آخرین به روز رسانی شنبه, سپتامبر 23, 2023
21 مارس 2023 Editor حقوق فرهنگی, مقالات ۰
در ابتدا لازم است که به مفاهیمی از قبیل: چیستی تاریخ و چیستی بناهای تاریخی و اهمیت حفظ و چگونگی حفاظت و وظیفهی وزارت میراث فرهنگی مروری اجمالی داشته باشیم و همچنین به جرایم علیه میراث فرهنگی نیز در صورت مساعدت زمان اشاره شود.
واژهی تاریخ یا هیستری (History)، به وقایع و اتفاقهایی که در گذشته رخ دادهاند و مطالعه و بررسی بر روی آنها اشاره میکند. زمانیکه صحبت از تاریخ میشود شما میتوانید صحبت از تاریخ زمینشناسی، تاریخ زیستشناسی و غیره را نیز به میان بیاورید اما مسئلهی اصلی که تاریخ را در ذهنها تداعی میکند همان تاریخ انسانی و تمدن انسانی از زمان شناخت آن است.
در واقع تاریخ مجموعهای از حوادث فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به ما نشان میدهد که در طی زمان و مکان مشخصی در جوامع بشری اتفاق افتادهاند. پس تاریخ به انواع مختلفی تقسیم میشود: تاریخ فرهنگی، تاریخ اجتماعی، تاریخ سیاسی و غیره. برخی اعتقاد دارند که تاریخ تنها علم ثبت رویدادها است اما تفاسیر مختلفی در این خصوص وجود دارد؛ برخی اعتقاد دارند که تاریخ نوعی علم است.
مایکل استنفورد، استاد برجستهی تاریخ هم این دو مطلب را از هم تفکیک میکند و تذکر میدهد که «موضوع تاریخ» از «آگاهی داشتن» نسبت به آن متفاوت است. او دانش تاریخ را «خاطرهی تاریخی» مینامد و انواع آن را بیان میکند. وی در این باره مینویسد: «در آغاز باید این نکته روشن شود که تاریخ یک چیز نیست، بلکه چندین چیز است. تاریخ هم عبارت است از چیزی که اتفاق میافتد یعنی موضوع تاریخ و هم تصویری که از آن در ذهن میسازیم یعنی دانش تاریخ. تاریخ نخست همان چیزی است که ما میخواهیم باور کنیم که مجموعهای باشد از رویدادها یا موقعیتهای عینی، با وجودهای قابل شناسایی و قابلِ تشخیص واقع شده در زمان و مکان معین. تاریخِ دوم عبارت است از ذخیره، یادآوری، بازآفرینی و باز فهم آن رویدادهای و بالاخره تأثیر آنها بر شیوهی برخورد ما با رویدادها و موقعیتهای کنونی. با مسامحه، همهی این موارد را میتوان قلمرو خاطره نامند.» (۱)
هدف تاریخ آگاهی دادن به نسل امروز نسبت به رخدادهایی است که در گذشته به وقوع پیوستهاند. همین نکته باعث میشود که بسیاری تصور کنند تاریخ، کاربردی نیست. اما جالب است بدانید که کسانی که تاریخ را خوب مطالعه میکنند و به آن مسلط هستند و درک میکنند که دلایل انقراض یک نسل، دلایل از بین رفتن یک تمدن، دلایل از بین رفتن یک سلسلهی پادشاهی و دلایل از بین رفتن نوعی فرهنگ بکر و زیبا چه چیزهایی بوده است، میتوانند از همان دلایل برای جلوگیری از بروز مجدد اتفاقهای بد استفاده کنند. به قول خودمان که میگوییم «تجربه را تجربه کردن خطاست»، میتوانیم با تسلط بر تاریخ به این فهم برسیم که تجربیات گذشتگان ما در برخورد با مشکلات و مسائل جامعه چگونه بوده و نتیجهی آن چه شده. تاریخ دربرگیرندهی تمامی اموری است که انسان یا حیات آدمی در آن موثر است؛ امور اقتصادی، مذهبی، هنری، حقوقی، نظامی و عملی و غیره همه از مواردی هستند که تاریخ دربرگیرندهی آنهاست.
بناهای تاریخی
بنای تاریخی، سایت، محوطه یا میراث تاریخی رسمی مکانی است که در آن پاره و یا پارههایی از تاریخ سیاسی، نظامی، فرهنگی، و اجتماعی به دلیل ارزش میراث فرهنگی آنجا نگهداری شده است. مکانهای تاریخی معمولاً توسط قانون و نهادهای قانونی محافظت میشوند و بسیاری از آنها به طور رسمی سایت تاریخی ملی شناخته شدهاند. یک بنای تاریخی ممکن است ساختمان، چشمانداز، سایت یا یک ساختار باشد که از اهمیت محلی، منطقهای، یا ملی برخوردار است.
مکانهای میراثی تاریخی و دیگر ابنیه میراثی، اغلب به گونهای نگهداری میشوند که برای بازدید عمومی آمادگی داشته باشند. بازدیدکنندگان ممکن است با احساسی نوستالژیک (آمیزهای از غم افسوس و شادی افتخار) برای دوران گذشته، در پی فراگیری آموزههایی دربارهی بخشی از میراث فرهنگی خود، یا علاقهمندیهای متعارف عمومی در یادگیری بیشتر در مورد بافت تاریخی این گونه سایتها از آنها بازدید کنند.
در اینجا بایستی به اهمیت و ضرورت مسئله اشاره شود. اهمیت به مهم بودن مسئله ارتباط دارد؛ اینکه موضوع موردنظر، قابلیتهای منحصر به فردی دارد که میتواند به حل مسئله یا بهبود وضعیت مورد نظر، کمک کند و ضرورت به ضروری و فورس ماژور بودن مسئله، اشاره دارد؛ اینکه اگر به این مسئله توجه نشود، گروه، صنف یا جامعهای ضرر میکنند یا از منفعتی محروم میمانند. به همین دلایل حفظ میراث فرهنگی از ضرورت خاصی برخوردار است.
به طور کلی، میراث فرهنگی از تاریخ، پیشینهی فرهنگی، هنری و علمی، آثار تاریخی، آداب و رسوم ملتها و غیره پرده بر میدارد؛ تا جایی که بدون شک باید به عنوان یک حق بشری در میان مصادیق حقوق فرهنگی بشر آن را به رسمیت شناخت و در راستای حفاظت از آن بر آمد. در واقع، این حق مردمان هر کشور است که از میراث فرهنگی گذشتگانشان به درستی حمایت گردد. به همین خاطر است که ضرورت حفاظت از این آثار، به عنوان یک دغدغهی ملی و جهانی در نظام حقوقی هر کشور تبلور یافته است. در این راستا، نظام حقوقی ایران به ویژه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، با درک اهمیت و ضرورت حفاظت از میراث فرهنگی، در اصل ۸۳ قانون اساسی مقرر داشته است که «بناها و اموال دولتی که از نفایس ملی باشند، قابل نقل و انتقال به غیر نیست مگر با تصویب مجلس شورای اسلامی، آن هم در صورتی که از نفایس منحصر به فرد نباشد». هرچند اصل یادشده از میراث فرهنگی به صراحت نامی نبرده است، ولی میتوان گفت به یکی از حقوق فرهنگی مردم در برابر دولت، یعنی حق حفاظت از میراث فرهنگی و معنوی کشور پرداخته است. در واقع، در این اصل، به تکلیف دولت مبنی بر حفاظت از آثار تاریخی، ممنوعیت و محدودیت انتقال آنها پرداخته شده است. افزون بر آن، برابر بندهای «ز» و «ط» مادهی ۸ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۱۳۸۶، «ترویج فرهنگ و مبانی اسلامی و صیانت از هویت ایرانی، اسلامی و حفاظت از میراث فرهنگی در زمرهی امور حاکمیتی و از جمله تکالیف دولت است». در واقع این صیانت به معنای انجام فعالیتهایی به منظور پاسداری از میراث فرهنگی کشور است. در این خصوص، منشور حقوق شهروندی مصوب ۱۳۹۵ نیز ضمن پیش بینی برخورداری همهی شهروندان از آثار و فواید توسعهی فرهنگی و پیشرفتهای علمی، مشارکت در حیات فرهنگی و حمایت متوازن از جنبههای مختلف فرهنگ (مادهی ۹۵) و همچنین ضمن شناسایی احترام به تنوع و تفاوتهای فرهنگی مردم ایران به عنوان بخشی از میراث فرهنگی در چارچوب هویت ملی (مادهی ۹۶) در مادهی ۹۸ در مورد حق بر حفاظت از میراث فرهنگی اعلام میدارد که «دولت مکلف به حفظ و حراست از میراث تمدنی و فرهنگی و حفظ آثار، بناها و یادبودهای تاریخی صرف نظر از تعلق آنها به گروههای مختلف فرهنگی است». گفتنی است که قوانین و مقررات گوناگونی از صدر مشروطیت تاکنون به تکلیف دولت در زمینهی بررسی، شناسایی، مستندسازی، ثبت، حفاظت و بهرهبرداری از آثار تاریخی پرداخته است.
در قانون مجازات اسلامی هم از مادهی ۵۵۸ تا ۵۶۹ به جرایم علیه میراث فرهنگی پرداخته شده است.
حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی برای تعادل بخشیدن به حیات انسانها و دستیابی به توسعهی پایدار و سازمان یافته -که روند تکامل تمدن بشری را در پی خواهد داشت-، از چنان اهمیتی برخوردار است که یک بسیج عمومی، جهانی، دولتی و مردمی را میطلبد. مردم باید محیطهای طبیعی و فرهنگی را به عنوان نهاد همبستگی معنوی در اجتماعات محلی خود تلقی کنند و بپذیرند که همانگونه که با انهدام و تخریب محیط طبیعی زندگی بشر به خطر میافتد، ویرانی میراث فرهنگی و تاریخی نیز زندگی معنوی را به مخاطره میاندازد. امروزه در تمامی کشورها اهمیت حفاظت از محیط زیست که میراث طبیعی و فرهنگی در آن جای گرفته بر همگان روشن است.
طرح ۵۷ هکتاری
طرح ۵۷ هکتاری، طرحی موسوم به طرح توسعهی حرم شاهچراغ شیراز، حدود هفت سال پیش به جهت عدم ارائهی اسناد تکمیلی و فقدان نقشههای ملاک عمل مصوب و همچنین مغایرت با بند ۶ مصوبهی مورخ ششم دی ۸۹ شورای عالی در خصوص طرح توسعهی حرم شاهچراغ و همچنین منافات با ضوابط سازمان میراث فرهنگی بیاثر شد، اما در سال ۱۴۰۰ دوباره این طرح در دستور کار دولت ابراهیم رئیسی قرار گرفت.
برخلاف ادعاهای مسئولین در این طرح بیشتر از ۵۷ هکتار تخریب خواهد شد و همچنین ادعاهای ضد و نقیضی در رابطه با فروش قبر به ملبغهای ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیونی در صحن و رواقها به گوش میرسد.
بر مبنای این طرح در اواخر دههی هشتاد تخریبهای شرق شاهچراغ به صورت کاملاً کف تراش آغاز شد (یعنی از کوچه گرفته تا بنا کاملاً از روی زمین بریده شدند) و بر این اساس بخشی که در حال حاضر به عنوان چهار دیواری حرم از آن یاد میشود، تا ده سال پیش ملک مردم بود. این تخریبها از سال ۹۰ تا ۹۶ نیز ادامه یافت که آخرین آن مربوط به تخریب «خانهی سلیمی» و «خانهی منتصری» در شیراز بود؛ دو بنایی که ثبت ملی هم بودند. پیشتر و در سالهای ۷۴ تا ۷۶ هم به یکباره هشت هکتار از بافت تاریخی تحت عنوان مقدس بین الحرمین به اسم اتصال دو حرم با خاک یکسان شدند اما چیزی به حرم اضافه نشد و این فضا به پاساژ، هتل، شورای شهر و دفتر نمایندگان مجلس تبدیل شد. در واقع این تخریب به نام حرم انجام شد اما سالهای سال هیچ طرحی برای آن وجود نداشت و رها شده بود و بعد از آن هم هیچ فضایی به حرم اضافه نکردند، مجتمع تجاری ساخته شد و هیچ منفعتی برای حرم نداشت. (۲)
اما براساس ادعاهای موافقین این طرح، هدف از این طرح تبدیل محدودهی ۵۷ هکتاری به یک صحن و یا قبرفروشی یا تجاری سازی در آن نیست. مقصود از این طرح گسترش فرهنگ زیارت و فعالیتهای علمی و فرهنگی اعلام و حتی ادعا شده که توسعهای که به عنوان توسعهی حرم از آن نام برده میشود، ارتباطی با بافت تاریخی ندارد و در حریم املاک خود آستان انجام خواهد شد.
بنا بر وجود اظهارات ضد و نقیضی که مشهود است، نباید فراموش کرد سودجویی مادی افرادی پشت این طرح قرار دارد و برای ظاهرسازی و فریب افکار عمومی نقاب دغدغههای مذهبی زدهاند و در واقع همین امر موجب نگرانی فعالان میراث فرهنگی و دلسوزان خانهها و بافت تاریخی شیراز شده است.
واقعیت امر در این است که این ابنیه میراث گذشتگان ما و هویت ملی و میهنی ما بوده و ما وامدار تاریخ ایران زمین بوده و باید میراثدار خوبی هم برای آیندگان باشیم تا از این بناهای تاریخی، فرهنگ و رسوم گذشتگان خود را فراگرفته و به پویایی سرزمینمان کمک کنیم. در اصل وظیفهی ما حفظ و نگهداری از این آثار گرانبهاست.
در پایان بایستی اشاره شود که به نام توسعه نباید به نابودی آثار باستانی و هویت تاریخی و ساخت جاده و پاساژ و صرفاً سودجویی مادی دست زد، بلکه بایستی در مرمت آثار تاریخی و حفاظت و نگهداری و مراقبت از میراث گذشتگان و هویت و فرهنگ دیرینهی ایران زمین کوشا باشیم.
ضمن اینکه توسعه لزوماً به معنی بزرگ شدن اندازه نیست. کجای دنیا خانهی تاریخی را -آن هم در یک بافت تاریخی اصیل- تخریب و سندسازی میکنند که به جای آن پاساژ و جاده احداث کنند و بعد از آن عوایدات مالی و برداشت مدعی میشوند که توسعه صورت گرفته است؟ کجای دنیا هویت شهر و آثار تاریخی آن شهر را خراب میکنند و به جای آن طرح مجهولی را به مردم قالب میکنند؟ همهی دنیا احمق هستند و طرز فکر طالبانی و داعشی و مغولی درست است؟ خلاف انسانیت و بشریت که هیچ، این اقدامات حتی خلاف اخلاق و همان دینی است که ادعای عملش را دارند و به اسم اهل بیت و به کام دیگران اقدام میکنند. چرا که حتی بودایی بتپرست هم میداند که باید آثار و هویت چندصدساله را حفظ و احیا کرد، نه نابود.
23 ژوئن 2014 ۹
9 ماهپیش