همکاری کنند”.(1)
چهار دهه پس از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی و در قیاس بهار 98 با بهار 97، شاهد رشد 175 درصدی قیمت زمین و جهش 35 درصدی اجاره بها هستیم.(2) دولت فعلی رکورد دار رکود مسکن است و از سال 1372 تا کنون، کمترین میزان صدور پروانه های ساختمانی در اختیار این دولت است. به گزارش رسانه ها و “طبق داده های آماری مرکز آمار ایران، در دوره ۵/۵ ساله(از ۱۲ مرداد سال ۹۲ تا پایان سال ۹۷) درمجموع ۷۲۶ هزار و ۱۱ فقره پروانه ساختمانی صادر شده که این میزان حدود ۱۲.۴ درصد از کل پنج میلیون و ۸۵۲ هزار فقره پروانه ساختمانی صادرشده نقاط شهری کشور در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال ۹۷ است. از این منظر دولت روحانی پس از دولت های احمدی نژاد، هاشمی، خاتمی و موسوی در رتبه پنجم از لحاظ تعداد صدور پروانه های ساخت وساز قرار دارد. همچنین در دولت روحانی صدور پروانه های ساختمانی طی سال های ۹۳، ۹۴، ۹۵ و ۹۶ بین ۱۱۸ تا ۱۲۲ هزار فقره در نوسان بوده که این میزان در ۲۵ سال اخیر یعنی از سال ۱۳۷۲ تا به امروز ،کمترین حجم صدور پروانه های ساختمانی است.”(3)
پس از انقلاب، و تا سال 1390، مسکن و شهرسازی دارای یک وزارت خانه مستقل بود. وزارتخانه ای که پیش از انقلاب، در سال 1342 و با نام “وزارت آبادانی و مسکن”، “با هدف ایجاد هماهنگی در تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های ساختمانی و تهیه مسکن و همچنین اجرای طرح های شهرسازی و ده سازی و طرح های آبادانی تاسیس شد”.(4)
این وزارتخانه در سال 1353 به وزارت مسکن و شهرسازی تغییر نام داد و در سال 1390 و در دولت احمدی نژاد هم به بهانه کوچک کردن دولت در وزارت راه و ترابری ادغام شد و وزارت راه و شهرسازی نام گرفت. در دوران دولت اول حسن روحانی، دولت یازدهم جمهوری اسلامی، بحث تفکیک دوباره این وزارتخانه ها مطرح شد و اما با نقد شدید مسئولان وزارتخانه نوپا مواجه شد.(5) بیش از یک سال پس از تشکیل دولت دوازدهم هم وزیر راه و شهرسازی از این ادغام دفاع کرد و آن را “اقدام به جایی” دانست.(6)
اما وزارت مسکن و شهرسازی هم از ابتدای پیروزی انقلاب مسیری طولانی را پیموده است. مصطفی کتیرایی اولین وزیر این وزارتخانه پس از انقلاب بود. وزیر دولت موقتی که در سال 57 و با حکم بنیان گذار نظام، اعتصاب در شرکت ملی نفت را هم تنظیم نمود. در دوران کتیرایی قانون لغو مالکیت اراضی موات شهری و کیفیت عمران آن، تصویب و اجرایی شد. طبق این قانون، دولت در صورت عدم ساخت و ساز در مهلت مقرر از صاحبان اراضی شهری، سلب مالکیت می کرد و آن ها را در اختیار متقضائیان احداث ساختمان و مسکن قرار می داد. عزت الله سحابی در خاطرات خود می گوید که تا حوالی سال 60 قیمت زمین شهری به صفر نزدیک شده بود. اما روحانیت سنتی و امثال آقایان مهدوی کنی و یا اکبر هاشمی رفسنجانی با این قانون مخالف بودند. این قانون بعدها مورد نقد شورای نگهبان هم قرار گرفت و دیگر امکان اجرایی شدن نیافت. در واقع روحانیت سنتی که همیشه در مسئله مالکیت و زمین با ملیون و نواندیشان دینی و غیردینی اختلاف داشت، توانست پس از استعفای دولت موقت و پس از رویدادهای بهار سال 60، در همه زمینه ها از جمله حوزه مسکن حرف خود را به کرسی بنشاند و سیاست های خود را حاکم کند.(7)
به موازات دولت موقت و در همین دوران، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تشکیل شد که مصطفی کتیرایی در گفتگو با شماره 11 نشریه راه، نشریه فرهنگی دفتر مطالعات جبهه انقلاب اسلامی می گوید که سید هادی خسروشاهی همه کاره آن بوده است. کتیرایی در مورد خسروشاهی می گوید: “ایشان هم به نوعی به مساله مسکن می پرداخت به طوری که به خانه های خالی هجوم می آوردند و گروهی هم داشتند که تصرف می کردند.”
کتیرایی در همین مصاحبه در خصوص دوران وزارتش می افزاید که “گرفتاری ما چند وجهی بود، یکی خود قانون بود که نقدهایی بر آن وارد می شد. یک سری هم این گونه افرادی بودند که خانه ها را مصادره می کردند. مالکین به ما رجوع می کردند و می گفتند که مگر ما حکومت اسلامی نداریم؟ ما مالک این خانه هستیم، هر چند خالی باشد. دولت هم می گفت که کار ما نیست، آقای خسروشاهی این کار را می کند. البته حسن کروبی ـ برادر مهدی کروبی ـ روی دست خسروشاهی زده بود و با یک گروه مسلح که تشکیل داده بود، خانه های مردم را می گرفتند. با گروه های گوناگونی روبرو بودیم اما سعی ما این بود که مشکلات را به صورت قانونی و شرعی جلو ببریم.”
پس از کتیرایی سید محسن یحیوی وزیر مسکن و شهرسازی شد. اولین وزیر مسکن جمهوری اسلامی در همان مصاحبه ای که ذکر شد، می گوید که “یحیوی عضو بنیاد مسکن آقای خسروشاهی و همه کاره او بود. برای این که از دست خسروشاهی راحت شوند به او گفتند که ما کارمند تو را وزیر می کنیم، شما هم دیگر علیه وزارت مسکن افرادت را بسیج نکن!”
یحیوی کمتر از یک سال وزیر ماند و بعد در آبان 1359 با وزیر نفت وقت، محمدجواد تندگویان در نزدیکی آبادان اسیر نیروهای عراقی شد و یک دهه اسارت را تجربه کرد.
پس از یحیوی نوبت به اولین وزیر استیضاح شده جمهوری اسلامی رسید. محمد شهاب گنابادی در دوران سه ساله وزارتش قانون زمین شهری را تصویب کرد. در دوران او با “واگذاری غیر قانونی زمین به مردم و اقدامات حاکم شرع مستقر در شهرداری تهران” مخالفت شد. گنابادی سرانجام پس از اختلاف بر سر زمین های سعادت آباد در دوران ریاست جمهوری رهبر دوم جمهوری اسلامی و همچنین اختلاف با حاکم شرع، توسط مهندس موسوی، نخست وزیر وقت عزل شد. اما موسوی اعلام کرد گنابادی استعفا کرده است. گنابادی هم بنا به مصلحت و بودن مملکت در شرایط جنگی، از تنش جلوگیری کرده، سکوت کرد و حتی اعتصاب کارمندان وزارت مسکن را بر هم زد که به بهانه اعتراض به عزل شبانه وی انجام شده بود. در خصوص این عزل یا استعفا هنوز حرف و حدیث های جدی ای وجود دارد.(4)
گنابادی در سال 1359 مخاطب نامه بنیان گذار نظام، آیت الله خمینی با عنوان “تایید لزوم هماهنگی بنیاد مسکن با این وزارتخانه” است. در این نامه آیت الله خمینی به وزیر مسکن وقت، گنابادی می گوید که “اقتضا دارد بنیاد مسکن که یک موسسه اسلامی-خدماتی است و همچنین دفتر معاملات مسکن که زیر نظر هیات امنای بنیاد مسکن فعالیت می نماید در چهارچوب سیاست های هماهنگ با وزارت مسکن و به صورت یک بازوی قوی برای کارهای اجرایی در خدمت مستضعفان و محرومان از نظر مالی و اجرایی و به شیوه جهاد سازندگی زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی عمل نماید.”(8)
در بخشی از دوران گنابادی، سید ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران بر مسند قدرت است. در دوران او امری به نام خانه های بنی صدر، مطرح می شود. در این دوران به دو دسته تسهیلات و وام داده می شود. یکی “کسانی که قبلا از بانک ها وام گرفته بودند و قسط و بهره هایشان را باید پس می دادند و از عهده آن بر نمی آمدند” و دیگری کسانی که “در اختیارشان وام و تسهیلات در حدود 300 هزار تومان قرار گرفت” آن هم “بدون بهره”. خود بنی صدر می گوید که “هدف این بود که مردم خود با سلیقه خود خانه خود را بسازند و از آن راضی باشند. نه این که خانه های آماده و با سلیقه متصدیان حکومت بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی و سلایق مردم ساخته شود و در اختیار مردم قرار گیرد. از همین رو هم کسی از آن خانه ها شکایت نکرد. مردم خود ساخت خانه را تصدی کردند در سطح کشور هم فعالیت بوجود آمد و با بیکاری نیز تا حد زیادی مبارزه شد.(7)
پس از گنابادی، سراج الدین کازرونی به مدت هشت سال وزیر مسکن و شهرسازی بود. طرح کالبدی ملی، فعال سازی قانون زمین شهری و تملک حدود 450 هزار هکتار زمین شهری از اراضی ملی و دولتی و موات، تهیه و اجرای طرح های هادی روستایی از طریق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی بدل به میراث کازرونی شد. پس از او هم عباس آخوندی و علی عبدالعلی زاده وزرای این وزارت خانه تا دولت احمدی نژاد و طرح مسکن مهر در زمان او بودند. عصر اصلاحات دوران توسعه انبوه سازی در ایران بود. پیش از او هم در دوران آخوندی مدل توسعه پاک مطرح شد و اما قیمت مسکن بالا و بالاتر رفت.
دوران احمدی نژاد و عصر مسکن مهر فرا رسید. محمد سعیدی کیا و علی نیکزاد وزرای این وزارت خانه حساس در دوران احمدی نژاد بودند تا زمانی که دیگر موجودیتی به نام وزارت مسکن و شهرسازی در قاموس ایران یافت نمی شد و این وزارتخانه در وزارت راه ادغام شد.
سعیدی کیا که مسکن مهر در زمان او آغاز به کار کرد، گفت که آن چه اجرا شده با آن چه او در سال 84 ارائه کرده، متفاوت بوده است. مسکن مهری که خود تورم زا شد و مصداق این شعر مولانا که “از قضا سرکنگبین صفرا فزود / روغن بادام خشکی می نمود / از هلیله قبض شد اطلاق رفت / آب آتش را مدد شد همچو نفت”
و بعد در دولت حسن روحانی، مجلس و دولت به طرحی جدید رسیده اند. طرح “اقدام ملی مسکن”. قرار است این طرح با مسکن مهر تفاوت های جدی داشته باشد.(9) تفاوت هایی که فعلا در مرحله طرح و برنامه و بحث و تصویب است. تا زمان اجرا چه شود.
روزنامه کیهان در تاریخ 19 شهریور 1358 از قول هادی خسروشاهی اعلام کرده بود که “پیش از زمستان همه مستضعفین باید صاحب خانه شوند”. خسروشاهی ای که رئیس بنیاد مسکن شده بود و از حمایت بنیان گذار نظام برخوردار بود. “آقای بنی صدر اولین رئیس جمهوری ایران در زمینه اعمال آقای خسرو شاهی گفته است: در زمان تصدی وزارت اقتصاد در آبان 58 روزی به آقای هادی خسرو شاهی رئیس بنیاد مسکن که در تهران به کار تقسیم زمین مشغول بود گفتم: «آیا قصد داری تمام روستاها را خالی از سکنه و تخلیه و راهی تهران کنی تا در تهران اقامت گزینند؟! این ها همه نقشه و حساب و کتاب درست و صحیح لازم دارد، باید با فعالیت های اقتصادی کشور جور در بیاید. کار باشد، تولید باشد و خوب خانه هم برای مردم باشد»”.(7)
خسروشاهی هم وقتی دیده بود حرفی که زده ممکن نیست، در اسفند 1358 در روزنامه اطلاعات می گوید: “تصمیم داریم فعلاً در تهران خانه ای نسازیم اما در شهرستان ها وضع مستضعفان درست می شود. از این رو برای این کار شهرک های کشاورزی ایجاد خواهد شد و زمین را هم وزارت کشاورزی با شرایطی بسیار مساعد به همۀ متقاضیان خواهد داد”. در واقع عدم کار کارشناسی و عمل بر اساس جو زدگی و تلاش برای عوام فریبی، رویدادهایی بوده و هستند که در حوزه مسکن، از همان ابتدایی پیروزی انقلاب و به دست نیروهای آتش به اختیار اتفاق افتاده است. هیچ زمانی هم این نیروها عقب ننشستند. هر جا هم دستشان رسیده تمام قد حضور پیدا کرده اند. آخرینش مسکن مهر بود و خدا می داند که طرح جدید ملی چه خروجی ای داشته باشد.
حال هم وزارتخانه نتیجه ادغام، به همراه مجلس و بدنه دولت برنامه ای جدید را برای مسکن مردمان دارد. نامش هم “طرح اقدام ملی مسکن” است. نمی دانیم نتیجه چه خواهد شد. اما تجربه امر مسکن در نظام جمهوری اسلامی، از خسروشاهی و خسروشاهی ها تا امروز نشان داده که ورود در این امر حیاتی که با زندگی روزمره مردم سرکار دارد، همراه با اقداماتی عوام مآبانه است. قطعا مردم خوشحال می شوند که به آن ها بگویند که به زودی صاحب خانه می شوید. آن هم در شرایطی که عدد اجاره ها و رهن ها هم به جمع نجومی های مملکت پیوسته است. اما باید مراقب بود و هشیار. سابقه عدم نگاه کارشناسی و تلاش برای عوام فریبی در نظام ایران نشان داده که هربار تنها وعده ای سهم مردم ایران می شود و بس. از خسروشاهی و بنیان گذار نظام تا امروز، تنها حلوا حلوا گفته شده، بی آن که در امر مسکن کامی شیرین شود!
پانوشت ها:
1- پرتال امام خمینی – پیام به ملت ایران (افتتاح حساب شماره 100)
2- در بهار ۹۸ نسبت به بهار ۹۷ رقم خورد – مرکز آمار:قیمت زمین ۱۷۵ درصد رشد کرد/ جهش ۳۵ درصدی نرخ اجاره بها – خبرگزاری مهر – 28 مهر 1398
3- گزیده اقتصادی روزنامه ها – پدیده بیکارانِ صاحب درآمد/ دولت روحانی رکورددار رکود مسکن است/ سود ۱۲۵۰میلیارد تومانی دلالان گندم – مشرق نیوز – 23 مهر 1398
4- مروری بر عملکرد؛ وزارت مسکن و شهرسازی از ابتدای انقلاب تا ادغام – ایرنا – هفت شهریور 1397
5- نقد همه جانبه وزارت راه به تفکیک/ماجرا چیست؟ – تسنیم – 29 خرداد 1396
6- نظر وزیر راه در باره ادغام وزارت راه و مسکن – اقتصاد آن لاین – 21 آذر 1397
7- وضعیت سنجی دویست و پنجاه: بررسی سیاستگذاری ها در بخش مسکن از ابتدای انقلاب تا کنون – بخش اول – ژاله وفا – انقلاب اسلامی در هجرت – 12 اردیبهشت 1398
8- نامه به وزیر مسکن (تایید لزوم هماهنگی بنیاد مسکن با این وزارتخانه) – سایت جامع امام خمینی – صحیفه امام خمینی – جلد 13 صفحه 127
9- «ایران» دو برنامه دولتی ساخت انبوه مسکن را مقایسه می کند – دو طرح «اقدام ملی مسکن» و «مسکن مهر» در قاب مقایسه – نامه ایران – سهیلا یادگاری – بیست تیر 1398
برچسب ها
تاریخ مسکن پس از انقلاب خط صلح شماره 102 ماهنامه خط صلح مرتضی هامونیان مسکن