سرودِ سردِ سرهای سُریده در هر سو – شعری از هادی ترابی
تخیل کنم به آنچه که هستم و نه تخیل کنم به چشمهای بسته در برابر دیدار تخیل کنم به کردنِ گردن در غار تنهایی به خوابهای نرفته در انهدام چشمهای کور. تخیل کنم به نحوِ سراپا مفعولِ فارسی به آرایههای نیامده به کار تخیل کنم به راهپیماییِ سکوت با دشنهای که در خاک بودم […]...
ادامه مطلب