اخرین به روز رسانی:

نوامبر ۲۴, ۲۰۲۴

مهدیه جعفری: سوءمدیریت، اصلی‌ترین معضل باغ ‌وحش‌های ایران است/ علی کلائی

باغ ‌وحش‌ها را می‌توان از جمله مراکزی دانست که بخشی از میراث طبیعی و حیات وحش را در خود جای داده‌اند. اما در کشورهایی مثل ایران، چالش‌های متعددی پیرامون استانداردهای نگهداری حیوانات و عملکرد این مراکز وجود دارد؛ از کمبود فضا و امکانات مناسب گرفته تا سوئمدیریت و نظارت ناکافی، این مسایل موجب شده که حقوق حیوانات در باغ ‌وحش‌ها نادیده انگاشته شود و جان و امنیت روانی آن‌ها در معرض خطر قرار گیرد.

همین مسئله دلیلی شد تا ماهنامه‌ی خط صلح به سراغ دکتر مهدیه جعفری، دکترای منابع طبیعی و کارشناس پیشین سازمان حفاظت محیط‌زیست برود تا در گفتگو با ایشان، به مشکلات باغ‌ وحش‌ها در ایران نگاهی بیاندازد. این فعال محیط زیست و حامی حیوانات، در این گفتگو، با اشاره به چالش‌های جدی این حوزه، مشکلات اصلی باغ‌ وحش‌ها در ایران را مورد واکاوی قرار داده و بر اهمیت مدیریت دلسوزانه و لزوم آگاهی‌بخشی به شهروندان برای رفتار درست و مناسب با حیوانات تاکید کرده است.

مشروح گفتگوی ماهنامه‌ی خط صلح با دکتر مهدیه جعفری را در زیر می‌خوانید.

 

آیا وضعیت نگهداری حیوانات در باغ ‌وحش‌‌های ایران با استانداردهای بین‌المللی مطابقت دارد؟ شرایط به چه صورت است؟

خیر، مطابقت ندارد. بارها حتی دامپزشکان متخصص حیات‌وحش هم اذعان کرده‌اند که به هیچ عنوان این استانداردها در ایران وجود ندارند و اجرا نمی‌شوند. دلیل اصلی این مسئله، کمبود فضا و امکانات لازم برای تامین رفاه حیوانات و نگهداری استاندارد است. این امر به‌دلیل هزینه‌های بالایی که دارد و نیاز به امکاناتی که فراهم نیست، امکان‌پذیر نمی‌شود.

 

آیا اقداماتی برای بهبود این امر صورت گرفته است؟

مقداری در مورد مشخص باغ وحش ارم، بله. بخشی از این اقدامات انجام شده و تقریباً وضعیت حیوانات در باغ وحش ارم، نسبت به بقیه‌ی جاها بهتر است. البته آن هم به درآمدی که آن باغ وحش باید داشته باشد، بستگی دارد. چون به هر حال، آن درآمد است که صرف حیوانات و وضعیت‌شان می‌شود. هرچقدر این درآمد کم‌تر باشد، این هزینه‌ها هم کم‌تر خواهند شد. این مسئله هم‌چنین بستگی به نگاه مدیر آن مجموعه دارد. ممکن است در شهری در یک برهه‌ی زمانی، وضعیت بهتر شود و ممکن است در برهه‌ی زمانی دیگر، مدیری بیاید و اولویت‌های دیگری داشته باشد و مقداری وضعیت بدتر شود.

 

با وجود اعتراضات گسترده‌ی فعالان محیط زیست، چرا هم‌چنان شاهد عدم رعایت استانداردهای جهانی در بسیاری از باغ‌ وحش‌‌های کشور هستیم؟

همان‌طور که پیش‌تر گفتم، نخستین مسئله در این زمینه، هزینه‌ها و دیدگاه مدیریتی است. اما به‌طور کلی، موضوع اصلی این است که باید به چند پرسش اساسی پاسخ دهیم. پاسخ به این پرسش‌ها بر عهده‌ی کارشناسان، مدیران و افرادی است که در این حوزه فعالیت می‌کنند. یکی از این پرسش‌ها این است که چرا ما باید باغ‌ وحش داشته باشیم؟ امروزه در بسیاری از کشورها این بحث مطرح است که اصولاً باغ ‌وحشی وجود نداشته باشد، به این معنا که هیچ حیوانی در اسارت نباشد؛ مگر آن‌که شرایط خاصی ایجاب کند که حیوان نیازمند نقاهتگاه باشد. در سطح جهانی، حامیان حقوق حیوانات تلاش می‌کنند باغ‌ وحش‌ها به‌طور کامل تعطیل شوند، زیرا نه تنها در ایران، بلکه در سراسر دنیا، باغ ‌وحش‌ها شرایط مناسبی برای حیوانات فراهم نمی‌کنند. ممکن است از نظر ظاهری به‌نظر برسد که حیوانات در باغ ‌وحش‌ها حال خوبی دارند، اما به‌عنوان مثال در دانمارک، زمانی‌که زرافه‌های تازه متولد می‌شوند، به‌دلیل کمبود فضا برای نگهداری، آن‌ها را از بین می‌برند که این اقدام، برخلاف اصول حقوق حیوانات است. هم‌چنین، قوانین سخت‌گیرانه‌ای برای ارسال حیوانات به کشورهای دیگر یا ترانزیت بین‌المللی آن‌ها وجود دارد، نمی‌توان به سادگی حیوانات متولدشده را به باغ ‌وحش‌ها یا مراکز دیگر فروخت. این قوانین سخت‌گیرانه‌ی جهانی، برای ترانزیت حیوانات اجازه‌ی چنین کاری را نمی‌دهند. در ایران، شرایط حتی بدتر است، فضای کافی برای نگهداری حیوانات وجود ندارد، رفتار بازدیدکنندگان با حیوانات نیز مناسب نیست. از سوی دیگر، مدیریتی که باید با قاطعیت بر این مسایل نظارت کند و مشکلات را حل نماید، ضعیف عمل می‌کند. متاسفانه در ایران برخی رفتارهای اشتباه مانند غذا‌دادن به حیوانات در باغ ‌وحش‌ها رایج است. این رفتارها و سایر مسایل مرتبط با بازدید عمومی رعایت نمی‌شوند و در نتیجه، حیوانات آسیب می‌بینند.

 

چه نهادی مسئولیت اصلی این نظارت را دارد؟

بیش‌تر حیوانات ساکن در باغ ‌وحش‌ها، متعلق به حیات وحش هستند. گاهی به‌ندرت، حیوانات اهلی نیز در برخی باغ ‌وحش‌ها دیده می‌شوند. نظارت بر این موضوع بر عهده‌ی سازمان حفاظت محیط زیست است.

 

گزارش‌‌هایی از سوئرفتار با حیوانات یا مرگ مشکوک آن‌ها در باغ ‌وحش‌‌های ایران منتشر شده ‌است. چرا در بسیاری از موارد هیچ شفاف‌سازی یا برخورد قانونی انجام نمی‌‌شود؟

البته در برخی موارد، مانند باغ‌ وحش ارم –که دولتی است— شرایط متفاوت است. اما در برخی بخش‌ها، مدیریت به پیمانکاران بخش خصوصی واگذار شده‌ و گاهی آن‌ها تمایلی به پیگیری مشکلات ندارند، یا شاید جان حیوانات برایشان اهمیت چندانی ندارد. این مسایل معمولاً به‌عنوان اولویت در پیگیری‌های قضایی و حقوقی در ادارات مطرح نمی‌شوند. به‌عنوان مثال، مشکلاتی که گاهی در باغ‌های پرندگان رخ می‌دهند، هیچ‌گاه پیگیری نمی‌شوند و این ناشی از بی‌توجهی به ارزش جان حیوانات است.

 

گفتید باغ ‌وحش ارم دولتی است. آیا اصولاً دادن باغ ‌وحش‌ها به بخش خصوصی درست است؟

بستگی دارد. اگر بخش خصوصی بخواهد هزینه‌ی کافی صرف کند، بله. بعد ببینید، طبق قانون، نظارت و پیگیری و سایر امور مرتبط باید توسط بخش‌های دولتی انجام شود. برای مثال، در دهکده‌ی طبیعت «باراجین»، در استان قزوین، تعدادی از حیوانات متعلق به محیط‌زیست ایران نگهداری می‌شوند. در یک مورد خاص، بچه خرسی که در محیطی رها شده بود، گرفته شده تا از تلف شدن نجات پیدا کند. از آن‌جا که این حیوان به‌عنوان بخشی از دارایی‌های آن بخش خصوصی محسوب می‌شود، معمولاً رسیدگی بیش‌تری به آن انجام می‌گیرد.

 

به‌نظر شما در این‌گونه موارد، عملکرد فرد بیش از قانون کار نمی‌کند؟

مسئله‌ی مدیریت بسیار اهمیت دارد، مدیریتی که دلسوز باشد و رفاه و سلامت حیوانات برایش مهم باشد. عمر حیوانات در اسارت باید بیش‌تر از عمر آن‌ها در طبیعت باشد، در بیولوژی می‌خوانیم که مثلاً عمر طبیعی یک خرس عدد مشخصی است، اما در اسارت، این عدد باید بیش‌تر شود. دلیل آن، این است که خطراتی که حیوان را در طبیعت تهدید می‌کند، در اسارت وجود ندارد. رفاه حیوان نیز باید در شرایط اسارت تامین بشود. این‌که غذای خوب و متناسبی داشته باشد و مکانش از نظر نور و صدا و سرما و گرما و امثال این موارد تامین بشود. اگر حیوان در چنین شرایطی باشد و حتی دچار بیماری شود، امکان رسیدگی سریع توسط دامپزشک وجود دارد و این باعث افزایش عمرش می‌شود، ولی ما می‌بینیم که در باغ‌ وحش‌های ایران چنین چیزی روی نمی‌دهد. در نتیجه عمر حیوانات کم‌تر از عمرشان در طبیعت هم می‌شود.

 

وضعیت بهداشت و درمان حیوانات در باغ‌‌ وحش‌‌های ایران چگونه است؟ آیا متخصصان دامپزشکی به اندازه‌ی کافی در دسترس هستند؟

وقتی از باغ‌ وحش صحبت می‌کنیم، در واقع درباره‌ی حیات وحش سخن می‌گوییم، بنابراین، دامپزشکان عمومی یا حتی برخی متخصص‌های دیگر نمی‌توانند به‌طور کامل درباره‌ی این موضوع و مسایل مرتبط با آن نظر دهند. برای این کار، حضور دامپزشک متخصص حیات وحش ضروری است. متاسفانه، تعداد این متخصصان در ایران بسیار اندک است.

 

به این مسئله اشاره کردید که مردم به حیوانات در باغ وحش غذا می‌دهند. به چه شکل می‌شود جلوی این مسئله را گرفت؟

زمانی‌که کسی وارد باغ ‌وحش می‌شود، باید مانند ورود به خانه‌ی فردی، آداب و رفتار مناسب را رعایت کند. از جمله این‌که سروصدا ایجاد نکند، به حیوانات غذا ندهد و زباله به‌سمت آن‌ها پرتاب نکند. جایگاه حیوانات نیز باید به گونه‌ای طراحی شوند که بازدیدکنندگان نتوانند وارد محوطه‌ی حیوانات شوند. از این نظر، باغ ‌وحش ارم تا حدی اصلاح شده است، اما متاسفانه سایر باغ‌ وحش‌ها هنوز چنین شرایطی را ندارند.

پیش‌تر، در برخی پارک‌ها حیواناتی نگهداری می‌شدند که حالا آن‌ها را جمع کرده‌اند. پارک‌ها مراکز شلوغی هستند و حضور حیوانات برای مردم و خود حیوانات مشکل‌ساز است. این مسئله در پارک‌هایی مانند پارک ساعی و پارک شهر تهران وجود داشت، البته این وضعیت تا حدی اصلاح شده است، تعداد حیوانات کاهش یافته و به نگهداری در قفس محدود شده‌اند. حضور این حیوانات فضا را کمی لطیف‌تر کرده و حال و هوای پارک را تغییر داده، اما استانداردهای لازم هم‌چنان رعایت نمی‌شود. مثلاً بازدیدکنندگان به‌راحتی نان خشک کپک‌زده به حیوانات می‌دهند و مسایل را رعایت نمی‌کنند. در فصل تابستان هم، حضور اردک‌ها در این پارک‌ها بوی خاصی در محوطه ایجاد می‌کند.

 

با توجه به نگرانی‌های مرتبط با حقوق حیوانات، آیا برنامه‌ای برای افزایش آگاهی عمومی و کاهش استفاده از حیوانات در نمایشها و سرگرمی‌ها وجود دارد؟

پدیده‌ی نمایش‌ها و سرگرمی‌ها، بیش‌تر به مسئله‌ی آداب و سنن و فرهنگ‌ها برمی‌گردد. این موضوع به فولکلور مناطقی خاص در ایران مربوط می‌شود. مثلاً «ورزاجنگ» که جنگی است که در شمال ایران بین گاوهای نر سازمان داده می‌شود. یکی هم جنگ سگ‌ها است. این‌ها بیش‌تر جنبه‌ی قمار دارند؛ یعنی سر حیوانی قمار و شرط‌بندی می‌کنند. ورزاجنگ، وضعیت بهتری دارد و به‌دلیل افزایش قیمت گاوها کم‌تر شده است، اما جنگ سگ‌ها هم‌چنان در برخی مناطق دیده می‌شود. نیروی انتظامی بخشنامه‌هایی صادر کرده و در صورت شناسایی، برگزارکنندگان را دستگیر می‌کند و برای این اقدامات مجازات‌هایی در نظر گرفته شده است. در مورد سیرک‌ها، تقریباً دیگر هیچ سیرکی در ایران فعال نیست. یک سیرک خلیل عقاب بود که از بین رفت. من نشنیده‌ام در سال‌های اخیر سیرک دیگری داشته باشیم.

 

در صورت مشاهده‌ی خشونت یا سوئرفتار با حیوانات در باغ ‌وحش‌‌ها، چه قوانینی برای برخورد با افراد یا مدیرهای متخلف اعمال می‌شود؟

من نمی‌خواهم از واژه‌ی خشونت استفاده بشود، بیش‌تر می‌توانیم در مورد سوئمدیریت صحبت کنیم. یعنی در باغ‌ وحش‌ها رفتار خشنی مانند زدن یا آزاردادن حیوانات وجود ندارد، چرا که نمی‌خواهند حیوان آسیب ببیند. ولی مسئله‌ی سوئمدیریت وجود دارد. برای مثال، ممکن است جایگاه حیوان به‌گونه‌ای باشد که حیوان بیافتد و دستش بشکند، زباله‌ای بخورد یا از لحاظ روانی در شرایط مناسبی نباشد. اگر جایگاه حیوان متناسب و استاندارد نباشد، ممکن است حیوان دچار افسردگی شود یا رفتارهای خشونت‌آمیز از خود نشان دهد. این سوئ‌مدیریت هم بیش‌تر در خصوص حیوانات گوشت‌خوار است. حیوان هرچقدر به سمت گوشت‌خواری برود، هزینه‌ی نگهداری‌اش بالاتر می‌رود، یعنی فرضاً هزینه‌ی تغذیه‌ی طوطی یا پرندگان دیگر، چندان بالا نیست، ولی ما وقتی دچار مشکل می‌شویم که حیوان به‌سمت گوشت‌خواری برود.

حیوانات گوشت‌خوار باید گوشت خوب مصرف کنند. گوشت باید فاقد چربی زیاد و استخوان‌های بیش از حد باشد و از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد. هرنوع گوشتی برای این حیوانات مناسب نیست، علاوه بر این، برخی حیوانات به تغذیه‌ی خاصی مانند موش نیاز دارند، موش‌هایی که در ایران برای این‌منظور استفاده می‌شوند، معمولاً در آزمایشگاه‌ها پرورش داده شده‌اند، محیط مناسبی داشته‌اند و سالم هستند، اما هزینه‌ی آن‌ها بالا است. این حیوانات در شرایط اسارت باید مانیتور شوند، چون زندگی طبیعی خود را ندارند. به‌دلیل نبود فعالیت‌هایی مانند جستجوی غذا، پیداکردن جفت یا حرکت در زیستگاه طبیعی، ممکن است دچار مشکلاتی مانند بالا رفتن کلسترول شوند. متاسفانه در بسیاری از موارد، این نظارت انجام نمی‌شود و زمانی متوجه وضعیت حیوان می‌شوند که دیگر ممکن است خیلی دیر شده باشد.

 

علاوه بر بحث تغذیه، مسئله‌ی جانمایی و نگهداری هم هست. گاهی کلیپ‌هایی در فضای مجازی دیده می‌شود که جایی‌که برای حیوان درنظر گرفته شده، اصلاً مناسب نیست. 

بله. این مسئله مخصوصاً در باغ ‌وحش‌های شهرستان‌ها بیش‌تر است، زیرا نظارت در آن‌جا کم‌تر است. شاید تعداد بازدیدکنندگان هم نسبت به شهرهای بزرگ کم‌تر باشد. این موضوع تا حد زیادی به حساسیت بازدیدکنندگان نیز بستگی دارد، یعنی هر استانی شاید این‌قدر بازدیدکننده‌ی حساس به مسایل نداشته باشد که فرضاً در تهران یا برخی شهرها هست. این‌که یک نفری از تهران یا جای دیگری برود و آن باغ وحش را ببیند و فیلمی بگیرد و گزارشی تهیه کند، ممکن است هزار نفر قبل از او رفته باشند و دیده باشند و برایشان اصلاً مهم نبوده و حساسیتی نداشته باشند.

 

آیا باغ ‌وحش‌‌های ایران برنامه‌‌های آموزشی خاصی برای آگاهی‌‌رسانی به بازدیدکنندگان درباره‌ی اهمیت حفاظت از محیط‌زیست و حیات وحش دارند؟ این‌که به بازدیدکننده آگاهی‌رسانی بشود که وارد خانه‌ی حیوانات می‌شود و چطور باید رفتار بکند؟

اصولاً این آگاهی‌رسانی انجام نمی‌شود. گاهی اوقات در زمان‌های شلوغ ممکن است تعدادی از داوطلبین و یا خود پرسنل باغ وحش بیایند و مداخله بکنند و اطلاعاتی را به بازدیدکننده‌ها بدهند، اما در حالت عادی، تنها چیزی که وجود دارد، تابلوهایی است که مشخصات حیوان، زیستگاه، نوع زندگی، زاد و ولد و تغذیه‌ی آن‌را توضیح داده‌اند. این اطلاعات در واقع شناسنامه‌ی حیوان است که در آن‌جا نصب شده است. بسیاری از مردم دید بصری کم‌تری دارند و بهتر است اطلاعات به‌صورت شنیداری به آن‌ها منتقل شود یا فردی حضور داشته باشد که به سوالات آن‌ها پاسخ دهد. این‌روش می‌تواند یادگیری بازدیدکنندگان را به میزان قابل توجهی افزایش دهد، اما این‌طور نیست که بروند بخوانند. خیلی‌ها اصلاً نمی‌دانند زیستگاه چیست، اطلاعات محیط‌زیستی مردم ما در این‌حوزه، کم است.

 

اگر بازدیدکننده‌ای قصد شکایت از شرایط داشته باشد، آیا امکان شکایت وجود دارد؟

بله، می‌تواند به مدیریت آن مجموعه شکایت کند. انتقادات و پیشنهادات برای این‌منظور وجود دارند. بااین‌حال، گاهی ممکن است مدیریت حضور نداشته باشد، به‌‌ویژه در روزهای تعطیل مانند پنج‌شنبه یا جمعه، در چنین مواقعی فقط پرسنل شیفت حاضر هستند. هم‌چنین، متاسفانه برخی از مردم فرهنگ صحیح شکایت و پیگیری را ندارند، ممکن است ناراحتی خود را با ناسزایی در محل و یا با گله و شکایت در جمع دوستان بیان کنند، اما راه اصولی برای طرح شکایت را دنبال نمی‌کنند.

 

آیا نیاز به برنامه‌ی آموزشی در این زمینه احساس می‌شود؟

بله. یکی از آرزوهای من این است که باغ ‌وحشی وجود نداشته باشد یا اگر هم هست، صرفاً برای نگهداری حیوانات آسیب‌دیده‌ی طبیعت باشد که بازگشتشان به زیستگاه طبیعی ممکن نیست. هم‌چنین، اگر چنین مراکزی به‌شکل تحقیقاتی فعالیت کنند، بسیار مفیدتر خواهد بود. می‌توانند رفتارشناسی حیوانات را بررسی کنند، این امر دانش ما را افزایش می‌دهد. می‌توانیم در شرایط اسارت، حیوانات را بررسی کنیم، یا این‌که باغ وحش‌ها واقعاً چیزی به معلومات شهروندان اضافه کنند. متاسفانه در حال حاضر به این نکات در باغ ‌وحش‌های ما توجه نمی‌شود. در کشورهای دیگر، باغ‌ وحش‌ها علاوه بر نمایش حیوانات، نقش آموزشی دارند، برای هر گروه بازدیدکننده یک راهنما تعیین می‌شود که اطلاعات مفیدی درباره‌ی حیوانات ارائه دهد، اما در ایران چنین امری وجود ندارد.

 

آیا باغ ‌وحش‌‌های ایران برنامه‌ای برای حفظ گونه‌های در معرض انقراض دارند یا فقط به نمایش حیوانات می‌پردازند؟

این گونه‌ها فرق می‌کنند. گونه‌های در خطر انقراض معمولاً نباید به اسارت گرفته شوند، مگر در موارد خاص مانند یوزپلنگ که آن هم نیازمند بررسی‌های تخصصی است. اصولاً نگهداری این حیوانات در باغ ‌وحش به‌طورکلی توصیه نمی‌شود.

 

آیا فکر می‌‌کنید باغ ‌وحش‌ها در ایران، هم‌چنان کاربرد آموزشی و حفاظتی دارند، یا به محیطی برای آسیب‌‌رسانی به حیوانات و تفریح غیرمسئولانه تبدیل شده‌‌اند؟

متاسفانه در بسیاری از موارد، باغ ‌وحش‌ها به‌جای ایفای نقش آموزشی، به محیطی برای آسیب‌رساندن به حیوانات تبدیل شده‌اند. اگر مدیران باغ ‌وحش، قبل از تصدی این مسئولیت، آموزش ببینند، وضعیت بهبود خواهد یافت. به‌نظر من، راه نجات باغ ‌وحش‌های ایران ارتقای علمی، تخصصی و تامین و حمایت مالی است.

 

اگر باغ ‌وحش‌‌های ایران توانایی تامین استانداردهای جهانی را ندارند، آیا بهتر نیست به‌جای نگهداری حیوانات، برنامه‌‌هایی مانند مراکز حفاظت طبیعی یا پناهگاه‌‌های زیستی راه‌‌اندازی شوند؟

این‌که بخواهیم جایی را بسازیم، کار درستی نیست، ما باید زیستگاه‌های طبیعی را حفظ کنیم. در برخی کشورها زیستگاه‌های مصنوعی برای گونه‌هایی که زیستگاه طبیعی‌شان از بین رفته ساخته می‌شود، اما حفاظت از قطعات باقیمانده‌‌ی زیستگاه طبیعی، راه‌حل بهتری است. وقتی زیستگاه از بین برود، حیوانات نیز از بین خواهند رفت. فرضاً ما در شیراز سنجاقک‌هایی داشتیم که به‌دلیل ساخت و سازهای شهری در آن‌جا از بین رفتند. گاهی هم ما اصلاً متوجه این نابودی نمی‌شویم و وقتی متوجه می‌شویم که دیگر حیوانی نیست. مثلاً در مطالعه‌ای تازه متوجه می‌شویم که چند سال قبل در این محل، فلان حیوان بوده و حال دیگر نیست. در حیوانات بزرگ‌تر، زودتر می‌توان متوجه مسئله شد، اما در حیوانات کوچک‌تر این کار مشکل‌تر است، مگر این‌که آن منطقه را دائم رصد کنید.

 

اگر فکر می‌کنید نکته‌ای ناگفته مانده، آن‌را بیان کنید.

از شهروندان می‌خواهم که ضمن بازدید از باغ‌ وحش‌ها، به‌عنوان خانه‌ی حیوانات، با احترام با حیوانات رفتار کنند. آن‌ها در اسارت به‌اندازه‌ی کافی تحت فشار هستند. به کودکان آموزش بدهیم که زباله یا غذا به‌طرف حیوانات پرتاب نکنند. حیوانات باغ ‌وحش گرسنه نیستند، زیرا تغذیه‌ی آن‌ها به‌خوبی تامین می‌شود. هم‌چنین، حضور بازدیدکنندگان می‌تواند به تامین هزینه‌های نگهداری حیوانات کمک کند. در زمان تعطیلی باغ ‌وحش‌ها (مانند دوران کرونا)، این مراکز از نظر مالی با مشکلاتی مواجه می‌شوند، بنابراین حضور مسئولانه‌ی مردم در باغ ‌وحش‌ها و افزایش آگاهی عمومی، می‌تواند نقش مهمی در بهبود شرایط این حیوانات داشته باشد.

 

با سپاس از وقتی که در اختیار ماهنامه‌ی خط صلح قرار دادید.

توسط: علی کلائی
نوامبر 21, 2024

برچسب ها

باغ وحش باغ وحش صفادشت حقوق حیوانات حیات وحش خط صلح 163 سازمان حفاظت محیط زیست علی کلائی ماهنامه خط صلح مرگ حیوانات باغ وحش مهدیه جعفری