نفسهای آخر «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»/ کیومرث امیری
سالهای ۵۴-۱۳۵۳ که سپاه دانش چند سالی بود به روستایمان آمده بود و ما بچههای روستا به تازگی خواندن و نوشتن را فرا گرفته بودیم، هرازچندگاهی خودروی سواری لندروری را مشاهده میکردیم که از شهر به روستا میآمد و برایمان کتاب میآورد. سرنشینان خودرو، آقا و خانم جوان و مهربانی بودند که با روی گشاده […]...
ادامه مطلب