حصار؛ شعری از مهرداد نقیبی
من آن شاخهی سروم با گردنی افراشته، فراتر از شب از همهی اختران بوسه چیدهام. ای یادگار خونِ عاشقان ای سپیده، بخوان با من آواز سرخِ روشنایی. اگر این خون پاک ریخت بر خاک هر سوی از بانگ خون، شعله بر میانگیزد جنگلی بر میخیزد....
ادامه مطلب