اخرین به روز رسانی:

اکتبر ۶, ۲۰۲۵

از ممنوعیت دوش حمام تا اینترنت/ فرشته گلی

ماجرای فیلترینگ در ایران را باید از سال‌های ابتدایی، پس از پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بررسی کرد. جمهوری اسلامی، به‌محض استقرار، بسیاری از موضوعات فرهنگی –و به‌طور کلی، هر آن‌چه که بویی از تکنولوژی داشت—را ممنوع اعلام کرد و یا پس از عبور دادن از فیلترهای مختلف و با محدودیت و سانسورهای عجیب، در معرض نمایش و دید مردم قرار ‌‌داد. البته این ممنوعیت‌ها، سال‌ها قبل، با ورود اولین دوربین عکاسی، اولین دوش حمام، برق، تلگرام، تلفن، آب لوله‌کشی و غیره شروع شده بود؛ به‌شکلی که تمامی پدیده‌های نوظهور، به‌محض ورود به کشور، با مقاومت‌های ارتجاعی از سوی متولیان دینی روبه‌رو می‌شد. واکنش روحانیون به ورود دوش حمام، موسوم به «جنبش خزینه»، نمونه‌ای از مقاومت آن‌ها در مواجه با تکنولوژی و اصرار بر عقب نگه‌داشتن جامعه‌ی آن‌روز به‌شمار می‌رود.

ممنوعیت استفاده از ویدئو در دهه‌ی ۶۰، نمونه‌ی شفافی از سانسور، در سال‌های اولیه‌ی انقلاب است. با ورود ویدئو، ممنوعیت و بگیرببندهایش به‌راه افتاد. ممنوعیت استفاده از این دستگاه –که تنها کارکردش دیدن و تماشای فیلم بود— مافیایی با کارکرد فروش و اجاره‌ی ویدئو و فیلم به‌راه انداخت. فیلم‌های که در میان آن‌ها می‌شد به انواع فیلم‌های پورنوگرافی و مثبت ۱۸ هم دسترسی پیدا کرد. بازار وسیع کرایه‌ی ویدئو و حجم بالای پول در گردش در این بازار زیرزمینی، در آن سال‌ها غیرقابل باور بود. قاچاق فیلم‌های سینمایی روز و دست اول‌ترین شوهای لس‌آنجلسی و دستگاه‌های مختلف ویدئو، بدون دخالت و تسهیل مسیر از سوی منابع دولتی، امکان‌پذیر نبود.

در ادامه‌ی همان مسیر، نوع برخوردی که با ویدئو شد، برای ماهواره هم اتفاق افتاد. خیلی زود، قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره‌ای تصویب شد و زمینه‌های قانونی برای برخوردهای سخت و هجوم به منازل مسکونی شهروندان را فراهم آورد. ماموران مانند کماندوها و تکاوران از روی دیوارهای مسکونی مردم عادی بالا می‌رفتند و بشقاب‌های ماهواره‌ای را جمع‌آوری می‌کردند. این روش‌ها و برخوردها هرگز به نتیجه نرسید، بشقاب‌های سرنگون شده، یا رسیورهای جمع‌آوری‌شده، بلافاصله و با یک تماس تلفنی جایگزین می‌شدند. خرید رسیورهای دریافت تصاویر ماهواره‌ای، از خریدن نان و پنیر و سبزی هم راحت‌تر شد و این ممکن نبود، مگر با وجود و حضور شبکه‌ی گسترده‌ی تامین این تجهیزات و به‌عبارت دیگر، مافیای خرید و فروش ممنوعه‌ها.

بی‌شک، مهم‌ترین عنصری که بستر حضور مافیا را در هر شکل و شمایلی مهیا می‌کند، «ممنوعیت» است و مهم‌تر از آن، ممنوعیت هر چیزی است که مردم خواهان آن هستند.

 

تاریخچه‌ی مافیا در جهان و کارکردهای آن

مافیا از مجموعه‌هایی که به‌عنوان خانواده شناخته می‌شوند، تشکیل می‌گردد. هر خانواده یک روستا، یک شهر، یا یک منطقه را رهبری می‌کند. مافیا در جرائمی چون رشوه‌خواری، کلاهبرداری، قمار، پول‌شویی، قتل قراردادی، قاچاق موادمخدر و تجارت روسپی‌گری به‌صورت سازمان‌یافته درگیر است. مافیا به‌طور خاص برای اشاره به شبکه‌ی خانواده‌های تبهکار با پس‌زمینه‌ی ایتالیایی، به‌خصوص سیسیلی، استفاده می‌شود. هم‌چنین می‌توان از کلمه‌ی مافیا به‌طور عام برای اشاره به انواع خانواده‌ها و باندهای تبهکاری، فارغ از ملیت ایتالیایی و زمینه‌ی فعالیت خاص استفاده کرد. تئوری‌های زیادی در مورد معنی نام مافیا مطرح است. صفت سیسیلی «مافیوسو» که احتمالاً از ریشه‌ی لغت «ماهیاس» عربی گرفته شده –که به‌معنای «مبارزه‌ی پرخاشگرانه» است— از معروف‌ترین این تئوری‌هاست. حکمرانی ۱۰۷ ساله‌ی اعراب از سال ۹۶۵ تا ۱۰۷۲ بر جزیره‌ی سیسیل تحت عنوان امارت سیسیل، می‌تواند از دلایل ریشه‌ی عربی کلمه‌ی مافیا باشد. هم‌چنین کلمات دیگر عربی مثل «معفی» به‌معنای معاف از مجازات و «مرفوض» به‌معنای ردشده، به‌عنوان ریشه‌های عربی کلمه‌ی مافیا پیشنهاد شده است. بعضی از مردم ایتالیا اعتقاد دارند که کلمه‌ی مافیا از اختصار جمله‌ی «مرگ بر فرانسه درود بر ایتالیا» در زبان ایتالیایی گرفته شده است. نام رایج مافیا بین اعضای آن، «کوزا نوسترا» است، که به «چیز ما» یا «کار ما» معنا شده. (۱)

 

مافیای ایران

درباره‌ی عملکرد مافیای ایران، علاوه بر معانی فوق، باید این نکته را اضافه کرد که این مافیا، با اعمال ممنوعیت در «بدیهیات انسانی»، ساختار مافیایی و منابع درآمد خود را ساخته است؛ مانند همان مافیایی که در دهه‌ی بیست، در آمریکا، مسئولیت ساخت، واردات و پخش نوشیدنی‌های الکلی را بر عهده گرفته بود. اما مافیای مورد نظر این یادداشت، نه در خیایان‌های سیسیل یا نیویورک، که در گستره‌ای به وسعت تمام ایران، و نه در جرائمی که ذکر شد، که در مهم‌ترین بخش نیازهای بدیهی انسانی –یعنی فرهنگ و هنر و دسترسی به اطلاعات بدون سانسور— به‌وجود آمد. مافیایی که با همان نگاه بسته به فرهنگ و آموزش و تکنولوژی، هم‌چون اسلاف خود، ادامه‌ی حیات داده است. راه‌اندازی ویدئوکلوپ‌ها و آزادشدن خرید و فروش دستگاه‌های ویدئو و در ادامه، پخش سی‌دی و دی‌وی‌دی، هیچ‌وقت مافیای فرهنگی را ناکارآمد نکرد؛ مهم‌ترین دلیل آن ادامه‌ی حضور قدرتمندتر سانسور بود.

دیری نگذشت که خود کلوپ‌ها، به شاخه‌های قدرتمند مافیا تبدیل شدند، چون اصولاً با فیلم‌های سانسورشده –آن‌هم به‌شکلی فاجعه‌بار—، امکان گذران زندگی برای صاحب‌امتیازان این کلوپ‌ها وجود نداشت؛ ضمن این‌که بخش عظیمی از کارفرماهای این کلوپ‌‌ها، از خانواده‌هایی بودند که با کشته‌شدگان و مجروحان انقلاب و دوران هشت‌ساله‌ی جنگ با عراق، ارتباط نزدیک داشتند. شاید مهم‌ترین دلیل دوام این مافیا، این بود که آن‌ها، بخشی از قدرت حاکمه و گاهی خود قدرت حاکمه بودند.

 

سانسور، پایه‌ی بنیادین مافیای ایران

سانسور، به‌معنای سرکوب گفتار، ارتباطات عمومی یا سایر اطلاعات است. این امر ممکن است بر این پایه انجام شود که چنین موادی ناشایسته، پرگزند، حساس یا «ناخوشایند» در نظر گرفته شود. سانسور می‌تواند توسط دولت‌ها، موسسات خصوصی و سایر نهادهای کنترل‌کننده انجام شود. دولت‌ها و سازمان‌های خصوصی ممکن است درگیر سانسور شوند. گروه‌ها یا نهادهای دیگر ممکن است پیشنهاد و درخواست سانسور کنند. هنگامی‌که فردی مانند نویسنده یا خالق اثر، درگیر سانسور آثار یا گفتار خود ‌شود، به آن خودسانسوری گفته می‌شود. سانسور عمومی در انواع رسانه‌های مختلف از جمله گفتار، کتاب، موسیقی، فیلم و هنرهای دیگر، مطبوعات، رادیو، تلویزیون و اینترنت به‌دلایل ادعایی مختلفی از جمله امنیت ملی، برای کنترل وقاحت، پورنوگرافی و نفرت‌پراکنی، برای محافظت از کودکان یا سایر گروه‌های آسیب‌پذیر، برای ترویج‌دادن یا محدودکردن دیدگاه‌های سیاسی یا مذهبی و برای جلوگیری از تهمت و افترا انجام می‌شود. بسته به گونه، مکان و مضمون، سانسور مستقیم ممکن است قانونی باشد یا نباشد. بسیاری از کشورها حمایت‌های مستحکمی را در برابر سانسور به‌صورت قانونی ارائه می‌کنند، اما هیچ‌یک از این حمایت‌ها مطلق نیستند و اغلب ادعای ضرورت ایجاد تعادل بین حقوق متضاد می‌شود تا مشخص شود چه چیزی می‌تواند و چه چیزی نمی‌تواند سانسور شود. هیچ قانونی علیه خودسانسوری وجود ندارد.(۲)

با توجه به تعریف بالا از سانسور، باید اذعان کرد که در تمامی سال‌های پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، مهم‌ترین دلیل پویایی و زنده‌ماندن و تغییر شکل مافیای فرهنگی، وجود نوعی از سانسور در ایران است که با تفکرات تند مذهبی عجین شده و علی‌رغم تغییر دولت‌ها، هم‌چنان قدرتمند و زنده، در تمامی بخش‌های زندگی مردم، حضوری تاثیرگذار دارد. هرچند اهالی فرهنگ، روش‌های مختلفی برای دور زدن این سانسورها به‌کار گرفته‌اند، اما همواره و در انتهای مسیر، با نوعی نگاه متحجرانه مواجه شده‌اند که نتیجه‌اش سرخوردگی، انزوا و مهاجرت اجباری بوده است.

در ادامه‌ی مسیر مورد بحث، موقعیت مافیای فرهنگی کشور، با ورود اینترنت و همه‌گیر شدن آن، به‌خطر افتاد. با این‌حال و با عنایت به کندی سرعت اینترنت و ناآشنا بودن عموم مردم با آن، در ابتدا نگرانی زیادی وجود نداشت، اما زمزمه‌های سانسور، در جلسه‌های محرمانه و در پستوخانه‌های سیاسی مطرح و درباره‌ی آن بحث می‌شد.

 

سانسور اینترنت چگونه ممکن شد و اصولاً این عبارت معنایش چیست؟

سانسور یا فیلتر اینترنت یا فیلترینگ اینترنت، عبارت است از محدودکردن دسترسی کاربران اینترنت به وب‌گاه‌ها و خدمات اینترنتی که از دیدگاه متولیان فرهنگی و سیاسی هر کشور برای مصرف عموم مناسب نیست، اعمال فیلتر معمولاً به وسیله‌ی ارائه‌دهندگان خدمات اینترنتی انجام می‌شود، ولی تعیین سطح، مصادیق و سیاست‌های فیلترینگ با حکومت‌ها است. کشورهای ایران، میانمار، چین، کوبا، مصر، بلاروس، کره شمالی، عربستان، سوریه، تونس، ترکمنستان، ازبکستان و ویتنام، از بزرگ‌ترین فیلترکنندگان اینترنت در جهان هستند. فیلترینگ در ایران بر اساس قوانین مصوب در مجلس شورای اسلامی، اعمال می‌گردد و طیف گسترده‌ای از وب‌گاه‌های اینترنتی –از پورنوگرافی گرفته تا سیاسی— را دربر می‌گیرد. گرچه مسدودکردن دسترسی به وب‌گاه‌های اینترنتی در ایران براساس قوانین جمهوری اسلامی انجام می‌شود، اما روند آن، به‌ویژه برای وب‌گاه‌های سیاسی و اجتماعی، به‌درستی مشخص نیست و سیاست‌های آن غیرشفاف است. در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۸ با دستور شورای امنیت ملی ایران، اینترنت بین‌المللی به‌مدت هشت روز، به‌منظور مهار اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران، قطع شد و تنها دسترسی به سایت‌های ایرانی که از سرور داخل کشور استفاده می‌کردند، قابل دسترس بود. سازمان غیردولتی خانه‌ی آزادی در گزارش سالانه‌ی ۲۰۲۱ خود درباره‌ی آزادی اینترنت در جهان گزارش داد که ایران پس از دو کشور چین و میانمار، بیش‌ترین محدودیت‌ها را در زمینه‌ی اینترنت اعمال می‌کند. این گزارش می‌افزاید که ایران در سال ۲۰۲۰ در رده‌ی کشورهایی قرار گرفت که شدیدترین نوع سانسور را تحمیل می‌کنند. گزارشگران بدون مرز، در فهرست جهانی آزادی مطبوعات از بین ۱۸۰ کشور، به ایران رتبه‌ی ۱۷۳ اختصاص دادند و ایران را به‌عنوان «یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای پرسنل رسانه‌ها» در ۴۰ سال پس از انقلاب توصیف کرده‌اند. (۳)

بنابراین علاوه بر فیلتر گسترده‌ی اینترنت در ایران و ممانعت از دسترسی آزاد مردم به اطلاعات، باید عنوان «زندان‌ بزرگ رسانه و اهالی آن‌» را نیز به ویژگی‌های جمهوری اسلامی افزود. تعارض موضوع دقیقاً از همین‌جا آغاز می‌شود؛ ما از وضعیت مردم سایر کشورهایی که چون ایران عنوان «زندان بزرگ رسانه و اهالی آن» را به خود اختصاص داده‌اند، خبر نداریم و نمی‌دانیم آن‌ها نیز از فیلترشکن استفاده می‌کنند یا نه، اما به اذعان خود حاکمیت، قوانین سفت و سخت فیلتیرینگ در کشور ما، مانع از دسترسی مردم نشده است. از همان آغاز، مردم با پدیده‌ی فیلترشکن آشنا شده‌اند و همین پدیده، تبدیل به عنصری تعیین‌کننده برای جان‌گرفتن مجدد مافیای مورد نظر شده است. شیرینی ماجرا این‌جا است که علی‌رغم علم به دور زدن فیلتیرینگ –با فیلترشکن‌هایی که گاه محل حضور و تسلط بدافزارهای متنوعی از فیشینگ گرفته تا جاسوسی هستند— فیلترکننده‌ها اصولاً علاقه‌ای به بازنگری در موضوع ندارند. قابل ذکر است که در دولت‌های مختلف، نوع برخورد با این موضوع فرق می‌کرد. در دولت روحانی در برابر اصرار بر فیلتیرینگ، مقاومت شد، اما در ادامه و با هماهنگی کامل و با حکم یک قاضی، تلگرام مسدود شد و حتی در همان بازه‌ی زمانی، به‌مدت یک‌هفته، کل اینترنت کشور—با بهانه‌ی امنیت ملی— قطع گردید. نکته‌ی به‌یاد ماندنی از حکم فیلترشدن تلگرام، نه خود حکم، که قاضی حکم‌دهنده بود؛ کسی که بعدها به جرم فساد بازداشت و محاکمه شد، اما حکم او در انسداد یک پلتفرم پرکاربرد، تغییر نکرد.

با این‌که ایران قوانین سختگیرانه‌ای در مورد سانسور اینترنت دارد و نظام مدام رسانه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و ایکس (توییتر سابق) و هم‌چنین بسیاری از وب‌سایت‌های معروف مانند بلاگر، اچ‌بی‌او، یوتیوب و نتفلیکس را مسدود می‌کند، سیاستمداران ایرانی خود از شبکه‌های اجتماعی برای برقراری ارتباط با دنبال‌کنندگانشان از جمله ایکس (توییتر سابق)، فیسبوک و البته تلگرام استفاده می‌کنند. سانسور اینترنت در ایران و «اینترنت ملی» مشابه دیوار آتش بزرگ چین عمل می‌کند. میلیون‌ها ایرانی علی‌رغم محدودیت‌های دولت با استفاده از پراکسی‌ها یا وی‌پی‌ان که مکان کاربر را پنهان می‌کنند، هم‌چنان در شبکه‌های اجتماعی با یکدیگر در ارتباط هستند.

حمیدرضا احمدی، نایب رئیس کمیسیون اینترنت انجمن تجارت الکترونیک، در همین زمینه گفته است: «وجود مافیای فیلترشکن منتفی نیست، اما باید روی آن تحقیقات انجام شود. چه این مافیا وجود داشته باشد و چه نداشته باشد، راحت‌ترین، ارزان‌ترین و سریع‌ترین راه برای شکستن مافیای فیلترشکن، این است که فیلترینگ را برداریم. مردم وقتی می‌خواهند به شبکه‌ی اجتماعی دسترسی داشته باشند و نمی‌توانند، خودبه‌خود بازار برای فیلترشکن ایجاد می‌شود. یکسری از فیلترشکن‌ها از خارج می‌آید، آن‌هایی که کیفیت بهتری دارند، اما باید برایشان هزینه پرداخت کرد، توسط شرکت‌های اسرائیلی خریداری شده‌اند. اسرائیل اکسپرس، وی‌پی‌ان را خریده است و نشت اطلاعاتی از فیلترشکن پولی داریم».(۴) اما بر خلاف نظر ایشان، در خبرهای مختلف منتشر شده و نشده، نشانه‌های فراوانی از حضور بسیاری از مقام‌های مختلف و وابستگان سببی و نسبی آن‌ها در پشت پرده‌ی فیلترشکن‌ها و فروش آن‌ها دیده شده است. از جمله‌ی مهم‌ترین‌شان، ماجرای فرزند انسیه خزعلی، معاون رئیس جمهور در دولت سیزدهم است. (۵) این تنها یک گوشه‌ی بسیار محدود از ماجرا بود. مقاومت و استدلال‌های عجیب مخالفان رفع فیلتیرینگ در شورای فضای مجازی را نیز می‌توان در همین راستا تحلیل کرد، به‌خصوص آن‌جایی که تمام کارشناسان، وجود فیلترشکن‌ها را برای همان امنیت ملی، خطرناک می‌دانند.

این روزها جدا از این‌که داستان فیلتیرینگ –با وجود فیلترشکن‌های متنوع پولی و رایگان— از موضوعیت افتاده است، ورود ماهواره‌ی استارلینک به ایران (۶)، به دغدغه‌ی جدید حاکمان تبدیل شده است. شکی نیست که استارلینک نیز مشمول ممنوعیت و فیلتر خواهد شد و زمینه‌های مناسبی برای قدرت گرفتن مافیای استارلینک ایجاد خواهد کرد. (۷) به‌عبارت دیگر، اینترنت ایلان ماسک، یعنی آینده‌ی این تکنولوژی، اما به‌نظر می‌رسد هسته‌ی سخت قدرت در ایران، توان پذیرش و کنار آمدن با آن‌را مثل همیشه نخواهد داشت و قصه‌ای جدید آغاز خواهد شد. قصه‌ای با پایانی تکراری.

 

پانوشت‌ها:
۱- مدخل مافیا، ویکی‌پدیا.
۲- مدخل سانسور، ویکی‌پدیا.
۳-  مدخل اقدامات دولتی علیه کاربران اینترنت، ویکی‌پدیا.
۴- فیلترینگ را بردارید تا مافیای فیلترشکن به راحتی شکست بخورد، وب‌سایت خبر فوری، ۱۹ دی‌ماه ۱۴۰۳.
۵- ماجرای پسر انسیه خزعلی در کانادا / نان فیلترینگ برای آقازاده‌های VPN فروش، انصاف نیوز، ۱۹ شهریورماه ۱۴۰۱.
۶-  مورد عجیب اینترنت ماهواره‌ای استارلینک در ایران و چین، خبرآنلاین، ۲۰ دی‌ماه ۱۴۰۳.
۷- افزایش ۲۰ برابری استفاده از استارلینک، پایگاه خبری هفت صبح، ۱۸ دی‌ماه ۱۴۰۳.
توسط: فرشته گلی
ژانویه 20, 2025

برچسب ها

اینترنت خط صلح خط صلح 165 دوش حمام سانسور سانسور در ایران سیسیل فرشته گلی فیلترشکن فیلترینگ مافیا مافیوسو ماهنامه خط صلح ماهواره ماهیاس وی پی ان