سرود دخمههای زنجیر – شعری از حجت بداغی
حلول کرد هلال ابروی تو در طاق قامتم من به حافظ گفتم دیوانگی نکن مرد ما پیرتر از حمقیم گفت آن یار کزو گشت سر دار… حق بود حمق نبود پنجره پاشید آفتاب را به خورشید در خودش را باز کرد به دیدار زمان به سرعت نور در گلدان تاخت درخت کوچک سُمٌ بکم دار […]...
ادامه مطلب