اخرین به روز رسانی:

نوامبر ۲۴, ۲۰۲۵

تفاوت معنی دار در دو سوی خلیج گواتر/ محمد محبی

تاملی بر مصایب استان سیستان و بلوچستان

خلیج گواتر، خلیج نسبتاً کوچکی ست در دریای عمان که در منتهی الیه جنوب شرقی ایران و جنوب غربی پاکستان قرار گرفته به طوری که نیمی از آن در ایران و نیمی دیگر در پاکستان است. این خلیج به دلیل نزدیکی به مدار راس السرطان و قرار گرفتن در مسیر بادهای موسمی، دارای آب و هوای گرمسیری است.

روستاهای گواتر و پسابندر در نیمه‌ی ایرانی این خلیج قرار دارند. ساکنان این روستاها را مردم بلوچ با مذهب سنی حنفی تشکیل می‌دهند که عموماً به ماهی گیری و حصیربافی مشغول هستند. گواتر به عنوان یکی از مراکز اصلی پرورش و صادرات میگو در ایران در سال‌های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. البته وجود باند فرودگاه متروکه‌ی انگلیسی‌ها در این خلیج، بیان‌گر این است که این منطقه در گذشته نیز روزگار پررونقی داشته است.

از خلیج گواتر که به سمت غرب حرکت کنیم به بندر چابهار می‌رسیم و اگر از همان خلیج به سمت شرق حرکت کنیم به بندر کراچی در پاکستان خواهیم رسید.

معمولاً در کشورهای پیشرفته‌ی جهان، بهترین و توسعه یافته ترین شهرها در سواحل دریاها و اقیانوس‌ها واقع شده‌اند؛ چرا که تجارت مهمترین دلیل تاسیس این شهرها بوده است. اما در ایران شهرهای بزرگ  و پیشرفته عمدتاً در همسایگی کویر و یا در کوهپایه‌ها بنا شده‌اند. شاید به دلیل سبک زندگی ایرانیان از هزاره های گذشته تا به حال که امنیت بر تجارت ترجیح داده شده است.

شوربختانه آن‌که محروم ترین استان‌های ایران در سواحل جنوبی ایران قرار دارند. عقب مانده ترین استان ایران از لحاظ اقتصادی، یعنی استان سیستان و بلوچستان، دارای یک خط ساحلی طولانی در دریای عمان است. دریایی که به اقیانوس هند و به تمام آب‌های آزاد جهان وصل می‌باشد. این استان تا 50 سال پیش بزرگ‌ترین انبار غله‌ی ایران بود و از برکت دریاچه‌ی هامون بهره می‌برد ولی با خشک شدن تدریجی این دریاچه، به سمت عقب ماندگی محض حرکت کرد؛ در حالی که خط ساحلی این استان می‌توانست زمینه‌ی توسعه اقتصادی را فراهم کند. براساس آمارهای رسمی، نرخ بیکاری در این استان 35 درصد است که رقم نگران کننده ای است. هم‌چنین 24 درصد کل جمعیت بی‌سواد ایران در استان سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند.

به راستی مشکل کجاست؟ برخی، اقلیم این استان و آب و هوای آن را دلیل اصلی عقب ماندگی ذکر می‌کنند. برخی هم بر این باورند که چون مذهب اکثریت مردم این استان، بخصوص بلوچ‌ها، با مذهب رسمی کشور متفاوت است، لذا حکومت‌های مرکزی، نسبت به توسعه‌ی این استان بی‌تفاوت بوده‌اند.

اکثریت قاطع بلوچ‌ها، مسلمان اهل سنت و پیرو مذهب خنفی هستند. مسجد و دارالعلوم مکی زاهدان، می‌توان گفت که معتبرترین مدرسه‌ی علوم دینی اهل سنت در کل ایران است و طلبه‌هایی از سراسر ایران و حتی افغانستان و پاکستان و تاجیکستان، در آن مشغول به تحصیل هستند. موسس این مدرسه‌ی بزرگ، مرحوم مولوی عبدالعزیز ملازاده است که هنوز هم محبوب‌ترین رهبر دینی اهل سنت در ایران است. وی در سال 1358 نماینده‌ی استان در مجلس خبرگان قانون اساسی بود و در اعتراض به تصویب اصل 12 قانون اساسی، از نمایندگی استعفا داد. آن مرحوم بر این باور بود که در این اصل به جای آن‌که مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام شود، دین اسلام، به طور کلی دین رسمی تلقی شده و مذاهب شش گانه‌ی جعفری و حنفی و مالکی و شافعی و حنبلی و زیدی،  به طور مساوی به رسمیت شناخته شود. مدیر فعلی این مدرسه که امام جمعه‌ی کنونی اهل سنت زاهدان هم هست، مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی است که داماد مرحوم مولوی عبدالعزیز هستند. ایشان فردی خوشنام، نه تنها در میان اهل سنت ایران بلکه در میان بقیه‌ی قشرهای مردم ایران هستند. نقش او در آزادی مرزبانان ایرانی در سال 1393، بسیار چشمگیر بود.

با تمام محدودیت‌هایی که برای مردم این استان لحاظ شده و بارها در تریبون های رسمی، به شخصیت‌های مورد احترام آن‌ها توهین شده است، ولی به آن شکل هرگز حرکت‌های رادیکالی در این خصوص، در این استان شکل نگرفته است. این در حالیست در طول 20 سال اخیر، برخی از شخصیت‌های مذهبی استان، به طرز مشکوکی، به قتل رسیده‌اند. زمانی که پرونده‌ی قتل‌های زنجیره‌ای در اواخر دهه‌ی 70 و اوایل دهه‌ی 80 مطرح بود، از برخی از این افراد هم یاد شد و قتل آن‌ها در چارچوب همان پروژه تلقی شد. افرادی چون مولوی عبدالملک ملازاده (پسر مرحوم مولوی عبدالعزیز) ، مولوی نعمت الله توحیدی ، شیخ علی دهواری ، مولوی ابراهیم دامنی، مولوی عبدالعزیز اللهیاری(امام جمعه‌ی اهل سنت بیرجند که بلوچ بود)، مولوی موسی کرم پور (امام جماعت مسجد شیخ فیض مشهد)، مولوی محمد جمشیدزهی و غیره.

هدف این نوشتار، نه طرح مشکلات سیستان و بلوچستان، بلکه پرداختن به یک مشکل اساسی است که اگر علاج و راه حل فوری برای آن پیدا و عملی نشود، می‌تواند به خسارت بزرگی منجر شود و آن مشکل عقب ماندن بندر چابهار از رقیب پاکستانی خود است. دولت پاکستان در سمت شرقی خلیج گواتر در حال ساخت یک بندر عظیم است که اگر ساخت آن تکمیل شود، می‌تواند نقش استراتژیکی بندر چابهار را به طور کامل تحت الشعاع قرار دهد. در ادامه به جزییات کامل این امر خواهیم پرداخت.

بندر کراچی و بندر گواتر، تهدید یا فرصت برای چابهار؟

کراچی بزرگ‌ترین شهر پاکستان و مرکز استان سند این کشور است. این شهر در ناحیه‌ی جنوب شرقی پاکستان بر کرانه‌ی دریای عمان واقع شده و در شمال غربی دلتای سند قرار گرفته ‌است. طبق آمار منتشره از سازمان ملل متحد، جمعیت کراچی در سال ۲۰۱۴ میلادی ۱۲۸۱۹۰۰۰ نفر بوده ‌است که از این لحاظ پرجمعیت‌ترین شهر پاکستان و سیزدهمین شهر پرجمعیت جهان محسوب می‌گردد.

لقب این شهر “شهر قائد” است که منظور از قائد، محمدعلی جناح بنیانگذار پاکستان است. کراچی مرکز مالی و بازرگانی و بزرگ‌ترین بندر پاکستان است.

جمعیت شهر کراچی مانند بسیاری از شهرهای دیگر پاکستان در ابتدا کم بود و پس از این که به پایتختی پاکستان برگزیده شد، جمعیتش چند برابر شد؛  جمعیت این شهر از حدود ۵۷ هزار نفر در سال ۱۸۵۶ میلادی به بیش از دوازده و نیم میلیون نفر در سال ۲۰۱۴ رسیده‌ است. یعنی در طی ۱۵۲ سال بیش از ۱۲ میلیون نفر به جمعیت این شهر (عمدتاً به دلیل مهاجرت) افزوده شده ‌است. این شهر به تعبیری، پایتخت اقتصادی کشور پاکستان است. علیرغم آن‌که اقتصاد کشور پاکستان در مرحله‌ی گذار از یک کشور عقب مانده به سمت یک کشور در حال توسعه است، ولی این بندر نسبت به نقاط دیگر پاکستان از آبادانی و رفاه نسبی برخوردار است.

IMG_1752_resize
مدرسه‌ای در چابهار

اما بندر گواتر در منتهی الیه جنوب غربی پاکستان و در ساحل خلیج گواتر در دریای عمان قرار گرفته است. فاصله‌ی این بندر تا کراچی مرکز ایالت سند 800 کیلومتر می باشد. به دلیل شرایط خاص آب و هوایی منطقه که گرم و بیابانی است و فاصله‌ی زیاد آن با مراکز سیاسی، اقتصادی و جمعیتی پاکستان و هم‌چنین محدود شدن کلیه‌ی فعالیت‌های اقتصادی و تجاری پاکستان به بندر بزرگ و استراتژیک کراچی، توسعه‌ی بندر گواتر در گذشته مورد بی توجهی مقامات پاکستانی قرار گرفته بود. اما از 1995، توسعه‌ی این بندر به دلیل برخورداری از سواحل عمیق مورد توجه قرار گرفت ولی به دلیل فقدان منابع مالی تا سال 1999 این مسئله به تعویق افتاد. از سال 1999 مجدداً توسعه‌ی این بندر و این بار در قالب ایجاد بندر آزاد به سبک مناطق آزاد چین در دستور کار قرار گرفت که با رایزنی مقامات پاکستانی، چینی‌ها علاقمند به همکاری و سرمایه گذاری در این بندر شدند. توافقات اولیه و کلی در این باره در سفر سال 2000 نخست وزیر چین به پاکستان و دیدار وی از منطقه انجام گرفت و نهایتاً در فوریه سال 2002، توافقنامه‌ی نهایی مشارکت و سرمایه گذاری چین در توسعه و تجهیز این بندر در جریان سفر یک گروه چینی متشکل از وزیر ارتباطات و مدیرعامل بنادر و کشتیرانی چین به پاکستان به امضای طرفین رسید. مشارکت و سرمایه گذاری چینی‌ها در دو طرح تعریف شده است. طرح اول، ایجاد منطقه‌ی آزاد تجاری و صنعتی گواتر و طرح دوم ایجاد بزرگراه ساحلی مکران است. (مکران نام ایرانی دریای عمان است)

عملیات اجرایی منطقه‌ی آزاد گواتر آغاز شده است و هزینه‌ی اجرایی آن تا تکمیل طرح در حدود 1160 میلیون دلار در دو فاز پیش بینی گردیده است. احداث جاده، تغییر شیوه‌ی سنتی زندگی مردم محلی، ایجاد نیروگاه برق، تامین گاز مورد نیاز، اتصال منطقه به شبکه‌ی ریلی کشور و ایجاد بندرگاه‌های مجهز، از جمله برنامه‌های دست اجرا می‌باشد. در فاز اول، سه بندرگاه بزرگ با تجهیزات مورد نیاز به ظرفیت پذیرش کشتی‌های 50 هزار تنی ایجاد خواهد شد و در حال حاضر کانال‏های مربوطه به طول 5 کیلومتر توسط متخصصین چینی لایروبی شده است. این بندرگاه‌ها هر یک به طول 200 متر با 350 متر محوطه و 5/11 متر آبگیری در طول 36 ماه ساخته می‌شوند که امکان بهره برداری سریع‌تر از آن نیز وجود دارد. هزینه‌ی اجرایی این فاز در حدود 250 میلیون دلار پیش بینی شده است که 198 میلیون دلار آن را چینی‌ها و مابقی را دولت پاکستان می‌پردازند.

در فاز دوم، ایجاد 10 بندرگاه با دو پایانه بزرگ نفتی و یک پایانه کانتینری پیش بینی شده است. این تاسیسات قابلیت پذیرش کشتی های با ظرفیت صدهزار تن و تانکرهای نفتی 200 هزار تنی را خواهند داشت. اجرای این طرح ها، بندر آزاد گواتر را به یکی از فعال ترین و مهمترین مراکز تجاری و نفتی آسیا تبدیل خواهد کرد. نکته قابل توجه اینکه، سلطان نشین عمان نیز علاقمندی خود را برای مشارکت در این طرح اعلام کرده است و براساس موافقت های به عمل آمده، سلطان عمان 7 میلیون دلار برای ایجاد و تجهیز نیروگاه برق این بندر کمک خواهد کرد. آمریکا و آلمان نیز از دیگر کشورهای سرمایه گذار در این بندر به شمار می آیند. طرح دوم، احداث بزرگراه مکران است که از جمله طرح های تکمیلی بندر آزاد گواتر به شمار می رود. این بزرگراه 800 کیلومتری در حاشیه ساحل جنوبی پاکستان احداث می شود و بندر گواتر را به بندر کراچی متصل می سازد. اجرای این طرح نیز با کمک چینی ها در چهار فاز و در مدت 36 ماه پیش بینی شده که فاز اول آن به طول 200 کیلومتر پایان یافته است.

توسعه و تجهیز بندر گواتر و تبدیل آن به یک منطقه آزاد تجاری و صنعتی، در حال حاضر به نماد دوستی چین و پاکستان تبدیل شده است. به نظر می رسد با توجه به حجم گسترده همکاری های اقتصادی دو کشور، اجرای طرح های اقتصادی مشترک و سرمایه گذاری عظیم چینی‌ها در پاکستان، اسلام آباد به متحد اقتصادی و تجاری پکن در جنوب و غرب آسیا تبدیل شود. بدون تردید این همکاری ها با توجه به روند رو به رشد موقعیت چین در اقتصاد جهانی افزایش می‌یابد.

تاثیر ایجاد بندر گواتر بر بندر چابهار

عینی‌ترین و مهم‌ترین اثر منفی این طرح، تضعیف ماهیت وجودی منطقه‌ی آزاد چابهار در جنوب شرقی ایران است. بدون تردید در شرایط کنونی، گواتر مهم‌ترین و قوی‌ترین رقیب تجاری و اقتصادی چابهار به شمار می‌آید. با وجود این‌که منطقه‌ی آزاد چابهار نزدیک به یک دهه است که فعالیت خود را آغاز کرده اما به دلایل مختلف از جمله مشکلات زیر ساختی نظیر فقدان سیستم حمل و نقل ریلی و جاده‌ای و هوایی مناسب، نتوانسته است موفقیت چندانی در تجارت و ترانزیت کالا از و به کشورهای افغانستان و آسیای مرکزی پیدا کند و در شرایط کنونی با توجه به کندی توسعه‌ی زیر ساخت‌های منطقه به دلیل کمبود اعتبارات و مشکلات خاص دیگر، چشم انداز این بهبود موقعیت در میان مدت چندان امیدوار کننده به نظر نمی‌رسد. این وضعیت به گونه‌ای است که چابهار با توجه به اهمیت استراتژیک آن هنوز در اقتصاد ملی نیز موقعیت واقعی خود را به دست نیاورده است. در این شرایط و با توجه به حضور یک قدرت اقتصادی جهان در بندر گواتر و سرمایه گذاری عظیم در آن و همچنین با توجه به سرعت عمل زیاد در اجرای طرح های زیرساختی (حداقل تا 5 سال آینده)، به نظر می‌رسد منطقه‌ی آزاد چابهار از گردونه‌ی رقابت عقب افتد و مزیت نسبی خود را در ترانزیت کالا به افغانستان و آسیای مرکزی از دست بدهد. به طور طبیعی، علاوه بر چین و پاکستان، افغانستان نیز می‌تواند از منافع ترانزیت کالا به آسیای مرکزی بهره‌ی لازم را ببرد و بنابراین مشوق این امر می‌باشد.

این مهم در سطح کلان‌تر، طرح استراتژیک محور شرق را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. مزیت قابل توجه و مهم بندر گواتر در مقایسه با چابهار نزدیکی این بندر به کراچی واتصال آن از طریق بزرگراه مکران است. بدون تردید، نزدیکی واتصال پایتخت اقتصادی پاکستان به گواتر، عامل بسیار مهمی در توسعه و تجهیز این بندر می باشد. از سوی دیگر ایجاد بندر آزاد گواتر باعث جذب و تمرکز فعالیت‌های اقتصادی و تجاری بسیاری از کشورها در این بندر با توجه به سرعت عمل در فرآیند توسعه و تجهیز زمینه‌های ارتباطی آن می‌باشد.

یکی از الزامات توسعه‌ی اقتصادی و تجاری منطقه‌ی خلیج فارس، وجود یک مرکز تجاری در سواحل شمالی آب‌های دریای عمان می‌باشد. چابهار و گواتر بهترین موقعیت را برای این مهم دارند. بدون تردید هر یک از این دو منطقه که سریع‌تر به نتیجه برسند و از امکانات و تسهیلات بیش‌تری برخوردار گردند، بیش‌تر می توانند فعالیت‌های اقتصادی و تجاری را جذب نمایند.

علاوه بر موارد فوق، به طور طبیعی ایجاد پایگاه نظامی و تجهیز نیروهای دریایی و هوایی پاکستان و چین در کنار مرزهای آبی و خاکی ایران، حساسیت ها و آسیب پذیری‌های خاص خود را همراه دارد.

بندر چابهار، ظرفیت‌ها و دلایل توسعه نیافتگی آن

چابهار با قرارگرفتن در کنار ساحل دریای عمان، وسعت 25 هزار کیلومتر را داراست که 130 کیلومتر آن مرز خاکی است. این بندر با 230 هزار نفر جمعیت از پنج بخش مرکزی، کنارک، پلان، دشتیاری و زرآباد تشکیل شده و دارای سه شهر کنارک، ونگور و چابهار، هم‌چنین 11 دهستان و 620 پارچه‌ آبادی است که 33 درصد آن شهرنشین و 66 درصد آن ساکن روستا هستند.

Golafshaan
گل‌فشان‌ها در چابهار

بندر زیبای چابهار گرچه شاید در نخستین نگاه، ناحیه‌ای محروم فاقد جاذبه‌های گردشگری و پیشینه‌ی تاریخی به نظر آید؛ اما واقعیت آن است که این ناحیه دارای بهترین کرانه‌ی اقیانوسی کشور و معتدل‌ترین هوای جنوب کشور است و پتانسیل توسعه‌ی همه جانبه را دارد. گل‌فشان‌ها، سواحل صخره‌ای و زیبا، مساجد زیبای محلی، بافت سنتی و زندگی دیدنی بلوچ‌ها با کپرهای خود، درخت انجیر، معابد و آثار فراوان تاریخی از جمله جاذبه‌های توریستی این بندر زیبا هستند. از سوی دیگر چابهار این قابلیت را دارد که به کانون اصلی ترانزیت و قطب توسعه محور شرق ‌شود. تپه‌های گل‌فشان به عنوان پدیده‌ای کمیاب در سطح جهان در شمال غربی منطقه‌ی چابهار واقع شده‌اند. سه تپه‌ی گل‌فشان در فاصله‌ی دو دشت کهیر و تنگ در 20 کیلومتری روستای کهیر و در مسیر جاده‌ی تنگ، گالک در شمال غرب منطقه‌ی چابهار واقع شده‌اند. میانگین ارتفاع این سه تپه 10 تا 30 متر است. از این تپه‌ها مانند آتشفشان حباب‌هایی از گل‌، لای، آب و گاز هر 30 تا 36 ثانیه یکبار خارج می‌شود، این گل‌ها طوسی رنگ و فشرده هستند و طعمی شور دارند و چشم هر بیننده‌ای را به خود خیره و بیش‌تر گردشگران وارد شده به چابهار از این پدیده زیبای طبیعی دیدن می‌کنند.

به دنبال تصویب تبصره‌ی 19 قانون برنامه‌ی 5 ساله‌ی اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در سال 1368 به دولت اجازه داده شد تا حداکثر در 3 نقطه‌ی مرزی کشور، منطقه‌ی آزاد تجاری و صنعتی ایجاد کند، البته پیش از این تاریخ در کیش و قشم با توجه به زیر ساخت‌های موجود حرکت‌هایی در این زمینه آغاز شده بود؛ اما به طور رسمی در سال 1369 این دو منطقه به عنوان مناطق آزاد انتخاب شدند و در اردی‌بهشت ماه سال بعد چابهار نیز به جمع مناطق آزاد پیوست و به دنبال آن 14 هزار هکتار از اراضی شرق خلیج چابهار به عنوان منطقه‌ی آزاد تعیین شد.

انتخاب این منطقه به عنوان آزاد، تحولی در کارکردهای اقتصادی و فرهنگی منطقه از خود به جای گذاشت و این منطقه تبدیل به شاخص فعالیت‌های اقتصادی و عمران آن شد؛ هر چند که اهمیت لازم به سایر بخش‌های منطقه داده نشده و بافت قدیمی شهر از مسائلی هم‌چون بهداشت، فقر و نبود آب آشامیدنی لوله‌کشی و حتی از محرومیت از ابتدایی ترین ملزومات زندگی یک شهر متوسط رنج می‌برد.

عدم توفیق نسبی منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار در زمینه‌ی جذب سرمایه‌ها اعم از داخلی و خارجی ناشی از وجود عوامل کلی چون، فقدان امکانات زیربنایی، عدم وجود زیرساخت‌های اساسی، نبود خدمات عمومی مناسب، محدودیت نارسایی و عدم شفافیت و صراحت‌های قانونی در قوانین و مقررات مرتبط با سرمایه‌گذاری در منطقه‌ی آزاد چابهار، فقدان سازمان اجرایی مناسب و عدم برخورداری از سطح مدیریت اجرایی قوی و کارا در منطقه‌ی آزاد تجاری- صنعتی چابهار و تاثیرات سوئ ناشی از اتخاذ بعضی از خط مشی‌ها و سیاست‌های کلان اقتصادی دولت در سطح ملی که بخشی از آن به منطقه‌ی آزاد چابهار باز می‌گردد، می‌باشد. عدم صراحت‌های قانونی، انعطاف ناپذیری، محدودیت نارسایی و فقدان کارایی و پویایی پاره‌ای از قوانین و مقررات در ارتباط با این منطقه‌ی آزاد به عنوان دومین عامل بزرگ بر سر راه جذب سرمایه در آن می‌باشد. عدم تضمین و ضمانت کافی از سوی قوانین و مقررات برای حفاظت از حقوق مالکیت در مقابل مصادره و ملی کردن اموال سرمایه‌داران، مشخص و شفاف نبودن مشوقات مالی برای موسسات و شرکت‌های سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی در قوانین، وجود ابهامات فراوان در تفسیر اصول قانون اساسی مرتبط با نحوه‌ی حضور و اعطای امتیاز به سرمایه‌گذاران خارجی مانند تفسیر اصل 81 قانون اساسی مبنی بر ممنوعیت اعطای امتیاز تشکیل شرکت‌ها به خارجیان و تفسیر اصل 139 قانون اساسی در خصوص چگونگی حل اختلافات بین طرفین سرمایه گذاری از جمله مشکلات موجود در قوانین و مقررات می‌باشد که هر کدام به نحوی در جذب سرمایه‌ها در مناطق آزاد موثرند.

برای شروع،  الان هم دیر است

در انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1392، مردم شهر چابهار ، 95 درصد به آقای حسن روحانی رای دادند. یکی از بالاترین میزان رای به اصلاح طلبی در ایران. این مسئله نشانگر آن است که مردم این خطه علی‌رغم محرومیت‌های زیاد به مشی مسالمت آمیز باور دارند. اکثریت مردم این شهر اهل سنت حنفی هستند همانند بقیه‌ی مناطق بلوچ نشین ایران. مولوی عبدالرحمن ملازئی معروف به “سربازی”، امام جمعه‌ی‌ اهل سنت چابهار و مدیر و موسس جامعه الحرمین الشریفین چابهار، از علمای خیرخواه منطقه است.

همانطور که در سطور فوق ذکر شد، اگر توسعه بندر گواتر پاکستان به مراحل پایانی خود برسد ،  بندر چابهار  موقعیت متزلزل کنونی خود را هم از دست خواهد داد . پس برای شروع همین الان هم دیر است . لذا یک عزم ملی و تلاش دلسوزانه را میطلبد

در این شرایط لازم است با درک دقیق و واقعی شرایط در حال ظهور، توسعه و تجهیز منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار جدی گرفته شود . تثبیت شرایط کنونی، ماهیت وجودی منطقه آزاد چابهار در خطر قرار می دهد. پیشنهاد می شود با بهره گیری از تجربه پاکستان در بندر آزاد گواتر، زمینه فعالیت و مشارکت قدرت های اقتصادی در چابهار فراهم گردد و با در نظر گرفتن اعتباری خاص و قابل توجه، طرح های زیر ساختی از جمله سیستم حمل و نقل ریلی، جاده ای و هوایی و همچنین تجهیز بندرگاه های منطقه جدی گرفته شود. چابهار در مقایسه با دو منطقه آزاد دیگر از مزیت بیشتر و حساس‏تری به لحاظ ترانزیت کالا به افغانستان و آسیای مرکزی برخوردار بود. بدون تردید، اگر چابهار توانسته بود در طول یک دهه گذشته جایگاه واقعی خود را در تعاملات اقتصادی و تجاری منطقه پیدا کند، بندر گواتر نمی توانست به عنوان یک رقیب جدی خود را نشان دهد. در هر حال جدای از پیشنهاد فوق، لازم است برنامه ریزی های میان مدت و بلندمدت منطقه آزاد چابهار با توجه به شرایط ایجاد شده انجام گیرد و به نوعی زمینه همکاری دو منطقه فراهم شود. این مهم الزاماً نیازمند یک عزم ملی و همه جانبه است.

منابع:
  • افشار ، ایرج ، سیستان و بلوچستان نامه ، تهران ، نشر کتابدار، 1390
  • سلطانی ، علیرضا، توسعه‌ی بندر آزاد گوادر: همکاری چینی – پاکستانی و آثار آن بر ایران، گزارش راهبردی، مرکز تحقیقات استراتژیک، 1381
  • عرشیان ، ابوذر، چابهار نگین شرق جمهوری اسلامی ایران ، تهران ، نشر اعتدال، 1388
  • محمدی ، ناصر، جغرافیای کشورهای همجوار : پاکستان، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1385
  • محمودزهی، موسی، ایین ها، باورها و فرهنگ بلوچستان، تهران، نشر آبنوس، 1391
  • برنامه‌ی پنج‌ساله اول توسعه، سایت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی ایران
توسط: محمد محبی
مارس 25, 2015

برچسب ها

بندر چابهار بندر کراچی بندر گواتر چابهار خلیج گواتر ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۴۷ محمد محبی