آخرین به روز رسانی شنبه, سپتامبر 23, 2023
22 مه 2019 editor گفتگوها, متفرقه, مطالب مهم- اسلایدشو ۰
گفتگو از سیامک ملامحمدی
گفتگوی پیش رو با زنی است که همسرش به دلیل عدم توانایی پرداخت مهریه مربوط به ازدواج قبلی خود، مدتی است که در زندان به سر می برد. این زوج هر دو قبلاً یک بار ازدواج و هم چنین جدایی را تجریه کرده اند. خانم به صورت توافقی و بدون تلخی معمول در جدایی ها، زندگی مشترک پیشین را ترک گفته و مهریه خود را بخشیده است، اما آقا -یعنی همسر کنونی وی- با شکایت همسر پیشینش مواجه شده و با اجرایی کردن مهریه، ملزم به پرداخت قسطی مهریه و البته نفقه دو فرزند حاصل از ازدواج اولش شده است. نهایتاً با افزایش نرخ سکه وی قادر به پرداخت، براساس قسط بندی برنامه ریزی شده نبوده، با این که از دادگاه درخواست تعدیل اقساط می کند، به دلیل نارسایی های اداری و عدم رسیدگی موثر به درخواست راهی زندان می شود. حال این خانم با درک مستقیم از مسایل و مشکلاتی که رویه جاری برای مهریه می تواند برای یک خانواده ایجاد کند، معترض به مهریه، خصوصاً در نظر گرفتن مهریه های نجومی در کشور است و سعی دارد که از طریق فعالیت های مدنی، قوانین موجود را تغییر دهد.
مشکل شما با مهریه از کجا شروع شد؟
مشکل من با مهریه از زمانی شروع شد که ازدواج دوم انجام دادم. مردی که با او ازدواج کردم، درگیر مهریه ازدواج اولش بود و هنوز هم هست. اوایلی که زندگی مان را با هم شروع کرده بودیم، مشکل چندانی نداشتیم. با هم کار می کردیم و زندگی مان را می چرخاندیم، و هم اقساط مهریه و نفقه ای که به بچه های همسرم تعلق می گرفت، مدیریت می کردیم. مشکل زمانی به وجود آمد که قیمت سکه پنج برابر شد. واقعاً با این که هر دو کار می کردیم، اما توانایی پرداخت سکه ۵ میلیون تومانی را نداشتیم؛ در حالی که قیمت سکه لحظه به لحظه هم بالاتر می رفت. همسر سابق شوهرم طبق قانون موجود از وی شکایت کرد، حکم جلب گرفت و از حدود چهار ماه پیش همسرم را به زندان انداخته است. البته این قضیه به زندان انداختن، به دفعات در مورد نفقه تکرار شده بود. آن موقع با توجه به صدور قرار کفالتی که مقدار آن در حد توانم بود، می توانستم ایشان را از زندان خارج کنم. آخر سر به این نتیجه رسیدیم که این روند بی فایده است؛ یعنی همسرم مکرراً به زندان برود، ما در تلاش برای بیرون آوردنش باشیم و کار کنیم و قسط دهیم. به همین خاطر، به این فکر افتادم که تلاش کنم تا یک سری از قوانین موجود را تغییر دهم.
من در ازدواج قبلی ام، مهریه خودم را بخشیدم. این کار را هم به خاطر اعتقادات خودم انجام دادم و الان هم در این خصوص اصلاً پشیمان نیستم. در حال حاضر هم با مردی که همسر اول من بود، مثل دو دوست در تعامل هستیم و هر زمان که مشکلی داشته باشم و یا او مشکلی داشته باشد، از کمک به همدیگر دریغ نمی کنیم. ناگفته نماند که ایشان پدر بچه من هستند و ما با دعوا از هم جدا نشدیم. یک زمانی به این نتیجه رسیدیم که ادامه این زندگی بیش تر دارد ما را آزار می دهد و خیلی دوستانه و با توافق از هم جدا شدیم و هر کدام به دنبال زندگی خودمان رفتیم.
شما گفتید که همسرشان به بچه های ازدواج اولش نفقه می دهد. همسر شما چند سال با همسر سابقش زندگی مشترک داشتند و از این ازدواج چند فرزند دارند؟
۱۳ سال زندگی مشترک داشتند و صاحب دو فرزند پسر و دختر هستند.
بچه ها در چه سنی هستند؟
دخترشان ۱۷-۱۸ ساله و پسرشان ۸ ساله است.
در ایران تا چه سنی به فرزندان نفقه تعلق می گیرد؟
سن نفقه برای پسر تا ۱۸ سالگی و برای دختر تا زمان ازدواج است. البته اگر پسر در دادگاه ثابت کند که بعد از ۱۸ سالگی، مثلاً به دلیل بیماری و یا ادامه تحصیل قادر به تامین زندگی خود نیست، هم چنان به وی نفقه تعلق می گیرد.
دقیقاً چه شد که همسر شما به زندان افتاد و تکلیف رویه قضایی وی چه می شود؟
قضیه از این جا شروع شد که تابستان سال قبل همسر بنده تقاضای تعدیل اقساط مهریه را کردند. طبق حکم قبلی دادگاه، هر ماه نیم سکه قسط مهریه باید پرداخت می شد. بعد که قیمت سکه بالا رفت، ایشان تقاضای تعدیل اقساط کردند و دادگاه به هر چهار ماه یک سکه حکم داد. اما متاسفانه این حکم به گونه ای پرسش برانگیز قطعی نشده است. همسر سابقِ همسرم در جلسه دادگاه شرکت نکرده بودند و در مدت تعیین شده هم تقاضای واخواهی نداده بودند. می دانید که پس از صدور حکم غیابی، کسی که بر علیه اش حکم صادر می شود، این فرصت را دارد که در مدت ۲۰ روز کاری تقاضای واخواهی بدهد. یعنی از دادگاه بخواهد که جلسه دادگاه مجدداً تشکیل شود، از خود دفاع کند و برای مثال اگر مدارکی دارد که ثابت می کند طرف مقابل تمکن مالی دارد، ارائه کند. ایشان اصلاً تقاضایی ندادند و با پیگیری ما از دادگاه، به ما اعلام شد که آدرسی از وی ندارند و در واقع آدرسشان عوض شده است. اگر ادعای دادگاه درست بوده باشد، دادگاه باید از قبل به همسرم اعلام می کرد که آدرس تغییر کرده است؛ در پی این اعلام حال یا همسرم آدرس جدید را پیدا می کرد و به دادگاه ابلاغ می کرد، یا با درخواست دادگاه سه نوبت در روزنامه های کثیرالانتشار آگهی می دادند. به خاطر همان عدم اعلام، هیچ کدام از این ها اتفاق نیفتاد. در نتیجه همسر سابق همسرم طبق همان هر ماه نیم سکه، رفتند و حکم جلب وی را گرفتند.
شغل همسر شما چیست؟
ایشان قبلاً در یک شرکت مهندس شبکه بودند اما متاسفانه به دلیل مزاحمت هایی که همسر سابقشان ایجاد می کردند، شغلش را از دست داد. در نظر بگیرید که به طور متوسط هفته ای یک بار این خانم به شرکت مراجعه می کردند، داد و بیداد راه می انداختند و یا مامور می بردند، یا این که ابلاغیه، احضاریه و اخطاریه به آن شرکت فرستاده می شد. مدیرعامل شرکت هم تا اندازه ای تحمل کرد اما نهایتاً به این دلیل همسرم اخراج شد. بماند که همان شرکت به علت اوضاع نامساعد اقتصادی منحل شد.
از نظر شغلی قبل از رفتن به زندان به چه کاری مشغول بودند؟
همسر من بعد از اخراجش از آن شرکت، بیکار بود. در آن مدت، من با درآمد خودم علاوه بر هزینه های مربوط به زندگی دو نفره مان اعم از خورد و خوراک، نفقه و قسط مهریه را هم می پرداختم. در واقع عملاً داشتم هزینه دو زندگی را به دوش می کشیدم. در این اوضاع بودیم که همسر سابق شوهرم، جهت افزایش نفقه ها باز از او شکایت کردند.
چون ما به این نتیجه رسیده بودیم که به نوعی در حال باج دادن به این خانم هستیم و از طرفی درآمد من هم دیگر کفاف خرج زندگی، پرداخت نفقه و قسط مهریه را نمی داد، در نهایت تصمیم ما بر این شد که ایشان مدتی به زندان بروند.
همسر شما در حال حاضر در کدام زندان محبوس است؟
زندان اوین.
از شرایط آن جا، برای مثال از وضعیت زندانی ها، غذا و بهداشت و برخورد ماموران برایمان بگویید.
از آن جا که همسرم شرط گذاشته بودند که هیچ وقت به ملاقاتش نروم، از شرایط آن جا خبر ندارم. راستش ایشان دوست ندارند که وارد فضای زندان شوم و به همین خاطر واقعاً چیزی از شرایط داخل زندان نمی دانم. تنها چیزی که می دانم این است که وضع غذای زندانی ها خوب نیست.
می دانم که ابتدا مدت زمانی حول و حوش ۷۲ ساعت، زندانی ها را در قرنطینه نگه می دارند. در قرنطینه وضع غذا از بندهای دیگر هم بدتر است. پس از قرنطینه مشخص می شود که هر زندانی به کدام بند برود، که با توجه به اتهام این تقسیم بندی انجام می شود. مثلاً محکومین مالی به بند مالی و یا سارقین به بند مربوط به خود می روند. ظاهراً در این ۷۲ ساعت که همه زندانی ها، از هر نوع، با هم هستند، ماموران رفتار مناسبی با آن ها ندارند.
فکر می کنید این وضعیت و در واقع در زندان بودن همسرتان، تا کی ادامه خواهد داشت؟
به هر حال همسرم به علت عدم توانایی پرداخت در زندان هستند. ایشان به زودی دادگاهی دارند که در صورت تشکیل، مشخص می شود که چرا رای قطعی دادگاه مبنی بر تعدیل اقساط صادر نشده است. به علاوه این که همسرم باید اعلام کند که قادر به پرداخت همان رای دادگاه بدوی هم نیست؛ یعنی همان ۴ ماه یک سکه هم زیاد است و نمی تواند پرداخت کند. از مردادماه پارسال تا امروز قیمت سکه چیزی حدود ۱ میلیون و ۳۰۰-۴۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده است. مردادماه پارسال قیمت سکه ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بود، الان سکه ۵ میلیون و ۱۲۵ هزار تومان است.
روی کارآمدن رئیس قوه قضاییه جدید و تصمیماتی که در این خصوص اعلام کرده، در روند پرونده همسرتان تاثیری داشته است؟
دستوری که رئیس قوه قضاییه صادر کرده تا اجرا شود، زمان می برد؛ این که قاضی ها احکام را دوباره بررسی کنند و دادگاه ها تشکیل شود مقداری طول می کشد و در عرض چند روز نمی توان گفت که تاثیری داشته است یا نه.
اما به هر حال ایشان خیلی تاکید دارند که سیستم فعلی مهریه در ایران، حتی سنت پیامبر نیست و هیچ کجای قرآن و شرع نیست که کسی که پول ندارد، باید برای مهریه به زندان بیفتد. در واقع طبق آموزه های اسلام، کسی که تمکن مالی ندارد در امان است. حتی ضرب المثلی هست که می گوید: «المفلس فی امان الله»؛ یعنی مفلس در امان خداست.
در هر صورت مسئله این است که میزان مهریه در کشور اسلامی ما، مطابق قوانین شرع نیست و کلاً از مسیر خودش خارج شده است. در واقع نه شرع، بلکه عرف است که این بلاها را سرمان آورده است. مانند خیلی چیزهای دیگر که شرع نمی گوید اما پیش می آید و قانونی می شود و یک سری آدم -مثل من-، ناخواسته زندگی شان از هم می پاشد.
در مورد فعالیت هایتان در زمینه مهریه می توانید کمی توضیح بدهید؟
من با پیج های مجازی مختلفی همکاری می کنم و بارها برای نماینده های مجلس کامنت و پیامک تلفنی فرستادم. امروز صبح هم برای پیگیری گرفتن مجوز برای تجمع خانواده های زندانیان مهریه به استانداری تهران مراجعه کردم. البته تا الان نتوانستم مجوزی بگیرم چون تعدادی امضا لازم است که نشان داده شود عده ای خواهان برگزاری این تجمع هستند. برای این کار هم بنده باید یک ان.جی.او تاسیس کنم که خود مراحل اداری مفصلی دارد.
چند امضا برای دریافت مجوز تجمع لازم است؟
دقیق نمی دانم. فردا دوباره به استانداری می روم و می پرسم. مهم تر این که آیا امضای الکترونیک قابل قبول است یا خیر. چون پراکندگی کسانی که در سطح کشور با چنین مشکل مشابهی روبه رو هستند، کار را برای جمع آوری امضا سخت می کند و استفاده از امضای الکترونیکی و جمع آوری امضاها در فضای مجازی بسیار آسان تر است.
فکر می کنید چه چیزی به عنوان جایگزین مهریه برای حذف مهریه بهتر است؟ آیا راهکاری برای عادلانه تر شدن سیستم خانواده وجود دارد؟
ببینید، چون مهریه جزو شرع اسلام است، نمی توانیم بگوییم مهریه را حذف کنید. باید فرهنگ سازی شود که خانواده ها میزان مهریه را پایین و در حد معقول نگه دارند. یا این که سکه نباشد، مالی باشد که در زمان عقد موجود است. شما چیزی را تعهد می دهید که اصلاً در زمان عقد موجود نیست و در واقع به نحوی دروغ می گویید. همین دروغ گویی بنای ازدواج می شود.
هم چنین من معتقد به تقسیم اموالی هستم که زوجین بعد از ازدواج به دست می آورند و این که دو طرف حق طلاق و حق حضانت برابر داشته باشند. در واقع فکر می کنم تقسیم اموال که در خیلی کشورها اجرایی می شود فکر خوبی باشد. این که همه حقوق برای آقایان باشد درست نیست. مثلاً اگر یک خانم تشخیص داد که دیگر نمی تواند یک زندگی مشترک را ادامه دهد اما قانون به او اجازه جدایی ندهد، طبعات خوبی ندارد و عادلانه نیست.
در مورد شرایط ضمن عقد هم زن ها با مشکلات فراوانی روبه رو هستند. مثلاً آمده است که اگر آقا معتاد باشد -یا تعدادی مشکلات دیگر که مشخص شده است، داشته باشد- خانم می تواند تقاضای طلاق دهد؛ آن هم اگر آن خانم بتواند این مسایل را ثابت کند و اگر قاضی قبول کند. در نتیجه آن زن راه طولانی برای طلاق در پیش خواهد داشت.
نکته ای دارید که در پایان اضافه کنید؟
خیر، فقط امیدوارم به سمت تصویب قوانین برابر حرکت کنیم که براساس انسانیت باشد نه جنسیت. و این که شاید صدای ما خانواده زندانیان مهریه هم به گوش مسئولین برسد، که ما هم حقی داریم.
با تشکر از فرصتی که در اختیار خط صلح قرار دادید.
23 ژوئن 2014 ۹
9 ماهپیش