آرش محمدی

صندوق ذخیرهی فرهنگیان و کلاه گشادی که سر معلمان گذاشتند/ آرش محمدی
حالا که رسیدهام به بازنشستگی، نشستهام و یکی یکی فکر میکنم به همهی بدبختیهایی که برای رفعشان سی سال به مدرسه رفتم و آمدم؛ گچ خوردم، لرزش زانو پیدا کردم، بیماری اعصاب گرفتم اما این بدبختیها تمام نشد. نشستهام و فکر میکنم که با این چندرغاز بازنشستگی کدام زخمهای زندگیام را ببندم. نشستهام و فکر […]...
ادامه مطلب
توسط:
آرش محمدی
آنها که عاشق مرگاند/ آرش محمدی
یک: بچه بودم، شاید ده ساله. دقیق یادم نیست چند ساله بودم، اما خوب یادم هست که از جلوی قبرستان بقیع رد میشدم که فریادی شنیدم. قرار بود مرد و زنی را سنگسار کنند و من، که کنجکاو دیدن چنین صحنهای بودم، ایستادم به نظاره. مشکل این بود که با اینکه جمعیت زیادی آمده بود، […]...
ادامه مطلب
توسط:
آرش محمدی
ضرورت آموزش نوجوانان و جوانان دربارهی آسیبهای مجازات اعدام/ آرش محمدی
مجازات اعدام، بهعنوان یکی از شدیدترین و غیرقابل بازگشتترین اشکال مجازات، همواره محل مناقشهای جدی در میان اندیشمندان حقوقی، جامعهشناسان و فعالان حقوق بشر بوده است. در جمهوری اسلامی ایران، اعدام نه تنها ابزاری قضایی، بلکه ابزاری سیاسی و ایدئولوژیک نیز بوده که در بسیاری از موارد برای سرکوب اعتراضات، حذف مخالفان و ایجاد رعب […]...
ادامه مطلب
توسط:
آرش محمدی
وفاق ملی: کلیدواژهی تداوم سرکوب در آموزش و پرورش/ آرش محمدی
در حالی که شعار «وفاق ملی» به عنوان یک اصل کلیدی در دولت پزشکیان مطرح شده، به نظر میرسد این مفهوم بیشتر به عنوان ابزاری برای حفظ و تداوم سرکوب در برخی نهادهای دولتی، به ویژه وزارت آموزش و پرورش، به کار گرفته میشود. وفاق ملی که میتوانست به معنای تلاش برای همگرایی نیروها و […]...
ادامه مطلب
توسط:
آرش محمدی
روز معلم و سرکوب مداوم/ آرش محمدی
نزدیک به بیست و سه سال از تشکیل تشکلهای صنفی معلمان میگذرد؛ بیست و سه سال همراه با سرکوب، بازداشت و اخراج. فعالیتهای صنفی که از همان بدو آغاز با نگاه امنیتی حاکمیت گره خورد و همچنان زیر فشار و ضرب سرکوب قرار دارد. با این همه نه تنها در همهی این سالها، فعالیت این […]...
ادامه مطلب
توسط:
آرش محمدی