آخرین به روز رسانی چهارشنبه, مارس 20, 2024
02 اکتبر 2013 admin دستهبندی نشده ۰
جنگهای ایران و روسیه مثل یک شوک عظیم٬ ایرانیها رو متوجه عقبماندگی خود کرد. جرقههای اندیشه ترقی٬ خواهی نخواهی با عدالتخانه٬ حکومت قانون و اراده جمهور مردم توام شد و روشنفکران با ایده «حقوق بشر» آشنا شدند.
به نظر میرسد قدیمیترین شعری که در باب حقوق بشر در ادبیات مشروطه وجود دارد سروده میرزا آقاخان کرمانی٬ از روشنفکران بهنام مشروطه است:
برآیید و بینید کار شگفت
به آسان توانید گیتی گرفت
ولی تا شناسید از خیر و شر
ببایست خواندن حقوق بشر
که تا خود بدانید از آیین و راه
بد و نیک گیتی نباشد زشاه
اگر آگاهیتان بصد کم و بیش
ببینید هر چیز در دست خویش
«حقوق بشر» در سخن پیشگامان مشروطه طبیعتا به طور کامل به معنای امروزین آن نیامده اما در ایران آن زمان مفهومی بسیار پیشرو بوده است. عموم مبلغین این مفهوم سعی میکردند توازنی میان حقوق بشر و اسلام برقرار سازند. چنانکه یا تلاش میکردند عدم تضاد این دو را ثابت کنند یا اینکه ادعا میکردند حقوق بشر برآمده از قوانین اسلامی است و اروپاییها این طریق اداره جوامعشان را در نتیجه جنگهای صلیبی و آشنایی با مسلمانان فراگرفتهاند.
میرزا یوسفخان مستشارالدوله در سال ۱۲۸۷ هجری قمری نگارش رساله یک کلمه را به اتمام میرساند که در واقع ترجمه مفادی از اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه با توضیحاتی اسلامی است که به نظر او مهمتر میآمدند.
پرسش او در یک کلمه چرایی ترقی اروپا و عقبماندگی ایران است. او مینویسد:
چون روزی در این فکرت شدم از شدت تفکر خوابم ربود، پنداشتم که هاتفِ غیبی از سمت مغرب مابین زمین و آسمان به سوی مملکت اسلام متوجه شده، به آواز بلند میگفت:
چرا اینطور غافل و معطل نشستهاید و چرا از حالت ترقی سایر ملل اندیشه نمیکنید، همسایهی شما وحشیان کوهستان را داخل دایرهی مدنیت کرده و هنوز شما منکر ترقیات فرنگستان هستید. در کوچکترین بلدهای مجاور شما، مریضخانهها و معلمخانههایی منتظم برای ذکور و اناث بنا کردهاند و هنوز در معظمترین شهر شما یک مریضخانه و یک معلمخانه نیست.
و در ادامه میگوید که ترقی اروپاییان از صنعت و ماشین بخار پدید نیامده٬ بلکه این پیشرفت بر پایه یک کلمه که همانا قانون است سرچشمه میگیرد. او مینویسد:
بعضی از شما نظم و ترقی فرنگستان را از فروعات غیر برقرار میدانید و برخی از علوم و صنایع تصور مینمایید، مانند تلغراف و کشتیها و عرادههای بخار و آلات حربیه که اینها نتایج است نه مقدمات؛ و فقط به نظریات ساده قصد نظر میکنید و از عملیات صرف نظر مینمایید و اگر میخواهید در ایران اسباب ترقی و مدنیت راه بیندازید، در بدو کارها از تعیین کلمهی واحده غفلت مینمایید.
کلمه واحدهای که قانون بود. او سپس ۲۱ ماده از اعلامیه حقوق بشر و شهروند را میآورد و در طی رساله تلاش میکند که سازگاری این مفاد را با قوانین شریعت اثبات نماید.
سید جواد طباطبایی میگوید در انتقاد از رویکرد روشنفکران مشروطه میگوید جریان روشنفکری ایرانی در خلا سنت قدمایی تکوین یافت و در بهترین حالت توانست «موادی از تاریخ و تاریخ اندیشه در ایران را با مقولاتی از تاریخ اندیشه در ایران توضیح دهد».
آدمیت اما در کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» مینویسد: مستشارالدوله اولین نویسندهای که منشا قدرت را اراده جمهور دانست و نوشت اختیار و قبول ملت اساس همهی تدابیر حکومت است و این کلمه از جوامعالکلام است. درخصوص تفکیک قدرت دولت از قدرت روحانی نیز اولینبار او سخن راند. این فکر نو و مترقی را نیز در ایران آورد که افراد مُسلم و غیر مسلم از نظر حقوق اساسی برابرند و همچنین که شاه و گدا در برابر قانون مساوی هستند.
مستشارالدوله بعدها در نامهای به آخوندزاده که انتقادات سختی به تدوین این رساله بر پایه سنت وارد کرده بود توضیح میدهد که: «به جمیع اسباب ترقی و سیویلیزاسیون از قرآن مجید و احادیث صحیح، آیات و براهین پیدا کرده ام که دیگر نگویند فلان چیز مخالف آیین اسلام یا آیین اسلام مانع ترقی وسیویلیزاسیون است».
به هر ترتیب او به ترجمه اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه دست میزند – که در بخش دیگری از ماهنامه به آن پرداخته شده است – و برای آن بهای سختی پرداخت میکند. «هنگامیکه او را زنجیر کرده، به قزوین تبعید و زندانی کردند، کتاب یک کلمه را آنقدر بر سرش کوفتند که بر اثر عوارض آن، چشمانش آب آورد.
23 ژوئن 2014 ۹
1 سالپیش