کوی دانشگاه – شعری از فاطمه اختصاری
قصه را از کجا شروع کنم!؟ از شب ِ زخم ِ “کوی دانشگاه” یا جلوتر -“لالا… لالا… ساکت!” شب ِ تک تیرهای توی “جناح” یا عقب تر، دو دست قفل شده -“قفل کردم در ِ اتاقت را، دست ِلولو نمی رسد این جا!” ایستاده جلوی بند ِسپاه یا عقب تر، عقب تر از […]...
ادامه مطلب