اخرین به روز رسانی:

دسامبر ۱۶, ۲۰۲۵

فاجعه ای با نام خرید و فروش نوزادان/ ساموئل بختیاری

انتشار خبر خرید و فروش نوزادان چند روزه در ایران چیزی فراتر از یک خبر است. ماجرای فروش نوزادان در اطراف بیمارستان‌های شهرهای ایران به حدی آزار دهنده است که قلم نیز تاب نوشتن ندارد. اما این موضوع نیز یک پدیده‌ی شوم موجود است که باید به آن پرداخته شود. نوزادان چند روزه‌ای که به جای آن‌که از بیمارستان راهی خانه‌ای شوند که انتظار ورودشان را می‌کشد، در ازای مبالغی ناچیز فروخته می‌شوند تا سرنوشت، بازی تلخ جدیدی برایشان رقم بزند.

این کودکان غالباً از مادرانی متولد می‌شوند که حتی برای ترخیص از بیمارستان پولی در جیب ندارند. کارتن‌خوابند، ازدواج نکرده‌اند، شناسنامه ندارند، معتادند و درد خماری‌شان را از پول فروش طفل چندروزه‌شان فراهم می‌کنند.

رئیس کمیته‌ی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران به تازگی با تاکید بر خرید و فروش نوزادان در اطراف برخی بیمارستان‌های جنوب تهران، گفت که این کودکان به دلیل بیماری‌های مختلف بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسند.

فاطمه دانشور با اشاره به خرید و فروش نوزادان در جنوب تهران، اظهار داشت: “متاسفانه گزارشات نشان می‌دهد خانم‌های کارتن خواب و زنان روسپی به هنگام زایمان در برخی از بیمارستان‌های جنوب و مرکز شهر مراجعه و پس از به دنیا آمدن نوزاد با دریافت ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بچه‌ی خود را می‌فروشند.”

چندی پیش قاسم، یکی از ساکنین دروازه غار، جایی که خرید و فروش نوزادان در آن‌جا امری عادی است، به این پرسش پاسخ داده بود که آیا تا به حال خرید فروش نوزادان و کودکان را دیده است: “بله. دیده‌ام. توی دروازه غار دیدم. زنه پول نداشته بره پول بیمارستان بچه‌اش را بده، یا پول خرجی بچه‌اش را نداشته؛ بچه‌اش را فروخته. برای پول بیمارستان،‌ برای خرجی خودش. پول نداشته بچه‌اش را فروخته…”

قاسم در پاسخ به این سوال که آیا خودش نیز روزی کودکش را می‌فروشد، گفته بود: “آره. چرا نمی‌کنم؟ خرجی… پول ندارم. می‌رود پیش یک پدر و مادر خوب و به جایی می‌رسد. بعضی بچه‌ها را می‌برند خارج. بعضی‌ بچه‌ها را می‌برند خانه پیش خودشان نگاه می‌دارند.”

این‌ها واقعیت عریان این روزهای پایتخت و کلان‌شهرهای ایران است که علاوه بر شهروندان عادی، مسئولین نیز وجود این واقعیت‌ها را تایید می‌کنند.

کودکانی با سرنوشت مبهم، کودکانی که با مشکلات فراوانی هم‌چون تغذیه، بهداشت نامناسب و ضعف تعلیم و تربیت مواجه هستند. کودکانی که بلقوه آماده‌ی پیوستن به ارتش کودکان خیابانی هستند. از آن‌جا که این کودکان، فرصتی برای یادگیری و فراگرفتن مهارت‌های اجتماعی ندارند، هم خود در معرض آسیب‌های فراوان قرار می‌گیرند و هم زمینه‌ی قربانی شدن دیگران را فراهم می‌کنند.

یکی از آسیب‌های جدی که زندگی کودکان خیابانی را تهدید می‌کند، پیوستن آن‌ها به باندهای خلاف است. از آن‌جا که این کودکان فرصتی پیدا نمی‌کنند تا از لحاظ روانی و جسمانی پرورش یابند، به سمت باندهایی سوق داده می‌شوند تا از آن‌ها برای توزیع مواد مخدر و انجام انواع جرایم استفاده کنند.

در کنار مشکلات گفته شده، بر اساس گزارش‌های منتشر شده اکثر نوزادان متولد شده مبتلا به HIV هستند. خانم دانشور، عضو شورای اسلامی شهر تهران خاطر نشان می‌کند: “نوزادانی که توسط مادران معتاد و کارتن خواب متولد می‌شوند، توسط باندهای مختلف اعم از متکدیان خریداری می‌شود که به دلیل بیماری‌های بسیار این کودکان و عدم نگهداری صحیح، این بچه‌ها عمر زیادی هم ندارند.”

در حالی که خبر فروش نوزادان، نگاه‌ها را به سمت کودکی بی‌سرنوشت با آینده‌ای تاریک متوجه می‌کند، بحث مادران این کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است.

خدیجه مقدم فعال حقوق زنان و فعال در توانمندسازی اقتصادی زنان می‌گوید: “من سال‌ها پیش گزارشی از زایشگاه‌ها تهیه کرده بودم که چقدر بچه را بعد از به دنیا آمدن می‌گذارند پشت در. یعنی بعد از این‌که زایمان می‌کنند می‌گذارند و می‌روند یا از بیرون، پشت در زایشگاه می‌گذارند تا مدیریت آن‌جا، آن‌ها را تحویل بگیرد و تحویل بهزیستی بدهد. منظورم این است که همیشه مادرانی بوده‌اند که ناخواسته حامله شدند و چون برای سقط جنین هم قانونی وجود ندارد و بچه بدون شناسنامه می‌شود و هزار مشکل دیگر که به خاطر قوانین تبعیض‌آمیزی که علیه زنان هست، مادر مجبور می‌شود بچه را جایی بگذارد. حالا فشار اقتصادی به حدی در جامعه بالا رفته که این بچه را نمی‌برد پشت در زایشگاه یا پشت در شیرخوارگاه و بچه‌ی خود را می‌فروشد؛ یعنی این واقعاً فاجعه است.”

خبرها حاکی از بحرانی بودن شرایط زنان خیابانی و معتاد در سطح کشور است. با این حال هر یک از دستگاه‌های مربوط دیگری را مسئول کم‌کاری می‌داند. ساجدی‌نیا، فرمانده‌ی نیروی انتظامی در ارتباط با تعداد این معتادان گفت: “این موضوع بار اول نیست که به این صورت مطرح می‌شود ولی اگر ما به گذشته‌ی نه چندان دور توجه کنیم، یعنی چهار سال پیش، خانم‌هایی که معتاد هستند، معتاد متجاهر هستند و کارتن خواب هستند جمعاً چیزی نزدیک به ۱۰۰ زن هم در پارک‌های تهران نبودند و مجموع معتادین متجاهر تهران چیزی نزدیک به پنج هزار نفر بود؛ بعد از گذشت چهار سال می‌توانم به صراحت بگویم یک هزار و ۵۰۰ خانم [معتاد] متجاهر داریم و بیش از ۱۵ هزار معتاد مرد.”

خدیجه مقدم، فعال حقوق زنان ساکن آلمان، تبعیض طبقاتی و جنسیتی را عامل بروز پدیده‌هایی از این دست می‌داند و معتقد است عدالت اجتماعی راه حل معضلات اجتماعی در کشور است: “باید این مسئله از ریشه درست بشود. ضمن این‌که باید به مادرانی که در این حالت هستند و دچار مشکلات چندجانبه‌ای هستند، رسیدگی شود. ان‌جی‌اوهایی که در این زمینه کار می‌کنند باید تقویت شوند، ایجاد شوند و به زنان اجازه بدهند که سازمان‌های مستقل خودشان را برای حمایت از زنان آسیب‌دیده داشته باشند.”

در حالی که کودکان متولدشده از مادران معتاد، به انواع بیماری‌های جدی دچارند، جای خالی وزارت بهداشت و درمان در کمک به این زنان به چشم می‌خورد. آن طور که ژاله گوهری، پزشک و فعال حقوق بشر ساکن وین می‌گوید، باید هم مادر و هم کودک پیش و پس از تولد تحت نظارت‌های پزشکی قرار گیرند: “مسئله شیوع بیماری‌هایی ‌است که واقعاً برای یک جامعه خانمان‌برانداز است؛ مثلاً ایدز و انواع هپاتیت بی و سی، چیزهای کوچکی نیست که بتوان به آسانی از کنارشان گذشت. باید یک پروژه و برنامه باشد که این زن‌ها تحت آزمایش قرار گیرند، اگر ویروس کشف شد، بعد توجهات لازم موقع تولد بچه انجام شود.”

شاید در میان سازمان‌های مسئول نقش نیروی انتظامی و بهزیستی از همه پررنگ‌تر باشد.

برخورد پلیس بیش‌تر مواقع با این‌گونه مسائل به صورت قهرآمیز و امنیتی بوده است. این رفتار در بیش‌تر مواقع نتیجه‌ی عکس داده است. در اصل کودکان خیابانی قربانیان اصلی باندهای تبهکار هستند.

شاید اگر پلیس به جای برخورد با عوامل ویترینی این پدیده با عوامل اصلی برخورد می‌کرد، این پدیده به این سرعت رشد نمی‌کرد. ضرورت آشنایى نیروهاى انتظامی به ویژه پلیس زن با مسائل روان شناسى دختران فرارى و خرده فرهنگ آن‌ها نیز می‌تواند در کاهش این معضل اجتماعی موثر باشد.

البته وظیفه‌ی دولت را نیز نمی‌توان فراموش کرد. دولت می‌تواند با اهتمام در راستای حل مشکل معیشت، مسکن، اشتغال، ازدواج و ارتقائ توانمندی تامین هزینه‌های زندگی، حل معضلات اجتماعی و اقتصادی، مقابله‌ی جدی با اعتیاد و مواد مخدر از به وجود آمدن این معضل پیشگیری کند.

سخت گیری بیش از حد سازمان بهزیستی در قبال سیاست فرزندخواندگی نیز مزید بر علت است. فاطمه دانشور در بخشی از سخنان خود بهزیستی را به دلیل سخت‌گیری در واگذاری کودکان و نوزادان به خانواده‌های متقاضی مورد انتقاد قرار داد و از فروش روزانه‌ی یک کودک در شهر تهران خبر داد.

منابع:
خبرگزاری هرانا
رادیو فردا
خبرگزاری فارس
توسط: ساموئل بختیاری
دسامبر 2, 2015

برچسب ها

ماهنامه خط صلح