آخرین به روز رسانی چهارشنبه, نوامبر 22, 2023
22 مه 2018 editor معرفی کتاب ۰
“این جا صدای گرگ ها بلندتر است”، نام کتابی است که در قالب رمان، زندگی کولبران و رنج آنان در منطقه هورامان کردستان را روایت می کند.
آن طور که عادله خلیفی، نویسنده کتاب در گفتگو با رسانه ها روایت کرده است، این جا صدای گرگ ها بلندتر است در مورد داستان زندگی چهار دوست به نام های “هوران”، “شوان”، “راویار” و “هیوا” است که سه نفر از آن ها در پاییز سال ۱۳۹۵ تصمیم می گیرند با پس اندازی که دارند، قاطری بخرند تا با تقسیم چرخشی آن بین خودشان، سختی های حمل بار برایشان آسان تر شود. داستان که با افسانه و اشعار کردی نیز تلفیق شده است، به زندگی شخصی این چهار نفر و خصوصاً شوان -که شخصیت محوری داستان است- نیز نگاه ویژه ای دارد. شوان پسر جوانی است که خانواده اش در پی بمباران شیمیایی حلبچه به هورامان پناه آورده اند. او که مجبور است برای گذران زندگی کولبری کند، در آن سوی مرزها به دختری علاقه مند می شود که زندگی او نیز به سبب گریز از خشونت های ناموسی، با مشکلات بسیاری همراه بوده است.
در بخش ابتدایی این رمان می خوانیم: «پاییز آن سال دیرتر آمد. غیر از همان یک باری که در مهر باران آمد، تا آبان خبری از باران نشد. مهر پاکِشان از شهر دور می شد اما هنوز می شد هرم گرما را از شهر حس کرد. سرخ و زرد و نارنجی برگ ها را دیرتر از هر سال در درخت ها می دیدی. طبیعت عجله ای برای برگ ریزانش نداشت. انگار که عقب افتاده باشد یا اصلاً دلش نخواهد به پاییز برسد. مه که به کوه ها نشست، پاییز هم در شهر حس شد.
تقویم ورق خورده بود و آبان با کولی از سردی و تندی سرازیر شده بود در شهر. رنگ عوض می کرد در برگ ها، شُر می گرفت در پلکان ها، سوز می کشید در درز پنجره ها و هو می کرد در پرده ها، پهن می شد در آسمان و کشیده می شد بین کوه ها و روی کمر شهر فشار می آورد. قلبش را سنگین می کرد از ندیدن خورشید. پاییز نشسته بود روی بام خانه ها، روی قامت درخت ها و نمناکی جاده ها. پاییز آمده بود و راه ها لیز بود و لغزنده و زمان برای بردن کول به شماره افتاده بود. کار، مرده در حال احتضاری شده بود که چیزی به قطع نفسش نمانده. پاییز سنگین آمده بود و آمده بود که بماند که پیوند بخورد با زمستان. پنجره را که باز می کردی کوه بود که در مه فرورفته بود. کوه بود که زبانه کشیده بود از انتهای دره تا آسمان».
خانم خلیفی با اشاره به این که تماشای یک فیلم مستند درباره کولبران اولین بار او را به نوشتن در این خصوص ترغیب کرده، در توضیح این که چرا تصمیم گرفته است به موضوعاتی نظیر کولبری، بیکاری و خشونت های ناموسی در کردستان در قالب رمان بپردازد، به میزان اهمیت و تاثیر ادبیات و هنرهای بصری در ذهن مردمان اشاره می کند. او هم چنین معتقد است که اگر حتی دو بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم عکس ها و مستنداتی که از بمباران حلبچه به جای مانده است، تا چه حد توانسته موثر واقع شود؛ از جمله این که آمران و عاملان آن توبیخ شوند و او هم بعد از حدود سی سال رمانی که به آن موضوع نیز نیم نگاهی دارد، بنویسد. با این حال، به دلیل نبود عکس ها و مستندات مشابه در رابطه با سردشت، این واقعه در مقایسه با مورد مشابه حلبچه، مهجور مانده است.
خواندن این کتاب، خصوصاً که اولین رمانی است که در زبان فارسی با موضوع کولبران منتشر شده است، به مدافعان حقوق بشر و هم چنین علاقه مندان عام قالب رمان، توصیه می شود.
نام کتاب: این جا صدای گرگ ها بلندتر است
نویسنده: عادله خلیفی
زمان انتشار: ۱۳۹۶
ناشر: کوله پشتی
23 ژوئن 2014 ۹
11 ماهپیش