اخرین به روز رسانی:

دسامبر ۱۶, ۲۰۲۵

مرگ تدریجی خوزستان و شهروندانش/ حسام بحرینی

میزان طبیعی وجود ذرات معلق در هوا حدود 150 میکروگرم بر متر مکعب است. طی روزها و هفته‌های اخیر اما استان خوزستان با تجربه‌ی حتی 70 برابری حد مجاز میزان گرد و غبار، به وضعیت بحرانی رسید.

شهریار عسکری، مدیر روابط عمومی اداره‌ی کل محیط زیست خوزستان، روز یکشنبه 19 بهمن ماه سال جاری، در گفتگو با ایرنا، اعلام کرد که میزان غلظت گرد و غبار در شهرستان ماهشهر بیش از 10 هزار میکروگرم بر متر مکعب، اهواز 8 هزار و ۱۱۰ میکروگرم، آبادان 486 میکروگرم، شادگان 226 میکروگرم، اندیمشک 114 میکروگرم، بهبهان 286 میکروگرم و در شوش به 260 میکروگرم بر متر مکعب رسید. دو هفته قبل از این تاریخ، اهواز برای نخستین بار غلظت دستکم 70 برابری حد مجاز را هم تجربه کرد. به علاوه وسعت دید در اهواز به 150 متر و کم‌تر از آن هم رسید. تعطیلی تمامی مدارس و ادارات و لغو بسیاری از پروازها در این استان، شاید بتواند قدری وضعیت مردم خوزستان را برای دیگران به تصویر بکشد.

هاشم بالدی، مدیر کل هواشناسی استان خوزستان در گفتگو با خبرگزاری مهر در این رابطه گفت: “استنشاق هوای آلوده به ذرات گردوغبار، سبب نفوذ ذرات ریز به کیسه‌های هوایی ریه‌ها می‌شود و این عمل باعث اختلال در عملکرد اکسیژن ‌رسانی ریه به بافت‌ها، به ‌خصوص قلب، می‌شود که این امر بی‌نظمی در ضربان قلب و حملات قلبی را در افراد دارای بیماری‌های قلبی در پی دارد. هم‌چنین در دراز مدت ذرات بسیار ریز گرد و غبار وارد دستگاه خون شده و در جدار عروق رسوب کرده و شرایط را برای تصلب شرایین و تنگی عروق فراهم می‌کند. از دیگر عوارض گردوغبار تشدید موارد آلرژی تنفسی در بیماران دارای زمینه است.” او در این گفتگو به سالمندان، کودکان زیر 8 سال، بیماران قلبی و تنفسی و زنان باردار، توصیه می‌کند که از منزل خارج نشوند و حتی سایر شهروندان نیز از انجام فعالیت‌های ورزشی خودداری کنند چرا که فعالیت ورزشی باعث افزایش ضربان قلب و تنگی نفس و متعاقب آن افزایش ورود هوای آلوده به ریه‌ها می‌شود.

علی‌رغم وجود حرف و حدیث‌های بسیار، اما به گفته‌ی بسیاری از کارشناسان دلیل ایجاد 10 مورد از 12 مورد بحران ایجاد شده توسط گرد و غبار در خوزستان ناشی از منابع داخلی بوده است و به نظر می‌رسد مهم‌ترین منشائ ریزگردها، خشک شدن تالاب‌های داخلی به خصوص تالاب هورالعظیم یا همان هورالهویزه که از بزرگ‌ترین تالاب‌های ایران است، حدود یک سوم این تالاب در ایران و مابقی آن در کشور عراق و علت اصلی خشکی آن وزارت نفت(1) به شمار می‌رود، باشد. برخی کارشناسان معتقدند که مالچ پاشی می‌تواند قدری حلال این مسئله باشد اما در رابطه با این راه حل هم، اسماعیل کهرم، مشاور سازمان محیط زیست، به خبرگزاری مهر می‌گوید: “مالچ پاشی به سادگی امکان پذیر نیست و در مورد معضلات زیست محیطی هم نمی توان معجزه کرد و یک شبه تمام آن‌ها را برطرف کرد.”

اما این هم معضلی نیست که به یک‌باره و یا یک شبه اتفاق افتاده باشد. این اولین بار نیست که هوای این استان جنوبی کشور، شرایط بحران را تجربه می‌کند. جدا از این‌که حدود 10 سال است آلودگی هوای خوزستان غیر طبیعی ست، برای ذکر نمونه و طبق گزارش خبرگزاری ایسنا، فقط در سال گذشته و تنها طی 2 شبانه روز، در روزهای  14 و 15 آبان‌ ماه و تنها چند روز پس از آن‌که موسسه‌ی کوارتز بر اساس داده‌های سازمان بهداشت جهانی، اهواز را آلوده‌ترین شهر جهان معرفی کرد، 6 هزار شهروند اهوازی به ‌دلیل همین ریزگردها روانه‌ی بیمارستان‌های این شهر شدند.

با این اوصاف، بایستی دانست که این وضعیت تا کی ادامه خواهد یافت و بیش از 4 و نیم میلیون شهروند ساکن در این استان، وقتی که هر آن محتمل است با کم شدن رطوبت هوا و وزش بادی سطحی شهر در گرد و غبار فرو روند، تا چه زمان باید از ساده‌ترین امور روزانه‌ی خود نظیر از خانه بیرون آمدن، مدرسه رفتن و ورزش کردن، محروم بمانند؟ گاه این طور به ذهن متبادر می‌شود که چنین پدیده‌ای به مراتب از بلایای طبیعی چون طوفان و سیل و حتی زلزله نیز، وحشتناک‌تر است. چنین مواردی به یک‌باره اتفاق می‌افتند، نهایت چند روز به طول خواهند انجامید و در نهایت پایان می‌یابند و اثراتشان بر حیات، سلامت و محیط زندگی شهروندان، هرچند زیاد و غیرقابل جبران اما بازه‌ی زمانی محدود و مشخصی دارد؛ وقتی زلزله‌ای عظیم به وقوع می‌پیوندند، خسارات جانی و مالی آن هم پایانی دارد و اما پایان این وضعیت، چه زمان خواهد بود؟ مرگ خاموش شهروندان، تا کی ادامه خواهد داشت؟

این روزها در بین شهروندان جنوبی، بحث کوچ از زادگاه و یا محل سکونتشان هم به گوش می‌خورد، اما چند درصد از مردم، امکان چنین کوچی را که تاثیرات بسیار مخربی اعمِ از دست دادن موقعیت تحصیلی و شغلی را بر زندگی ایشان می‌گذارد، خواهند داشت!؟

پانوشت:
1- روزنامه‌ی خراسان از قول یکی از کارشناسان شرکت ملی نفت ایران که نخواسته نامش فاش شود نوشت: “از آن‌جا که میدان نفتی کاملاً داخل هور واقع شده و عمق آب تالاب در عمیق‌ترین نقاط به چهار متر هم نمی‌رسد، از لحاظ مالی مقرون به صرفه نیست که بخواهیم برای استخراج نفت دکل نصب کنیم. اقتصادی‌ترین کار همین خشک کردن است که البته می‌توانیم در صورت اعلام نیاز سازمان حفاظت محیط زیست پس از خشک کردن آب تالاب اقدام به مالچ‌پاشی زمین‌های اطراف آن کنیم؛ آن هم با هزینه‌ی خودمان!”
توسط:
فوریه 24, 2015

برچسب ها

آلودگی هوا ریزگردها در خوزستان ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۴۶