
تماشاگران مرگ
اعدام، اعدام است، با گناه باشی یا بی گناه، نتیجه ی اعدام یکی است. آن جاست که دنیا برایت به اندازه ی ابعاد یک چهارپایه، کوچک می شود. تنها تکیه گاه تو، به زمین… زیرش که بزنند، مرگ آغوش باز می کند. باورت نمی شود، دمی که فرو می رود و بازدمی که بر نمی آید؛ تلخ اما واقعی است.
اما در تعریف حقوقی، اعدام به نوعی کیفر و مجازات گفته می شود که اشد مجازات را در بر می گیرد. این کیفر یکی از موارد پیش بینی شده در قانون برخی کشورها از جمله ایران است که در آن به حکم قانون و بر اساس حکم دادگاه -عمومی، جنایی، نظامی و غیره- حیات یک انسان سلب می شود.
بنا به گزارش مرکز اسناد حقوق بشرایران، در سال ۲۰۱۳ میلادی در مجموع ۶۲۴ اعدام در ایران صورت گرفت که ۳۲۴ مورد از آن ها توسط منابع رسمی و ۲۹۰ مورد دیگر از طریق منابع غیر رسمی اعلام شده است. لازم به ذکر است که این آمار در سال ۲۰۱۲ میلادی، ۵۲۲ مورد اعلام شده بود.
طبق آمار رسمی، ایران دومین مقام اعدام را بعد از چین به خود اختصاص داده که اگر نسبت جمعیت را در نظر بگیریم، در عمل ایران رتبه ی اول اعدام در جهان را، دارد. با آن که اعدام به روش های متفاوتی از جمله: دار زدن، تیر باران، سوزاندن در آتش، زنده به گور کردن، سر بریدن، سنگسار، اتاق گاز، تزریق سم، خفه کردن، صندلی الکتریکی، گیوتین و شمع آجین (نوعی روش شکنجه و اعدام، در زمان های گذشته بوده است. در این شکنجه روی سینه افراد، سوراخ های متعددی ایجاد کرده، و در محل این سوراخ ها شمع قرار داده، و روشن می کردند) به اجرا در می آید اما در ایران، دار زدن –که بعضاً در ملائعام صورت می گیرد-، متداول ترین نوع اعدام است. اگرچه، بسیاری از استدلال هایی که برای اجرای حکم اعدام و قصاص نفس در قانون مجازات اسلامی وجود دارد، حاکی از این است که اعدام واکنش و پاسخی است برابر، برای خون پایمال شده ی قربانی و نمایش آن در ملائ عام و آمار و جنایت در جامعه را کاهش می دهد، جامعه شناسان بر این باورند که به تماشا نشستن مرگ، موجب گسترش و باز تولید خشونت در جامعه می شود.
می خواهم مادرم را ببینم
هنوز کسی نمی داند که به چه جرمی اعدام شد. حتی آنان که به تماشای آخرین نفس و تلاش های این جوان برای وداع با مادرش نشستند.
چندی پیش ویدئوی دردناکی از لحظات اعدام یک مجرم در ملائ عام منتشر شده است. در این ویدئو مجرم، پیش از اعدام تقاضای دیدار با مادر خود را دارد اما به دلایلی که مشخص نیست، پلیس و مقام های مسئول از دیدار وی با مادرش، که در صحنه هایی از ویدئو، صدای گریه و فریادش شنیده می شود، ممانعت می کنند.
به گزارش بخش ناظران رادیو بین المللی فرانسه، این مسئله باعث عصبانیت شدید مجرم که مشخصاً از توان بدنی بسیار بالایی نیز برخوردار است، می شود. او با چندین پلیس درگیر و موفق می شود ابتدا چهارپایه ی بسیار بزرگی را که برای اعدام تهیه شده است، به پایین سکوی اعدام پرتاب کند؛ حتی موفق می شود دستبند خود را نیز پاره کند. تنها خواسته ی او دیدار با مادرش است اما هم چنان با آخرین خواسته ی این فرد اعدامی مخالفت می شود.
او بارها پیش از آغاز درگیری به وضوح اعلام می کند، اگر بگذارید مادرم را ببینم خودم با پاهای خودم می روم بالای چهارپایه؛ اما موافقتی از سوی مقام های مسئول صورت نمی گیرد. نکته ی قابل توجه حمایت جمعیت حاضر از او و تشویق او برای مقابله با نیروهای پلیس است. در این میان صدای ناله و فریادهای زنی که به نظر می رسد مادر فرد اعدام شده است، لحظات بسیار دردناکی را رقم می زند.
بخش ناظران رادیو بین المللی فرانسه، هم چنین در گزارش خود آورده است: “محمدرضا” فردی که برای اولین بار این ویدئو را منتشر کرده است، در گفتگو با ناظران مدعی است، این ویدئو شش اسفند، از طریق یکی از دوستانش به دست او رسیده است و قرار نبوده منتشر شود. او می گوید، محل اجرای حکم جایی در نزدیکی تهران است. از آن جایی که من خودم این ویدئو را نگرفته ام اطلاعات بیشتری ندارم.
از سوی دیگر مرور اخبار در روزهای اخیر حکایت از آن دارد که اعدامی در تاریخ شش اسفند در ایران صورت نگرفته است. اما خبرگزاری های رسمی خبر از اعدام سه نفر در روز هفتم اسفند به جرم تجاوز به عنف در سه شهر اطراف تهران که همگی مربوط به یک پرونده بوده، منتشر کرده اند.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، این اعدام ها در مهرشهر، ساوجبلاغ و نظرآباد کرج صورت گرفته است. این سه فرد در اسفند ماه سال 1387 زنی را با بستن دست و پای همسرش در اطراف کرج می ربایند. زن باردار به علت آزار جنسی این سه فرد، دچار سقط جنین شده اما خودش با تلاش پزشکان زنده مانده است.
سایت هرانا که به طور تخصصی به مسائل پیرامون حقوق بشر در ایران می پردازد نیز، عنوان کرده است، روز 5 اسفند ماه افرادی به نام های حمید یوسفی، ارسلان قاسمی و حبیب الله به بند 4 زندان رجایی شهر جهت اجرای حکم اعدام در ملائ عام انتقال داده شده اند.
با آن که هنوز نمی توان گفت که فرد حاضر در این ویدئو یکی از این افراد باشد اما، انتشار این ویدئو در شبکه های اجتماعی اینترنتی مانند فیس بوک و یوتوپ بسیار بحث برانگیز شد و موافقان و مخالفان نظرات خود را در خصوص “دیدن” یا “ندیدن” این ویدئوی ناراحت کننده اعلام کردند.
تماشای مرگ
در این فیلم صدای برخی از مردمی که برای تماشا دور صحنه ی اعدام جمع شده اند، به گوش می رسد که در ابتدا با جوان اعدامی همدردی می کنند. جوان اعدامی، همان طور که گفته شد، در خواست می کند که برای آخرین بار به او اجازه دهند مادرش را ببیند و با او وداع کند. خواستهاش را فریاد میزند. می گوید بعد از دیدن مادرم با پای خود بالای دار میروم با دست و پای بسته تلاش میکند خود را به مادرش برساند اما از سوی مامورانی که او را برای اجرای حکم همراهی می کنند مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. مادر حلالم کن، آخرین جملهاش بود. نمایش اعدام با کف و سوت و سلام و صلوات تماشاچیان به پایان می رسد.
از نگاه جامعه شناسی
دیدن صورت یک مرده (به طور عمومی) یک تصویر نازیبا و روحآزار است، به همین دلیل بسیاری از مردم از دیدن صورت جسدهایی که بر سر راهشان قرار می گیرد، روی میگردانند و دست بر چشم کودکان خود می گذارند. متخصصان علوم رفتاری و روان شناسان و جامعه شناسان نیز نمایش مرگ در فیلم های سینمایی را تقبیح می کنند. این در حالی است که در ایران مراسم اعدام با حضور تماشاچیان چند هزار نفری اجرا می شود. نگاهی به تصاویر منتشر شده از این مراسم گویای واقعیتی تلخ است که مردم با انتخاب و به اراده ی خود مرگ یک انسان را به تماشا می نشینند.
“مجید محمدی” استاد دانشگاه و جامعه شناس مقیم آمریکا، فیلم را در شبکه های اجتماعی دیده است می گوید: “من فیلم را از اول تا آخر دیدم. دیدنش دشوار بود اما به لحاظ کاری باید آن را می دیدم. کسی که مسائل ایران را به نحو تخصصی دنبال می کند، باید این تصاویر را ببیند.”
او معتقد است، افراد می توانند بر اساس شناختی که از خود دارند تصمیم بگیرند این فیلم را ببینند یا نبینند. تصمیمش با خود آن هاست. نمی توان دیدن یا ندیدن آن را توصیه کرد. دیدن آن در دنیای مجازی تاثیر رفتن به صحنه ی اعدام واقعی در خیابان را ندارد و مشوق این امور هم نیست.
اما افراد زیر 18 سال نباید آن را ببینند چون تاثیر منفی بر شخصیت آن ها و احساسات شان می گذارد. خشونتِ عریان است.
این جامعه شناس تاکید می کند که، تاثیردیدن این فیلم برعموم شهروندان “ارعاب” است و کسانی که می دانند با این صحنه ها، ترس برشان می دارد، باید در تصمیم خود اندیشه کنند. اما فعالان سیاسی و اجتماعی و محققان علوم اجتماعی حتماً باید این صحنه ها را ببینند تا بتوانند درکی از واقعیت جامعه ی ایران پیدا کنند.
“زهرا کمالی” دانشجوی مقطع فوق لیسانس رشته جامعه شناسی مقیم آلمان، در پاسخ به این پرسش که، به تماشا نشستن “مرگ” یک انسان چه تاثیری بر روی جامعه ی تماشاچی و به خصوص کودکان می گذارد گفت : “بزرگترین خطر به اجرا در آوردن اعدام در ملائعام، توجیه خشونت است وخطرناک ترین تاثیر اعدام بر کودکان این است که خشونت را درونی کرده و مدل خشونت مثبت را در ذهن کودک تداعی می کند. هنگامی که نظام، می خواهد حس انتقام و ایجاد آرامش را با عمل اعدام و کشتن فرد دیگر در جامعه ایجاد کند، این پیام را به جامعه القائ می کند که، حس انتقام جویی و خشم را می توان با یک خشونت دیگر تسکین داد. به این ترتیب خشونت مراحل مشروعیت خود را طی می کند و زمانی که از خشونت به عنوان ابزاری برای تسکین و آرامش استفاده می شود، نه تنها بار ارزش گذاری را به دنبال دارد بلکه تشویق به خشونت، برای رسیدن به آرامش درونی را نیز در پی دارد؛ تنها با این تفاوت که برای این خشونت باید دلیل قانع کننده ای داشته باشیم.”
حقوق اولیه ی یک اعدامی
براساس قوانین حقوقی در ایران، فرد محکوم به اعدام حق دارد قبل از اجرای حکم با والدینش دیدار داشته باشد و وداع کند.
“ن.م” یکی از حقوقدانان ایرانی در این خصوص می گوید:” آیین نامه ی «نحوه ی اجرای احکام قصاص، رجم، قتل، صلب، اعدام و شلاق» سازوکار و نحوه ی اجرای این مجازات را شرح داده است. طبق ماده ی هفتم این آئین نامه، پس از وصول حکم قطعی و دستور اجرای آن از سوی دادگاه صادر کننده، مرجع قضایی مجری حکم، موظف است حداقل ۴۸ ساعت قبل از زمان اجرای حکم مراتب را به وکیل مدافع محکوم اطلاع دهد.”
این حقوقدان هم چنین با اشاره به ماده ی هشتم این آئین نامه گفت: “ماده ی هشتم این آئین نامه، اشاره به این نکته داشته که محکوم به اعدام می تواند پیش از اجرای حکم تقاضای ملاقات با نزدیکان خود را به مسئولین اعلام نماید. البته قسمت اخیر این ماده که میگوید: «ملاقات کنندگان به شرطی که قبول تقاضا موجب تاخیر اجرای حکم نشود، به محل حبس دعوت میشوند.» البته وقتی می گوید«محل حبس» این امر را می رساند که طبق قانون آخرین ملاقات در همان محل حبس یعنی زندان یا بازداشتگاه صورت میگیرد و بنابراین در محل اجرای اعدام مجریان حکم دیگر لزومی برای پذیرش درخواست ملاقات محکوم را ندارند. ولی در همه ی موارد برای جلوگیری از توهین به قانون، مخصوصاً که حکم هم در ملائعام اجرا می شود، قاضی صادر کننده ی حکم و دادیار ناطر زندان می توانند در این امر تخفیف قائل شوند. یعنی بگذارندآخرین درخواست محکوم حتی در پای چوبه ی دار هم اجرا شود.”
دیدن فیلم اعدام خشونت را ترویج می دهد
همان طور که در ابتدای گزارش اشاره شد، پس از انتشار این ویدئو در شبکه های اجتماعی بحث بر سر دیدن و یا ندیدن آن بالا گرفت.
یکی از روزنامه نگاران فعال در ایران، در پاسخ به این پرسش که آیا به عنوان یک فعال رسانه ای به تماشای این فیلم نشسته است یا نه؟ گفت: “من این ویدئو را ندیدم و باید اشاره کنم که تماشای اعدام در ایران اگرچه غیر متعارف به نظر می رسد، اما بدل به یک سوژه ی تمام عیار جامعه شناختی شده است. تا آن جا که بسیاری از اهالی جامعه شناسی و حتی مطالعات فرهنگی در ایران در حال بررسی این رفتار مردم هستند که در موارد پیش آمده مانند اعدام دو مرد به جرم زورگیری در ملائعام قبل از طلوع خورشید خود را به پارک خانه ی هنرمندان، محل اجرای حکم، رسانده اند تا تماشاگر اعدام باشند. در میان موارد بی شمار اعدام در ایران مورد آخری که در شبکه های اجتماعی دست به دست شد نیز با واکنش های متفاوتی روبه رو شد. گروهی با هدف سوگواری برای مرد اعدام شده ویدئو را منتشر کردند. نظر این گروه این بود که اعدام مجازاتی منزجر کننده است و ماجرا را بیش تر محکوم کردند که با درخواست مرد اعدامی برای ملاقات با مادرش موافقت نشد. گروهی دیگر در نقد رفتارهای متناقض جمهوری اسلامی ایران در رعایت حقوق بشر این ویدئو را منتشر کردند و این برایشان مهم نبود که ترویج نمایش خشونت، خود نیز خشونت به شمار می رود. طبیعتاً موافقان حکم اعدام در ایران با این ویدئو سر و کاری نداشتند. بعد از برملا شدن دلیل اعدام این مرد]توضیح: دلایلی که اعلام شده، احتمالی بوده و بعضاً این فرد با اعدامیان هفتم اسفند، اشتباه گرفته شده است[ واکنش ها به نوعی فروکش کرد، این اولین بار بود که ویدئویی از اعدام در ایران تا این اندازه در شبکه های اجتماعی بحث برانگیز شده بود.”
یکی دیگر از فعالان رسانه ای مقیم پاریس هم که در همان ساعات اولیه ی انتشار این ویدئو، در صفحه فیس بوک خود دیدن این فیلم را محکوم کرده بود گفت: “تا به امروز مراسم یک اعدام را نه در محل دیده ام و نه در اینترنت و هیچ وقت نه کنجکاو به این موضوع شده ام نه علاقه ای داشته ام تا صحنه ی مرگ یک نفر را نظاره کنم؛ حتی اگر آن یک نفر بدترین کارها و جرم ها را مرتکب شده باشد. مخالفم تا نگاه کنم چون در ذهن و روانم تاثیر منفی می گذارد. شاید شب ها خوابش را ببینم. شاید خیالبافی کنم. شاید حالم بد شود. شاید حس انتقام را در من افزایش دهد. شاید هر حرکتی در آخرین لحظه ها، انواع حس هایی را در من ایجاد کند که یک عمر همراهم بماند. به نظرم اعدام در ملائعام این روزها برای برخی از مردم که از سر کنجکاوی به محل اعدام می روند، به یک سرگرمی در جامعه ی فاقد سرگرمی های مناسب و متناسب تبدیل شده است. یعنی به وضوح خلاف آن چیزی که قاضی حکم در ملائعام را ذکر می کند، شده است. یعنی از نظر من جنبه ی تنبیهی ندارد. از سوی دیگر فکر می کنم خشونت را اتفاقاً بیشتر می کند و حس انتقام جویی را هم بیشتر می کند.”
این خبرنگار هم چنین معتقد است که با گرفتن فیلم از صحنه ی اعدام و گذاشتن آن در یوتیوپ و شبکه های اجتماعی، نشان دادن این خشونت عمومیت بیش تری پیدا کرده است. گویی به طور دسته جمعی، نه چند صد نفر بلکه چند صد هزار نفر به دیدن اعدام و صحنه های خشونت آمیز رفته اند. گرچه بسیاری در شبکه های اجتماعی اعدام را محکوم می کنند اما من نمی فهمم پس چرا خود فیلم های اعدام را دست به دست می کنند و خود به تماشای فیلم آن می نشینند. از نظر من تماشای اعدام چه در محل چه در اینترنت ترویج دهنده ی خشونت است و قطعاً در ذهن و فکر کسی که می بیند تاثیر می گذارد.
…
اپیزود آخر: اعدامی فریاد زد حلالم کنید.
ماهنامه شماره ۳۵