دردنامهی شکنجه در سه دههی پس از انقلاب/ علی کلائی
نیمه شب با صدای خس خس و اصوات نامفهوم بیدار میشود. عرقی سرد بر بدنش نشسته و ترس تمام وجودش را فراگرفته. چشمهایش دو دو میزند تا به تاریکی شب عادت کند. یادش میآید که چه خوابی میدیده. بعد از ماهها و سالها خاطرات آن شبها و روزها رهایش نمیکند. میخوابد با امید آنکه آن […]...
ادامه مطلب