کمبود فضای آموزشی کودکان در سیستان و بلوچستان
در طول تاریخ بشر، سه گفتمان در خصوص کودکان و حقوق آن ها وجود داشته است: گفتمانی که هیچ حقوقی برای کودک قائل نیست، گفتمانی که کودک را موجودی آسیب پذیر که نیازمند حمایت در قالب حقوق رفاهی است تعریف می کند و گفتمانی که کودک را به عنوان یک فرد تقریبا مستقل که باید همانند بزرگسالان از حقوق برخوردار باشد، می پذیرد.
در قرن 20، دو تحول عمده در زمینه ی حقوق کودکان که “نهادینه شدن کودکی” و “سیاسی شدن کودک” باشد، رخ داد.
در این دوره، کودکان به دارندگان حقوق تبدیل شدند در حالی که پیش از آن -در بهترین حالت-، تنها موضوع حقوق بودند. تصویر لیبرال از کودکی شاد که عناصری هم چون دوست داشتن، مراقبت، آموزش، بازی و تفریح، رشد شخصی، شکوفایی استعدادها و حمایت در برابر کار را داشته است به تدریج مفهومی جهانی شد و کودکی با مبدل شدن به یک امر عمومی از حریم خصوصی خانواده ها خارج شد.
در نظام بین المللی حقوق بشر که شعار “همه ی حقوق برای همه” را برگزیده است، کودکان از اهمیت بالایی برخوردار هستند آن گونه که در معاهدات بسیاری همانند معاهده ی 1924 ژنو به عنوان اولین سند بین المللی در رابطه با حمایت از حقوق کودکان، به حقوق رفاهی آن ها توجه ویژه ای شده است. اعلامیه ی 1959 حقوق کودک هم با تفصیل بیش تری به این موضوع پرداخته است. در 1989 سازمان ملل، اقدام به تصویب یک کنوانسیون تقریباً جامع در مورد حقوق کودکان نمود که رویکرد مشارکتی را برای کودکان در نظر گرفته است و کودکان را دارندگان حقوق معرفی می کند.
این کنوانسیون دارای 4 اصل کلی است: اصل عدم تبعیض و برابری فرصت ها، اصل رعایت مصالح عالی کودک، اصل حق حیات، بقا و رشد و اصل احترام به دیدگاههای کودک
مواد 28 و 29 کنوانسیون 1989 حقوق کودک هم به مسئله ی پراهمیت آموزش پرداخته است.
تعریف آموزش
آموزش دو تعریف عام و خاص دارد. معنای عام آموزش، عبارتست از همه ی فعالیت هایی که والدین و یا یک گروه یا جامعه از طریق آن ها مجموعه ای از ارزش ها، مهارت ها و قواعد اخلاقی را به فرزندان یا نسل های آینده منتقل می کند که شامل رشد جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی و سیاسی کودک است.
هم چنین معنای خاص آموزش هم عبارتست از تصمیماتی که از سوی یک نهاد خاص(مدارس) به صورت خصوصی و یا دولتی(رسمی و غیر رسمی) عرضه می شود که شامل مقاطع تحصیلی-آموزشی، ابتدایی، متوسطه، عالی و پایه است و حمایت موثری هم از حق آموزش پیش دبستانی را دربر می گیرد.
اهداف آموزش
– پیشرفت کامل شخصیت، استعدادها و توانایی های ذهنی و جسمی کودک
– توسعه ی احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی
– توسعه ی احترام به والدین، هویت فرهنگی، زبان و ارزش های ادبی و ملی کشور خود و سایر کشورها
– آماده نمودن کودک برای داشتن زندگی مسئولانه در جامعه ی آزاد و ترویج فرهنگ صلح دوستی
– توسعه ی احترام به محیط زیست
– تعهدات دولت ها نسبت به حق بر آموزش کودکان:
براساس اصول ماستریخت و لیمبرگ و میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 1966سازمان ملل و کنوانسیون 1989حقوق کودک، دولت های عضو کنوانسیون سه نوع تعهد در قبال حق بر آموزش را بر عهده دارند:
1- تعهد به رعایت: یعنی دولت ها باید خود از نقض این حق اجتناب کرده و اقداماتی را که مانع از تحقق آن می شود ترک کنند.
2- تعهد به حمایت: یعنی دولت نه تنها باید خود از نقض حق بر آموزش خودداری کند بلکه باید از نقض حق مذکور به دست ثالث جلوگیری نماید.
3- تعهد به ایفای کامل : به این معنا که دولت باید برای تحقق کامل این حق، برنامه ریزی تقنینی- قضایی و اجرایی داشته باشد.
با این توضیحات بر اهمیت حق بر آموزش تا حدودی پی می بریم اما به طور خاص در مورد وضعیت کودکان در استان سیستان و بلوچستان ایران ما با پدیده هایی مواجه هستیم که مانع تحقق حق برآموزش کودکان از جنبه های مختلف می شود. استانی محروم با زیرساخت های اقتصادی ضعیف، شغل های کاذب، فقر گسترده، قاچاق مواد مخدر، سنت های قومی و مذهبی حاکم، عدم آگاهی والدین و جامعه از حقوق خود و دیگران، واهمه ی دولت از اقدامات سیاسی، وضعیت نابه سامان امنیت مرزها، کم توجهی دولت، مجلس و دیگرنهاد های حکومتی به این استان، فاصله ی زیاد از مرکز و بسیاری از دلایل دیگر…
اما در این میان وضعیت فضای آموزشی و به عبارت بهتر، فقر فضای آموزشی کودکان بلوچ در این منطقه، یک مانع اساسی برای تحقق اهداف نظام بین المللی حقوق بشر در رابطه با کودکان است. به گفته ی مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، ما با کمبود ۸۰۰ هزار متر مربع فضای آموزشی استاندارد در مقایسه با سطح ملی کشور در سیستان و بلوچستان مواجه هستیم. کمبود فضاهای آموزشی سیستان و بلوچستان به حدی است که 32 درصد کودکان استان حضور در مقطع راهنمایی و 37 درصد نوجوانان فرصت حضور در مقطع متوسطه را تجربه نمی کنند. سیستان و بلوچستان با کمبود 10 هزار کلاس درس، دست کم به دو هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد تا سرانه ی دانش آموزی استان به متوسط کشوری برسد اما با روند کنونی دستکم 15 سال زمان خواهد برد. سرانه ی فضای پرورشی در استان) 0.18( مترمربع است که این رقم در کشور) 0.62 ( است. برخی مدارس استان هم به لحاظ استحکام بنا، قدیمی و بسیار ضعیف هستند و بسیاری از دانش آموزان هم چنان در کپرها درس می خوانند.
با توجه به این مهم که جمهوری اسلامی ایران، هم به میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 1966 سازمان ملل و هم به کنوانسیون 1989حقوق کودک ملحق شده است در قبال حق بر آموزش، دارای همان تعهداتی است که پیش از این از آن ها یاد شد اما آن چه که امروز، سیستان و بلوچستان با آن مواجه است، نقض فاحش حقوق بشر در زمینه ی آموزش و حقوق کودکان است. تبعیض و عدم برابری فرصت ها، استعدادها را خاموش و کودکان شاد امروز را به بزرگان غمگین آینده تبدیل خواهد کرد. مصالح عالی کودکان، این بار زیر بار چرخ فقر، له خواهد شد و ناآگاهی، سنت های بی تامل را بیدار خواهد ساخت و نابردباری های توجیه پذیر، شاید به جای مجسمه ی بودا، تندیس صلح، آزادی، فرهنگ و نشاط را به توپ ویران ساز خشونت ببندد و سخت تر این که همه چیز را به ناگاه فراموش کند.
دولت موظف است ضمن این که اقدامات فوری از جهت عدم تبعیض در آموزش و تامین فضای آموزشی مناسب و در دسترس که قابلیت انطباق با استانداردهای بین المللی را داشته باشد انجام دهد می بایست با برنامه ریزی و اقدامات تقنینی-قضایی و اجرایی به توانمندسازی کودکان وآموزش آن ها یاری برساند.
فقر فضای آموزشی بر یادگیری کودکان اثرات منفی بسیاری دارد از میزان توجه آن ها خواهد کاست و کار برای معلمین آن ها بسیار سخت تر خواهد بود و در بدترین حالت با نبود فضای آموزشی مناسب، کودکان از فرصت تحصیل باز می مانند.
فضای آموزشی مناسب مطابق با استانداردهای تعریف شده بین المللی می بایست دارای 4 ویژگی موسوم به 4AS باشد:
موجود بودن: دولت های عضو کنوانسیون در وهله ی اول متعهد هستند که آموزش را موجود سازند یعنی تضمین نمایند که از نظر کمی، موسسات و برنامه های آموزشی فعال و مجرا در کشور به حد کفایت وجود دارد که نیازمند اختصاص دادن تسهیلات ویژه در این زمینه و به خصوص در مورد استان های محروم و مرزی همانند سیستان و بلوچستان و افزایش بودجه ی سالانه ی آن هاست که تامین فضای آموزشی مناسب از اولویت های آن است.
قابل دسترس بودن: دولت ها متعهد هستند که آموزش را قابل دسترس سازند. یعنی دولت باید برای حذف واقعی تبعیض های طبقاتی، جنسیتی، قومی و نژادی در حوزه ی آموزش تلاش کرده و برخورداری یکسان و برابر همگان از حق آموزش را تضمین کند. بنابراین امکان داشتن و در دسترس بودن فضای آموزشی مناسب باید برای همگان از جمله کودکان بلوچ تضمین شود به گونه ای که حتی از نظر بعد مسافت باید یک فاصله ی معقول از محل سکونت دانش آموز داشته باشد که فرد دچار مشقت دسترسی نشود.
قابل قبول بودن: یعنی دولت می بایست تضمین های حداقلی راجع به کیفیت آموزش را رعایت نماید. مثلاً فضای آموزشی باید از نظر بهداشت و سلامتی برای کودکان و معلمان، امکانات مناسبی را فراهم نماید و یا به تعداد معلمان به حد کافی و متناسب با جمعیت دانش آموزان وجود داشته باشد. فضای آموزشی باید به گونه ای باشد که امکان مشارکت فرهنگی و آموزشی و ورزشی و تفریحی کودکان را تامین نماید.
قابل انطباق بودن: یعنی فضای آموزشی باید مطابق با کیفیت های تعریف شده ی بین المللی باشد که انطباق پذیر با شرایط خاص کودکان و همچنین انعطاف پذیر باشد. مثلاً فضای آموزشی باید برای افراد خاص همانند پناهندگان، اقلیت های قومی و مذهبی، کودکان بی سرپرست، کودکان استثنایی و مردمان بومی، کیفیت ها و ویژگی های خاص مطابق با نیازهای هر کدام از این دسته هارا داشته باشد.
کودکان، نزدیک ترین افراد به لحظه ی تولد هستند و بی توجهی به آن ها اولین تهدید به وضعیت مرگ های معنوی است؛ انسانی که به خاطر فقر نمی تواند همانند انسانی دیگر باشد باور کنید انسانی است که همانند انسانی دیگر نیست. پذیرش واقعیات، می تواند انگیزه ای برای شدن باشد؛ راهکار، تفکر نقاد، خواستن های مداوم و اعتراض های معقولانه است. پیگیری های نمایندگان مجلس، تلاش NGO های حقوق بشری، دیالوگ های مستمر، آگاه سازی و ظرفیت سازی افراد برای شناسایی حقوق خود و دیگران و توانمند سازی آن ها برای مطالبه ی این حقوق، تنها وظیفه ی والدین و یا گروه های فعال منطقه ی سیستان و بلوچستان نیست؛ شهروند جهانی، نقش همگانی همه ی افراد برای حمایت از حقوق بشر و به طور خاص حقوق کودکان است. بنابراین هر فردی به سهم خود باید در انتقال معضلات به دولت و هم چنین ارائه ی پیشنهادات و نظرات خود از هر طریقی، به تامین و تضمین حقوق کودکان کمک نماید.
دموکراسی یک فرایند یکباره نیست تلاشی است مستمر که نیازمند انسان های کنشگر و مسئول در هر جامعه است.در این پروسه، کودکان شاد و آزاد، سرمایه های آینده ی جوامع متمدن هستند. یادمان باشد که هدف های بزرگ با دستان کوچک تحقق نمی یابد روح جمع و اراده های همسو، کودکان را تنها نخواهد گذاشت و نهایتاً دولت ها، ملزم به پذیرش تعهدات خود و انجام مطالبات همه ی مردم می شوند.
جمع بندی
کودکان استان سیستان و بلوچستان در وضعیت مناسبی از نظر فضای آموزشی قرار ندارند.
بسیاری از کودکان به خاطر فقر فضای آموزشی از ادامه تحصیل باز می مانند.
فقر اقتصادی، مهم ترین عامل کمبود زیرساخت های آموزشی در این استان است.
دولت ایران متعهد به اجرای مفاد میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 1966 و هم چنین کنوانسیون 1989حقوق کودک در حوزه ی آموزش می باشد.
عدم تامین فضای آموزشی مناسب از سوی دولت، نقض حقوق بشر است.
فعالیت NGO ها و نمایندگان مجلس و انتقاد مستمر از وضع موجود، یکی از راهکارهای مهم برای مطالبه از دولت است.
کودکان، بزرگسالان آینده و سرمایه های گرانبهای امروز ما هستند.
برچسب ها
ماهنامه شماره ۳۹