چه کسی حکم اعدام «پخشان عزیزی» را امضا کرد؟/ مرتضی هامونیان
۱۱۸سال از انقلاب مشروطه در ایران میگذرد؛ انقلابی که یکی از آرمانهایش کسب «عدالتخانه» به وسیلهی مردم بود. اما مسئله اینجاست که از آن زمان تاکنون، هرگاه بنا بوده سرکوبی صورت گیرد و حقی پایمال شود، یا قانون را دور زدهاند و یا برای آن به ضربوزور، لباسی قانونی بافتهاند؛ لباسی که البته در تن آن وضعیت خاص زار میزند. چنان شد که در این بیش از یکصد سال، یا دادگاه نظامی به صورتی غیرقانونی متولی محاکمهی غیرنظامیان شد، یا «پزشک احمدی» بود و سوزن کشندهاش، یا کلاً با نابودی میراث دستگاه قضایی پسامشروطه که پس از انقلاب بهمن ۵۷ روی داد، سیستم قضاییای حاکم شد که با قضای متداول در جهان مدرن فاصلهای نجومی داشت. در این قضای جدید، به نام حاکمکردن شرع، نظرات خاص برخی از معممین مبنا شد و قُضاتی که بهراحتی آب خوردن جان انسانها را میستاندند؛ قصهای تلخ که از «خلخالی» شروع شد و با «محمدیگیلانی»ها ادامه پیدا کرد و به سرفصل ۸۸ رسید.
در سرفصل ۸۸ اما گویی همهی این قضات هم مورد اعتماد نبودند. چندی از اعتراضات مردمی سال ۸۸ گذشته بود که ناگهان مشخص شد که همهی راههای رسیدگی به پروندههای سیاسی و عقیدتی به سه شعبه در دادگاه انقلاب در تهران ختم میشود؛ شعب ۱۵، ۲۶ و ۲۸. قاضیان این شعب هم البته ماشین امضا و مطیع دستگاههای امنیتی بوده و هستند. درواقع این ضابط امنیتی است که خودش میگیرد، خودش بازجویی میکند، خودش به متهم زیر انفرادی و کتک و شکنجه فشار میآورد و اعتراف اجباری میگیرد و خودش هم بهواسطهی این ماشین امضاها، به نام قاضی حکم صادر میکند.
یکی از این شعب، شعبهی ۲۶ است که از ۸۸ تاکنون چندین قاضی مختلف به خود دیده و حال چندسالی است که بهایستگاه «ایمان افشاری» رسیده است. ایمان افشاری معممی است که در عملکردش جز ایمان به قدرت و زور، چیزی یافت نمیشود. او دستکم از زمستان ۱۳۹۷ بر کرسی قضاوت شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب خیمه زده و احکام غلاظ و شدادش بارها موجب اعدام شهروندان معترض ایرانی و زندانی شدن و ستاندن آزادی و حقوق انسانی از افراد بسیاری شده است.
یکی از جدیدترین قربانیان قضاوت ایمان افشاری، «پخشان عزیزی» است؛ فعال مدنی کُردی که پیش از بازداشت، بهعنوان یک «مددکار اجتماعی» شناخته میشد.(۱) پخشان عزیزی، شهروند اهل مهاباد، در سیزدهم مردادماه ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد. ابتدا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه ویژهی وزارت اطلاعات مستقر در زندان اوین و بعد به بند زنان این زندان منتقل شد.(۲) خانم عزیزی در طول بازداشتش ماهها بلاتکلیفی، فشار و شکنجه و بازجوییهای طولانی را گذراند و سرانجام در آغازین روزهای مرداد ۱۴۰۳، ایمان افشاری، او را از بابت اتهاماتی ازجمله «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام محکوم کرد.(۳)
ایمان افشاری سابقهی زیادی در صدور احکام اعدام دارد که متأسفانه بسیاری از آنها نیز به اجرا درآمدهاند. او قاضی صادرکنندهی حکم اعدام فعالین سیاسی و مدنی و شهروندانی ایرانی چون «شهاب نادعلی جوزانی»، «محسن مظلوم»، «پژمان فاتحی»، «وفا آذربار»، «هژیر فرامرزی»، «حبیب اسیود» و بسیارانی دیگر است. یکی از قربانیان ایمان افشاری، فیلمساز صاحبنام ایرانی یعنی «محمد رسولاف» است. رسولاف که از ایران خارج شد تا به زندانی که افشاری برای او بریده بود نیفتد، دیالوگی میان خود و ایمان افشاری را نقل کرده که برای درک فاجعه و شناخت این معمم موسوم به قاضی کفایت میکند.
رسولاف در مورد افشاری گفته است:
«از قاضی محترم پرسیدم: آیا فیلمهایم را دیدید؟
گفت: نه.
گفتم: پس چطور میخواهید قضاوت کنید؟
گفت: تحلیل دستگاههای امنیتی دربارهی فیلمها برای من کافی است.» (۴)
افشاری در مقام قاضی شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، در سرکوب حقوق زنان و فعالان زن بهویژه مخالفان حجاب اجباری در ایران ید طولایی دارد. «آتنا دائمی» و «گلرخ ایرایی» ازجمله فعالانی هستند که با حکم او به زندان محکوم شدهاند.
در یک مورد مشخص در سال ۱۳۹۸ او سه فعال حقوق زنان و مخالف حجاب اجباری به نامهای «فرشته دیدنی»، «صبا کرد افشاری» و «راحله احمدی» (مادر صبا کرد افشاری) را جمعاً به ۵۸ سال زندان محکوم کرد. همچنین و باز در سال ۱۳۹۸، حکم محکومیت «اسرین درکاله»، «ناهید شقاقی»، «مریم محمدی» و «اکرم نصریان» از فعالان زن و عضو انجمن «ندای زنان ایران» هر یک به چهار سال زندان نیز توسط ایمان افشاری صادر شده است. اتهامات این چهار نفر «اجتماع و تبانی»، «تبلیغ علیه نظام» و «تظاهر به عمل حرام با مصداق بیحجابی» بوده است. احکام شدید افشاری علیه زنان تنها محدود به این موارد نشد. در سال۱۴۰۱ در موردی مشخص، «لیلا منصور»، فعال حقوق زنان، توسط ایمان افشاری به یک سال حبس، پنجاه ضربه شلاق، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و منع اقامت در استان تهران و دیگر مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.(۵) «نرگس محمدی»، برندهی جایزهی صلح نوبل سال ۲۰۲۳ نیز در سال ۱۴۰۱ توسط قاضی افشاری از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱۵ ماه حبس و مجازات تکمیلی محکوم شد.
آنچه ذکر شد تنها مواردی است از سیل احکام شدید و غیرانسانی ایمان افشاری علیه زنان و مردان ایرانی که «نوالهی ناگزیر را گردن کج نکردند» و در برابر بیعدالتی به هر صورتی ایستادند و توسط بیدادگاهی موسوم به دادگاه انقلاب به حبسهای کوتاه و طولانی محکوم شدند.
مشهور است که مجرم به محل جرم خود باز میگردد. ایمان افشاری در دیماه ۱۴۰۲ اقدام به بازدید از بند زنان زندان اوین کرد. زندانیان سیاسی زن این بند در پی این بازدید نسبت به حضور ایمان افشاری و بلاتکلیفی طولانیمدت پروندههای خود اعتراض کردند. اعتراضات بهشدت تنشزا بود، درنتیجه کارکنان زن گارد زندان وارد بند شدند و تهدید به برخورد فیزیکی کردند، اما علیرغم تنشها، درگیری فیزیکی رخ نداد. اما قدم ایمان افشاری برای همین زنان نیز نحس بود. پس از رفتن او و در پس این اعتراضات که توأم با سردادن شعار نیز بود، مدیریت زندان اقدام به تنبیه زندانیان شرکتکننده در اعتراض کرد. استفاده از تلفن برای آنها ممنوع شد و تهدید به تبعید به زندانهای دیگر شدند.(۶)
سال ۱۴۰۲ سال اجرای احکامی مختلف علیه زنان بود که به وسیلهی ایمان افشاری صادر میشد. احکامی که بهموجب آنها فعالانی چون «زینب زمان» به حبس تعلیقی و منع معاشرت با دیگران و «نازیلا معروفیان»، روزنامهنگار، به یک سال حبس تعزیری و جزای نقدی محکوم شدند. در این سال دو روزنامهنگار زن به نامهای «سعیده شفیعی» و «نسیم سلطانبیگی» نیز توسط ایمان افشاری محاکمه شده و هر کدام به تحمل بیش از ۴ سال حبس محکوم شدند. محکومیتی که تنها به واسطهی فعالیتهای روزنامهنگارانهی آنان صورت گرفت. دادگاه این دو اما داستانی تلخ دارد. موضوع پروندههایشان ربطی به مسئلهی حجاب نداشت، اما گویی جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ مردم ایران همچنان برای افشاری گران آمده بود. در میانهی دادگاه، قاضی افشاری ناگهان بحث را به سمت مخالفت این دو روزنامهنگار با حجاب اجباری و نوشتههای ایشان در فضای مجازی برد و بحث به جایی کشید که ایمان افشاری اقدام به توهین به این روزنامهنگاران به دلیل نظراتشان در خصوص حجاب اجباری کرد.(۷)
علاوه بر اینها «مرضیه فارسی» و «فروغ تقی پور» نیز دو قربانی احکام ایمان افشاری بودند که از بابت اتهاماتی ازجمله «بغی» و در یک پروندهی مشترک به «ظن عضویت در گروههای مخالف نظام» هرکدام به پانزده سال حبس محکوم شدند؛ حکمی که غیابی صادر شد. دلیل آنهم این بود که خانمها فارسی و تقی پور دادگاه را به رسمیت نشناختند و از حضور در آن امتناع کردند. (۸) افشاری حتی به «کوثر افتخاری»، از مجروحین جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ که یک چشمش را از دست داده بود هم پنج ماه حکم حبس داد. خانم افتخاری در حساب اینستاگرامش با انتشار تصویر احضاریهی دادگاهش نوشت: «آیا کور کردن چشممم کافی نیست؟ چشمم را گرفتین اما هنوز دنبال آزار و اذیت من هستین… آیا جایگاه شاکی و متهم عوض شده است؟؟؟»
اما این ماشین احکام ضد انسانی ایمان افشاری تمامی ندارد. از زنان بهائی چون «فریبا کمالآبادی» و «مهوش ثابت» که قربانی ناعدالتی افشاری شدند و هرکدام به ۱۰ سال حبس محکوم شدند تا معلمان و کارگردانان و خلاصه همهی اقشار و طبقات مختلف اجتماعی، به ویژه زنان هدف احکام ضد بشری ایمان افشاری بوده و هستند. در زمان نوشتن این متن هم زنانی چون «زهرا شفیعی»، نویسنده و مستندساز، «آزاده عابدینی» و بسیارانی دیگر که احتمالاً نامشان را نمیدانیم درخطر احکام شدید و غیرانسانی او هستند؛ چونان حکم اعدام پخشان عزیزی که حکمی علیه زنی مبارز است.
پخشان عزیزی پس از آنکه نزدیک به یک سال را در بازداشت گذراند، در نامهای سرگشاده از زندان اوین تحت عنوان «کتمان حقیقت و آلترناتیو آن» به انواع شکنجههایی اشاره میکند که در سلول انفرادی و بر اساس «نگهداریاش در شرایط غیرانسانی» شاهد بوده است. او در بخشی از نامهاش مینویسد: «بین مرگ و زندگی مسابقهای در جریان است. در ضعف شدید جسمانی دستانش را به دیوار سلول انفرادی گرفته بود تا نیفتد. دیوار همان سلولی که در سال ۸۸ نیز به همان اتهام «کورد بودن» و «زن بودن» در آن نگهاش داشته بودند. صدای سرفههای پدرش را که غدهی سرطانیاش تازه جراحی شده و یکبار نیز سکته کرده بود، از بند سه میشنود و نگران وضعیت روحی و جسمی دو عضو دیگر خانوادهاش است. در همان روز اول بازجویی، پیشنهاد قضایی نشدن پرونده و فیصلهی همهچیز بیسروصدا داده میشود!» (۴)
ایمان افشاری علاوه بر احکام شدیدش، سابقهای هم در خشونتهای کلامی علیه متهمانی دارد که قرار است حکمشان را او صادر کند. او به زنی زندانی میگوید که بگذار مادرت التماس کند و به دیگری که معلم هم بوده هجمه میکند که به جای معلمی برو و قرمهسبزی درست کن. (۴) در واقع نگاه و برخورد ایمان افشاری با زنان، نگاهی کاملاً از بالا و زنستیزانه است و البته این عجیب نیست؛ بالاخره ایمان افشاری هم از جمله دستپروردگان همان نظامی نظری و سیاسی است که از آغاز با شعار «یا روسری یا توسری» آغاز به کار کرد.
حدود دو سال از جنبش اعتراضی مردم ایران با شعار «زن زندگی آزادی» گذشته و انتقام حاکمیت از زنان شدت گرفته است. در این میان، ایمان افشاری هم در مقام قضاوت در شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب چیزی جز بخشی از یک ماشین سرکوب نیست. او قاضی به معنای مرسوم در کشورهای جهان نیست؛ بلکه سرکوبگری است که در نقش قضاوت، کار آن بخش از ماشین سرکوب را انجام میدهد. او در هماهنگی کامل با ضابطین امنیتی و دستگاههای ریزودرشت امنیتی در جمهوری اسلامی است و احکام را درواقع نه بنا بر آنچه در عرف جهانی قضاوت میدانند که چونان که خودش به رسولاف گفته، بنا بر تحلیل دستگاههای امنیتی انشاء و ابلاغ میکند. اما مسئلهی اساسی اینجاست که نهادی که افشاری در آن قاضی است –یعنی دادگاه انقلاب—، خود بر مبنای همین قوانین موجود در کشور «فاقد وجاهت قانونی» است و دستگاه قضایی که افشاری در آن قضاوت میکند، از حداقلهای یک دستگاه قضای استاندارد در دنیای امروز برخوردار نیست. درواقع این ماشین سرکوب به نام دستگاه قضاست که در ایران حقوق همهی شهروندان ایرانی ازجمله زنان را پایمال میکند و دست به اعدام و صدور احکام شدید زندان علیه شهروندان ایرانی میزند. تا زمانی که این دستگاه قضایی به دادرسی عادلانه و دستگاه قضایی مستقل نرسد، متأسفانه وضعیت همین است؛ وضعیتی تلخ که خبر از عدم دستیابی ما ایرانیان به عدالتخانه میدهد.
پانوشتها:
۱- آنچه از زندگی و پروندهی پخشان عزیزی، مددکار محکوم به اعدام، میدانیم، رادیو فردا، ۳ مردادماه ۱۴۰۳.
۲- پخشان عزیزی به بند زنان زندان اوین منتقل شد، هرانا، ۲۱ آذرماه ۱۴۰۲.
۳- پخشان عزیزی به اعدام محکوم شد، هرانا، ۳ مردادماه ۱۴۰۳.
۴- از قاضی ایمان افشاری که پخشان عزیزی را به اتهام بغی به اعدام محکوم کرد، چه میدانیم؟، رامتین شهرزاد، رادیو زمانه، ۴ مردادماه ۱۴۰۳.
۵- ایمان افشاری، دادگستر- بانک اطلاعاتی ناقضان حقوق بشر در ایران.
۶- بازدید قاضی ایمان افشاری از بند زنان زندان اوین؛ اعتراض زندانیان سیاسی به بلاتکلیفی پروندهها، هرانا، ۷ دی ماه ۱۴۰۲.
۷- جلسهی دادگاه رسیدگی به اتهامات سه زن روزنامه نگار برگزار شد، هرانا، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲.
۸- با حکم دادگاه انقلاب؛ مرضیه فارسی و فروغ تقی پور هر یک به ۱۵ سال حبس محکوم شدند، هرانا، ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۲.
برچسب ها
آتنا دائمی ایمان افشاری پخشان عزیزی حبیب اسیود حقوق زنان خط صلح خط صلح 160 راحله احمدی زن زندگی آزادی زندان سعیده شفیعی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران شلاق صبا کردافشاری قاضی افشاری ماهنامه خط صلح مرتضی هامونیان مهسا امینی نسیم سلطان بیگی