اخرین به روز رسانی:

دسامبر ۱۶, ۲۰۲۵

نقدی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش/ عزیزه انظاری

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مشتمل بر هفت فصل است که در هفده جلسه طی سال‌های ۸۹ و ۹۰ در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده است. شاید زمانی که مسئولان این سند را می‌نوشتند، دست‌یابی به اهداف آن که دست‌یابی به ایرانی توسعه­یافته با جایگاه‌های والای اقتصادی، اجتماعی، علمی و غیره در سطح منطقه همراه با تعامل سازنده و موثر در عرصه‌ی بین‌المللی بوده، تا این اندازه دور و آرمانی به نظر نمی­آمد، اما آیا در حال حاضر دست‌یابی به افق ۱۴۰۴ که در سند تعریف شده و اکنون به این زمان نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم، قابل‌باور است؟ آیا زیرساخت­های اجتماعی، اقتصادی، علمی و فناوری آن مهیا شده است یا خیر؟ آیا این سند و این ترسیم نقشه‌ی راه همانند دیگر نقشه­های پیش‌بینی‌شده در اتاق فکرهای پرهزینه فقط هزینه­ای روی دست دست‌اندرکاران جامعه نگذاشته و بیش‌تر به یک سناریوی نمایشی شبیه نیست؟

بگذارید ببینیم محوری­ترین اصل این سند چیست. در بند اولِ اولین فصل این سند آمده است که تحول نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی بایستی معطوف به «آموزه‌های قرآن کریم، نقش معنوی، اسوه‌ای، هدایتی و تربیتی پیامبر اکرم (ص) و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) به ویژه امام زمان (عج) و ولایت‌مداری در تمام ساحت‌ها برای تحقق جامعه‌ی عدل جهانی (جامعه‌ی مهدوی)» باشد. آیا در حال حاضر که فرهنگ دینی و هویت ملی ما از معنا تهی شده و این ظرفیت در جامعه به وجود آمده که مردم به راحتی همه‌ی این موارد را پس می‌زنند و به دین­ستیزی و دین­گریزی رسیده­اند، دست‌یافتن به چنین چشم‌اندازی ممکن است؟ چگونه؟

در بند چهارم همان فصل اول اشاره شده است که «فرآیند تعلیم و تربیت در تمام ساحت‌ها شامل تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی، تعلیم و تربیت زیستی و بدنی، تعلیم و تربیت زیباشناختی و هنری، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفه‌ای، تعلیم و تربیت علمی و فناورانه» است که در آن هم بعد عبادی و اخلاقی محوریت دارد. بند هفتم نیز نقش معلم یا مربی را «در فرآیند تعلیم و تربیت و موثرترین عنصر در تحقق ماموریت‌های نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی» لحاظ کرده است. با این حال به اهمیت سلامت جسمانی و تقویت اراده‌ی معلمان متاسفانه اصلاً پرداخته نشده است.

هم‌چنین بند سیزدهم و چهاردهم فصل اول سند تحول بنیادین به اهمیت عقلانیت و نیاز به ارتقای جایگاه و نقش تربیتی خانواده اشاره دارد. ارتقای جایگاه و نقش تربیتی خانواده و مشارکت اثربخش آن با نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در حالی مطرح می‌شود که امروزه نقش کتاب‌های درسی و والدین در تربیت فرزندان چندان پررنگ نیست و نقش فضای مجازی نه‌تنها از نقش تربیتی نهاد خانواده و مدرسه، که از اماکن مذهبی و رسانه‌های جریان اصلی نیز پررنگ‌تر است؛ در واقع نسل حاضر نه از خانواده و مدرسه و نه حتی از هم‌سالان خود، بلکه از فضای مجازی کسب هویت می‌کند.

این سند به ادعای مسئولان آموزش و پرورش «بزرگ‌ترین دستاورد شورای عالی آموزش و پرورش» بوده است. در حین تهیه‌ی آن هم ادعا شده که سال‌ها اساتید دانشگاه بر روی آن کار تحقیقاتی می‌کردند (در حالی که معلمان و مدارس در تدوین این سند کم‌ترین مشارکت را داشته‌اند)؛ اما با وجود گذشت بیش از ده سال از تصویب این سند چه اتفاق خاصی برای دانش‌آموزان افتاده است؟ آیا این سند توانسته اندکی از مشکلات جامعه‌ی دانش‌آموزان و معلمان را حل کند؟  آیا فقط سند نوشتیم که سند نوشته باشیم؟ آیا طی ده سال گذشته به مشکلات مادی و معیشتی معلمان که در این سند نیز به اختصار به آن پرداخته شده، توجه کافی شده است؟ اگر معلم از نظر معیشتی مشکل داشته باشد، چطور می­تواند به دغدغه‌های آموزشی دانش‌آموزان خود فکر کند؟ دغدغه‌مندبودن معلمان در حوزه‌های تربیتی را که باید در چنین شرایطی کلاً کنار بگذاریم.

یکی از مشکلات اساسی که در آموزش و پرورش وجود دارد، ارزش‌گذاری فعالیت فرهنگیان و همکاران ما، آن هم به روشی غیراصولی‌ست. در واقع قانون رتبه­بندی باید به نیت ارتقای منزلت معلمان باشد و خبرگان عرصه‌ی تدریس باید صلاحیت معلم را بررسی کنند، اما متاسفانه شاهد چنین اتفاقی نیستیم.

اشکال دیگر این سند ضمانت اجرای معنوی آن است. آیا اساساً ما درک مشترکی از سند داریم و معلمان سندی را که کم‌ترین سهمی در تدوین آن نداشته‌اند، باور دارند؟ آیا لازم نیست که جهت ترمیم این سند گروه­های کانونی در استان­ها تشکیل شود؟

بایستی گفت که این سند اتفاقاً نه‌تنها به سود آموزش و پرورش کشور نیست، که به زیان آن عمل کرده است. ضربه­ای که اجرای این سند به آموزش و پرورش زده، از سال ششم ابتدایی و بچه­هایی که در آن دوران آسیب دیدند، آغاز شد؛ در واقع بدون آن‌که پیش‌بینی‌های درخور توجه جهت استخدام نیرو برای سال ششم ابتدایی صورت گرفته باشد، ضربه‌ای محکم به این پایه‌ی تحصیلی وارد کردند؛ چراکه محبور شدند از افراد فاقد صلاحیت استفاده کنند. یکی دیگر از ایرادهای کلیدی که این سند دارد، عبور از نظام قدیم و نظام جدید است که چنین تحولی پیش از وقوع به درستی از سوی افراد خبره مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفت.

توسط: عزیزه انظاری
سپتامبر 23, 2022

برچسب ها

آموزش و پرورش خط صلح خط صلح 137 سند تحول بنیادین عزیزه انظاری عزیزه انظاری بخشایش ماهنامه خط صلح