آخرین به روز رسانی دوشنبه, می 22, 2023
26 سپتامبر 2014 editor کارگران, مقالات دیدگاهها برای دربارهی رابطهی حقوق کارگران و حقوق بشر/ منصور اسانلو بسته هستند
سابقهی به وجود آمدن قوانین در تاریخ معاصر، از دو منظر مردم و حکومتها، قابل بررسی است؛ کدام نیازها باعث شد که اساساً قوانین شکل بگیرید و حقوقی یه مردم تعلق بگیرد.
با رشد ابزار کار و تولید و به وجود آمدن فرماسیون سرمایه داری، طبقهی تولید کنندهی جدیدی در سپهر زندگی بشری رشد کرد و گسترش پیدا کرد. این طبقه با نیروی کار خود نیازهای انسانهای دیگر را تحت مدیریت سرمایه داران رفع میکنند و در جریان تولید، نیروی کارش را میفروشد. یعنی ساعاتی از زندگی خود را در اختیار سرمایه دار قرار میدهد و از او دستمزد میگیرد اما دستمزدی که میگیرد تامین زندگی او را نمیکند پس با کارفرما وارد چانه زنی میشود تا دستمزد بیشتری بگیرد. آغاز این گفتگوها که از دوران زمین داری و ارباب رعیتی به اشکال مختلف ادامه داشته، از التماس و درخواست تا خواهش و فریاد و درگیری و اعتراض و اعتصاب تا درگیری و به آتش کشیدن زمین و خانهی اربابان و کشته شدن میلیونها انسان در این دوران، انواع روش چانه زنی و گفتگو بین کارگران و کارفرماها و رعیتها و اربابها بوده است.
در طی دوران تغییر روش تولید، مبارزاتی که تودههای محکومین “یعنی مردم” درگیر آن میشوند، خود به خود مرزهایی تعیین میشود که کسی از قبل آنها را تعیین نکرده است. مثلاً به مرور زمان مالکان دربارهی جنگلها و یا منابع طبیعی قوانینی به تصویب میرسانند و برداشت چوب از جنگلها و بریدن درختها را توسط کشاورزان و مردم عادی ممنوع میکنند،اما نیاز، کارگران و کشاورزان را وادار به استفاده از جنگلها می کند و درگیری هایی در این رابطه شکل میگیرد که نهایتاً طی دهها و صدها سال به تدریج از حاصل مبارزه و درگیری طرفین، قراردادهایی شکل میگیرد که از جنبهی یک کارگر و یک کارفرما و یا یک مالک و رعیت دامنهی وسیعتری پیدا می کند و به شکل قرار داد محلی و سپس منطقه ای و استانی و کشوری در می آید که هر کدام از این قوانین بر حقوقی دلالت می کند که بر پایهی سطح تعادل نیروهای دو طرف و نیروهای بینابینی و تاریخ درگیری این نیروها با یکدیگر و سوابق قول و قرارها و قراردادهای فی مابین نسلهای قبلی تعریف میشوند. یعنی مجموعهی قوانین و حقوق به کف آمدهی امروزین مبتنی بر روال پروسهای طولانی و دشوار و پیچیده و پر افت و خیز بر بستر زمان و مکان و شرایط ویژهی هر منطقه و محل و کشور و سپس در ابعاد به هم پیوسته ملی و کشوری و جهانی، با گسترش معاملات و پیشرفت وسایل حمل و نقل و سفرها و دامن گستری روابط اقتصادی و از پی آن روابط اجتماعی و سیاسی، و تاثیر گذاری مبارزات دو سویه و همهی روابط انسانی از اشکال کشوری و منطقه ای و قاره ای هم، دامنه دارتر میشود و به روابط جهانی و تاثیر گذاری بین المللی می انجامد.
در ادامهی همین فرایند رو به گشایش و گسترش جهانی شدن، میبینیم که به تدریج در قرنهای هجدهم و نوزدهم، حجم انبوهی از پیکارها و مبارزات گوناگون کارگری، دهقانی، روشنفکری، روشن اندیشی، ملی، مدنی، شکل می گیرد که هر کدام از این درگیریها مسائل جدیدی را به وجود میآورد و کار را به جنگهای جدید در ادامهی جنگهای قدیمیتر می کشاند و از پی همهی اینها قوانین فردی و گروهی و شهری و روستایی و منطقه ای و کشوری، به قوانین و حقوق جهانی و بین المللی کشیده میشود، فرایند پیچیده و بغرنج و بسیار ژرف تکامل پراتیک بشری به جمع بندی نظریات و رشد تئوریک همهی حیطه های بشری میانجامد، و بحث های نظری جای خود را در امور انسانی به تصویب قوانین و چانه زنی های دسته جمعی بر سر میز مذاکرات می دهند؛ حاصل این حق خواهیها و پذیرش حقوق مختلف در رابطه با حق هر انسانی به گسترهی جهانی حقوق همهی انسانها کشیده می شود و تعاریف حقوق فردی بر پایهی مبارزات اجتماعی و سیاسی و پس از طی فرایندهای انقلابات اجتماعی، اقتصادی، طبقاتی اشکال جدید و محتوای جدیدی پیدا میکنند.
به همین ترتیب از درون مبارزات طبقاتی و کارگری طی سه-چهار قرن اخیر، حقوق پایهای به عنوان حقوق کارگران و کشاورزان و عموم مردم به رسمیت می رسد، که همانا از اساسی ترین آنها حق آزادی هر فرد و حق مساوات طلبی هر انسان و حق بهره مندی هر انسان از مواهب طبیعت و اجتماع و حق مالکیت بر سرنوشت خویش و بر حاصل کار و تلاش فرد، حق سفر که هر انسانی بتواند به هر کجا برای ادامهی کار و زندگیاش برود و به حقوق اساسی آزادی مطبوعات نشریات، بیان، اجتماعات، گردهمایی و راهپیمایی و حق کار و اشتغال و آزادی، انتخاب شغل و داشتن اتحادیه و احزاب و دیگر حقوق دست می یابیم و از درون جوامع پراکنده و برج و باروهای روستایی و اربابی، پیوندهای مستحکم شهری و روابط بسیار پیچیدهی شهری شکل میگیرد؛ البته همهی این دستاوردها ناشی از تغییرات بزرگ در ابزارهای تولید، شیوهی تولید، موضوعات کار و روابط تولیدی است. همچنین در فرایندهای بزرگ انقلابی قرن هفدهم از جمله انقلاب صنعتی و اقتصادی انگلستان و روند دائمی اصلاحات این سرزمین در پی اختراع ماشین بخار و انقلاب بزرگ مردم فرانسه در قرن هجدهم و انقلابات پیاپی آن در قرن نوزدهم تاکنون، پاریس و انقلاب بزرگ روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ و همچنین پیامدهای تک تک جنگهای استقلال طلبانهی آمریکا و سپس هر تغییر دگرگون کننده زیر بنای تمام کشورهای دیگری است که توسط کشتیهای اروپاییان فتح شدند و به چرخهی عظیم اقتصادی و اجتماعی فعال سیستم سرمایه داری کشیده شدند و در نتیجهی روند دستاوردهای قانونی و حقوقی در مسیر کامل جهانی شدن و همگانی شدن قرار گرفت و دانشپژوهان و روشنفکران و انقلابیون و متفکرین هر کدام به همراه هم مهر خود و زبان و نتایج دستاوردهای فکری و پژوهشی خود در امور مسایل اجتماعی و علوم انسانی و انسان شناسی و نیازهای انسانی را به آن افزودند و نام هر کدام از متفکرین دوران روشن بینی و روشن فکری برگوشهای از این دستاوردهای عمومی و حقوقی و حقیقی مورد نیاز انسانها حک شده است، دستاوردهای حقوقی کارگران که در روندی سیصد ساله به دستاورد عمومی همهی انسان ها تبدیل شد و همهی آنها بیان کنندهی رفع نیازهای همهی انسانها ست و تعیین کنندهی این حقوق؛ که مشخصاً در مقاولهنامههای مربوط به سازمان بین المللی کار در سال ۱۹۱۹ ثبت می شوند و از طریق درخواستهای عمومی اتحادیهها و فدراسیونهای سراسری کارگران و کارفرمایان جهان مطرح و با چانه زنیهای بسیار به عنوان بخش بزرگی از دستاوردهای حقوقی جامعهی ملل پذیرفته میشود و سال به سال در کنفرانسهای سالیانه و در کنوانسیونهای متفاوت بر این حقوق و بر پایهی نیاز بشری و رشد و درک بیشتر انسانهای درگیر در هر سرزمینی که می توانند خودشان را متشکل سازند و نیرویی از پایین ایجاد کرده و درخواستهای عینی خود را به مراکز شور و مشاوره بفرستند و در یک روند تصمیم گیری طولانی و پیچیده به تدریج آن درخواستها شکل قانونی و حقوقی پیدا میکنند و مصوبه میشوند و از حمایتهای پشتوانههای اجرایی بهره مند میشوند.
از آنجا که صاحبان قدرت و ثروت در طول تاریخ نیازی به پیکار برای رسیدن به خواستههای خود نداشته اند و اغلب حقوق دیگران را تضییع (ضایع) میکردهاند، عموماً این قوانین کارگری و حقوق بشری دستاورد پیکار دائمی و روزانه و مداوم و مکرر همهی کارگران و زحمتکشان و روشنفکران و دانشمندان مردمی است. که همهی بشریت مترقی و همهی مقاومت نیروهای ارتجاعی در شکل گیری آن و در نقطهی تعادل قرار دادن بسیار شکنندهی فعلی آن نقش داشته اند، که موتور هر کدامش رشد تولید و روابط و تغییر شرایط زندگی انسانها و رشد آگاهی و بینش و طرح نیازهای نوین همهی ما انسان بوده است تا که بعد از جنگ جهانی دوم و به تبع نتایج بسیار دهشتناک جنگ جهانی اول و دوم که برای بشریت رنج و مرگ و نابودی و شکنجه و کشتار و ستمگری عریان و نژادپرستی و همهی پدیدههای غم انگیز و ضد اجتماعی و بشری را به عهده داشت، نمایندگان نیروهای پیروز شده بر فاشیزم، در پی درک نیاز همهی ابنای بشر با طرح کنوانسیونهای متعدد در سازمان جهانی کار و انتقال بسیاری از دستاوردهای آن توسط متفکرین مدافع حقوق انسانها که از دهها سال قبل برای جلوگیری از تجاوز به حقوق تک تک انسانها در شکلهای مختلف طرح دفاع از حقوق انسانها را مطرح کرده بودند، بالاخره در سال ۱۹۴۸ با توافق برمفاد اعلامیهی جهانی حقوق بشر به عنوان یک سند لازم الاجرای جهانی توسط همهی افراد و حکومتها در ذیل شکل گیری سازمان ملل متحد، رعایت حقوق همهی انسانها را به عنوان زیر بنای جلوگیری از دشمنی و ایجاد هر جنگ خانمانسوز دیگری مطرح کردند و با تصویب آن، به عنوان یکی از دستاوردهای خرد بشری، آن را به جهانی که از جنگهای بزرگی باقی مانده بود عرضه کردند. در دهههای بعد و با رشد پیکارهای کارگری و نیاز به نیروی کار حمایت شدهی کارگران در کشورهای آسیب دیده از جنگ و برای بازسازی ویرانی ها نیز، بندهای مختلفی به ۱۹ بند اول این اعلامیه جهانی تحت فشار روزانهی سازمان ها، فدراسیون ها، سندیکاها و احزاب و دولتهای کارگری به آن اضافه شد. نهایتاً هم در سال ۱۹۶۲ میلادی بندهایی عمیقاً اقتصادی و اجتماعی تحت عنوان حقوق کار و حقوق اقتصادی و داشتن تشکل و اتحادیه و شغل به تصویب رسید.
در مجموع روند پیکار و مبارزهی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سطح سازماندهی نیروهای موثر در امر تولید و توزیع ثروت در جهان درشکل گیری این حقوق و مصوب کردن آنها نقش آفرینی داشته و دارد؛ حقوقی مثل داشتنِ مسکن، بهداشت، درمان، آموزش، کار، خوراک، پوشاک درکنار حق داشتن آزادی بیان، مطبوعات، دسترسی به رسانه، و دستیابی به اخبار و اطلاعات و انتشار اخبار و اطلاعات و پخش نظریات فردی و گروهی و همچنین آزادی سفر، آزادی داشتن دین یا نداشتن آن یا تغییر آن و به دست آوردن ملیت جدید و سکنی گزیدن در سرزمینی دیگر، داشتن یا نداشتن خانواده، آزادی در تصمیم گیری برای سرنوشت فردی خویش و رعایت حقوق فردی افراد با نوع انتخاب زندگی شخصی به لحاظ جنسی و فرهنگی و اجتماعی که چهارچوبهای کلی این دستاورد هاست که در کنار آزادی فردی آزادیهای اجتماعی همچون داشتن احزاب و سندیکاها و دیگر تشکل ها و ان جی او(NGO) های غیر دولتی و حق حضور در مدیریت جامعه و در روند برگزاری انتخابات و یا روشهای دیگر و حتی داشتن حق حضور در عالیترین سطوح مدیریت اجتماعی- شهری و روستایی و استانی و کشوری تا جهانی و نهادهای بین المللی و همهی اینها به میزان تلاش و شایستگی و رفع موانع که قدرتمندان درهر منطقه و شهر و کشور و جهان ایجاد کرده اند، و اساساً مبارزهای هم که امروزه بر علیه انحصارات و تمرکز گرایی قدرت و ثروتهای افسانه ای صورت می گیرد، ادامهی همان مبارزات دستیابی همهی انسانها به حقوق برابر و امکانات برابر است که بسیار پیچیده تر و دشوارتر شده است و با کمک تکنولوژی های کامپیوتری و اینترنت و ایجاد روشهای شبکهای، دستاوردهای جدیدی در مبارزات اجتماعی و سیاسی امروزین داشته است. همچنین با گسترش بسیار وحشتناک رسانهها و تاثیر گذاری آنها بر افکار عمومی و هدایت تفکر و انتخاب مردم به صورت ناخودآگاه و آموزش غیر مستقیم، عملاً مبارزه برای دفاع از حقوق کارگران و حقوق بشر ابعاد بسیار نو و کمپلکس (بغرنج) پیدا کرده است. مبارزه ای ناپیدا که صاحبان رسانهها و ماشینهای جستجوگر جهانی با در دست داشتن کلید معرفی و یا حذف، پُر اثر کردن یا کم اثر کردن آدمها و نظریات و افکار به نوعی دیگر و بسیار نرم، بخشهای زیادی از برابری در استفاده از امکانات رسانهای، اطلاع رسانی و طرح افراد و افکار و موضوعات در اختیار خود گرفتهاند و به همین ترتیب دولتها و انحصارات و قدرتهای مالی و الیگارشیهای جهانی مالی- رسانه ای- نظامی و فرایند شکل دهی به افکار عمومی را از سطح دولتها و ملتها و افراد، به سطح افکار عمومی جهانی رسانده اند و عملاً هر آنچه که آن رسانه ها بخواهند به صورت بسیار بزرگ و جنجالی و همگانی توسط مردم جهان دیده و شنیده و درک می شود، که این خود امروزه یکی از عرصههای بسیار دشوار و پیچیدهی مبارزه برای پیکار گران مدافع حقوق کارگران و حقوق همهی انسانهاست که به نوعی بسیاری از مفاد اعلامیهی جهانی حقوق بشر در رابطه با دستیابی همهی انسانها به منابع خبری و تلاش برای اطلاع رسانی و خبردهی و طرح نظریات تک تک یا گروهی از آدمها را تحت تاثیر قرار داده و آن را به نوعی ناپیدا اگر چه که سلب نکرده، اما کاری در همین حد انجام داده و طرح افکاری را غیر از آنکه سیستم های بزرگ و حکومتها و دولت ها میخواهند، بسیار دشوار کرده است و امروزه پیشگامان دفاع از دموکراسی و حقوق بشر و صلح و عدالت اجتماعی و محیط زیست دائماً و لحظه به لحظه در جستجوی راهکارهای تازه و پیدا کردن شیوههای نوین برای انسانی کردن و همگانی کردن و بی خطر کردن این دستاوردهای پیچیده انفورماتیک، سایبرنتیک و اینترنتی و شبکهای هستند، همان تضاد همیشگی که شکلی کاملاً مجازی، تجریدی، خرد گرایانه و عمیقاً انسانی و طبیعی اما بسیار ناپیدا دارد.
در شرایط کنونی که الیگارشیهای مالی بزرگ جهانی و صاحبان قدرت در بازارهای بورس تمام دستاوردهای تولیدات بشری را تبدیل به عدد و رقم و رمز و کد کرده اند و سطح پیکار اقتصادی به نوعی پیکار قمار خانه ای بورس بازی در سراسر جهان تبدیل شده است و سرمایه شدیداً و به گسترده ترین شکلش تمام جهان را در برگرفته است و عملاً انحصارات ناپیدای مالی، رسانهای، نظامی، صحنه گردان شکل دهی به افکار عمومی جهانی شدهاند، و هر لحظه همهی مردمی که به لپ تاپ و یا یک موبایل کمی پیشرفته دسترسی دارند، در جریان هر اتفاقی در کرهی زمین قرار میگیرند که از طریق گوگل و فیس بوک و اپل و توییتر منتشر میشود و سایتهای خبری و شبکههای خبرگزاری سنتی مثل رویترز و آسوشیتدپرس و غیره هم آنها را منتشر کرده و شبکههای رسانهای تصویری مثل بی بی سی، ای بی سی، سی ان ان، وی او ای و غیره به آنها شکل همگانی تری از لحاظ دسترسی می دهند؛ عملاً همهی افکار عمومی جهانی و در ابعاد ملی هم در هر کشور تحت تاثیر رسانههای به شدت تقویت شدهی داخلی آن کشورها شکل میگیرد و همهی واقعیات و حقایق و گاه مطالب بسیار مهم که به سرنوشت میلیاردها و میلیونها نفر مربوط میشود، در اختیار همگان قرار نمیگیرد، رفتار و افشاگریهای برخی از کارگران بسیار متخصص رسانهای مثل اسنودن و ویکی لیکس و برخی دیگر در سطح کشورهای کوچکتر، یکی از روش های جدید مبارزان حقوق بشر و کارگران میشود که ابعاد جزیی آن باز هم برای همگان بیان نمیشود و سطح اهمیت این اقدامات بسیار کمرنگ میگردد، اما پیکار در ابعاد دفاع از حقوق بشر توسط کاربران و متخصصان اینترنتی و هکرهای مختلف در دو سوی این پیکار نقض کنندگان حقوق بشر و مدافعان گسترش حقوق بشر ادامه دارد و صحنهی امروزین رابطه بین حقوق کارگران فکری و متخصصین مدافع حقوق بشر و کارفرماهای دارندهی مراکز میلیاردها میلیارد اطلاعات انبوه همهی انسانها که هر لحظه بیشتر تولید و دسته بندی و کد گذاری می شود و برای هدایت عمومی بشر در خطی که صاحبان این قدرتهای افسانهای مجازی میخواهند، دقیقاً بیانگر چگونگی شکل گیری قوانین حقوقی جدید در دفاع از حقوق همهی انسانهاست. یعنی وقتی نوع رابطه بین کارگران، کارفرمایان، مالکان، مدافعان و مخالفان رعایت حقوق بشر را در عرصهی کاملاً بیرونی استفاده از شبکههای اینترنتی و رسانهای ملاحظه میکنیم، پیکاری مدرن و پسا مدرن و شگفت انگیز که چون در حال اقدام و عمل است و هر لحظه بر روی همهی ما با سرعت و قدرت اثر میگذارد، ممکن است بسیاری آن را درک و لمس نکنند و هنوز برای آن قانونمندیهای اصلی ارائه نشده باشد، اما اصل ماجرای چگونگی رابطه بین کارگران و حقوق آنها و حقوق همهی انسانها در همهی ابعاد شگفت انگیز آن به خوبی دیده میشود و اگر که از کارگران دیدی محدود ارائه ندهیم و همهی انسانهایی را که با هر تخصص و هر نوع کار دستی و فکری که در تلاش هستند و در ازای کاری که انجام میدهند مزد می گیرند و کار آنها و نتایج کار آنها به سود همهی بشریت تمام می شود را کارگران بدانیم، آن وقت تلاش همهی این کارگران ساده و عادی از معدن و بخش خدمات و رفتگر محله تا ادوارد اسنودن در مراکز اطلاعاتیِ بزرگترین و قدرتمندترین اقتصاد و نظامی جهان را در یک راستا ببینیم، کاملاً متوجه رابطهی حقوق کارگران و حقوق بشر میشویم.
23 ژوئن 2014 ۹
5 ماهپیش