از کودک فروشی تا گور خوابی!/ محمد حبیبی
اینجا راحله میفروشند؛ سیزده ساله، بی شناسنامه، بی هویت، ناقابل! دو میلیون تومان. “دو میلیون را بده، بچه را ببر، هرجا که خواستی”. برادرش میگوید که حالا تنها سرپرست اوست. اینجا پسرکی پنج ساله را میفروشند؛ به امید رسیدن به سرپناهی. “شوهرم تصادف کرده و زمین گیر است، خودم مریضم و پول دکتر ندارم. چارهای […]...
ادامه مطلب