
معرفی کتاب: حجاب شرعی در عصر پیامبر
کتاب جنجال برانگیز “حجاب شرعی در عصر پیامبر”، نوشته امیرحسین ترکاشوند پژوهشگر قرآن و متون دینی است. کتابی که موفق به دریافت مجوز از وزارت ارشاد نشد و در نتیجه هیچ گاه به صورت رسمی منتشر نشده است، اما در بهار سال۱۳۹۰، در فضای مجازی منتشر و در دسترس علاقه مندان قرار گرفت. نویسنده در این کتاب که در واقع حجاب زن مسلمان را به چالش می کشد و می گوید اسلام اصراری بر پوشش زن در برابر مردان نامحرم ندارد، فرضیه اش این است که حجاب شرعی در زمان پیامبر اسلام به این اندازه نبوده و نهایتاً چیزی در حد پوشاندن تنه و ران و بازو بوده و هم چنین اسلام اصراری بر پوشش زن در برابر مردان نامحرم ندارد.
آقای ترکاشوند که در پیشگفتار کتابش می نویسد: «در این تحقیق درصدد هستم تا تصور مسلمانان در مورد میزان حجاب شرعی زنان مومن آن روزگار را منطبق بر واقعیت کنم، و در این راستا مواضع واجب الستر و نواحی جایزالکشف آنان را تبیین نمایم… حرام نبودن کشف وجه، کف، مو، گردن، ساعد، قدم و ساق، مطابقت با احکام جاری در صدر اسلام دارد»، در مورد هدف این کتاب هم آورده است که: «تمام تلاش کتاب همین است که ابتدائاً نشان دهد مردم در ماقبل بعثت چه قسمت هایی از اندامشان به وسیله جامه و لباس، پوشیده و چه قسمت هایی لخت و بی جامه بود تا سرانجام، واکنش جامعه اسلامی و در راس آن قرآن را در قبال آن به دست آورد».
کتاب مورد اشاره سه بخش عمده دارد: “بخش یکم: وضعیت پوشش پیش از اسلام و واکنش مسلمانان به حجاب”، “بخش دوم: بحث هایی درباره آیات قرآن”، و “بخش سوم: مباحث فقهی (بررسی تطابق آرای فقهی با میزان حجاب شرعی در عصر پیامبر)”.
در بخش دوم، یک نمونه از استدلالاتی که تفسیرهای موجود از آیات قرآن را رد می کند، مربوط به آیه ۳۱ سوره نور است: «”وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ” [باید روسرى های خود را بر گریبان خویش زنند]، دلالت بر حجاب سر و گردن ندارد، بلکه مقصود از آن، این است که زنان با پارچهای، شکاف های بدن خود را بپوشانند، یعنی مقصود آیه، پوشاندن شکاف عورت (و شاید علاوه بر آن، شکاف بین پستان ها) است. البته به عنوان احتمال سوم ممکن است مقصود پوشاندن شکاف های جامه (که از میان آن عورت زنان آشکار می شده) باشد. دلیل این ترجمه این است که اولاً کلمه “خمار” دلالتی بر روسری نمیکند، بلکه هرگونه پوشاکی (بهویژه لُنگی که برای پوشش پایین تنه به کار میآید) میتواند باشد، و ثانیاً “جیب” به معنای “گریبان” نیست، بلکه به معنای هرگونه شکاف است؛ و لباس های آن زمان کاملاً ندوخته بوده و از شکاف تک پارچه ای که زنان برای پوشش عورتین خود استفاده می کرده اند، گاهی عورت هم معلوم می شده است؛ لذا آیه از زنان خواسته، شکاف های بدن (عورت، و احتمالاً بین پستان ها) یا شکاف جامه های خود که عورت را نمایان می کند، با پارچه ای بپوشانند».
در بخش سوم که نظرات فقها درباره حجاب مطرح شده است، ضمن نادرست خوانده شدن دیدگاه مشهور فقها درباره حجاب شرعی زنان که “پوشاندن همه اندام به غیر از وجه و کفین” است، شواهدی از قول برخی از فقهای قرون دهم و یازدهم آورده شده که نشان می دهد میزان لازم برای حجاب از قول آنان، “پوشاندن تنه، ران و بازو” است و حتی در قرن چهارم فقیهی رای به این داده است که حجاب شرعی لازم برای زن در حد “پوشاندن عورتین” است. نویسنده با بیان این نظرات استدلال می کند که اسلام بنا بر دغدغه جلوگیری از رخ دادن روابط جنسی آزاد در جامعه، این حد از حجاب را تعیین کرده است و اساس مطرح شدن بحث حجاب ارتباطی به عفت و حیا و غیره ندارد.
امیرحسین ترکاشوند در یکی از جلسات نقد کتابش اظهار داشته است که: «حجاب نباید با جامه اشتباه گرفته شود. حجاب لباس و جامه نیست؛ لباس و جامه بر اساس اقلیم، گرما و سرما، کم و زیاد می شود، در حالی که حجاب برای پوشاندن اندامی است که نمایان شدن آن ها موجب گناه می شود. باید بدانیم پوشاندن کدام اندام ها واجب است و کدام اندام ها با نمایان شدنشان ایجاد گناه می کند».
نام کتاب: حجاب شرعی در عصر پیامبر
نویسنده: امیرحسین ترکاشوند
تاریخ انتشار: ۱۳۹۰

برچسب ها
امیرحسین ترکاشوند حجاب حجاب شرعی در عصر پیامبر خط صلح ماهنامه خط صلح معرفی کتاب