آخرین به روز رسانی چهارشنبه, مارس 20, 2024
21 آوریل 2014 admin دستهبندی نشده ۰
هفتم آوریل هر سال به مناسبت روز جهانی بهداشت در کشورهای مختلف جهان، جشن برپا می شود و هم چنین در هر سال با توجه به اولویت ها و نگرانی های بهداشت عمومی جهان، یک موضوع یا شعارخاص برای آن از سوی سازمان جهانی بهداشت اعلام می شود. “موجودات کوچک، تهدید بزرگ” شعاری است که از سوی سازمان جهانی بهداشت در آوریل ۲۰۱۴ اعلام شده است تا توجه کشورها را به پیشگیری از بیماری هایی که از راه ناقلین منتقل می شوند جلب کنند.
در ایران نیز هر سال هم زمان با این رویداد مهم، وزارت بهداشت و درمان “هفته ی سلامت” را در بخش های مختلف برگزار می کند. اما این که میزان شاخص بهداشت و سلامت در ایران چه روندی را طی می کند، موضوع گفت و گوی این شماره “خط صلح” با دکتر “کامیار علایی” پژوهشگر دانشگاه هاروارد و کارشناس بین المللی بهداشت است که در پی می آید.
لازم به ذکر است که این کارشناس بین المللی بهداشت به همراه برادرش دکتر” آرش علایی” پایه گذاران برنامه ی “کلینیکهای مثلثی” در جلوگیری از گسترش ایدز در ایران می باشند.
دکتر علایی، همان طور که می دانید هر سال در ایران “هفته ی سلامت” همزمان با روز جهانی بهداشت برگزار می شود؛ بفرمائید که ایران در رده بندى سازمان جهانى بهداشت از نظر بهداشت چه رتبه اى دارد و به طور کلی ارزیابی شما از شاخص میزان بهداشت و سلامت در کشور چیست؟
ایران در بخش های مختلف سلامت و بهداشت، دارای رتبه های متفاوتی است. هر شاخصی یک نمره دارد و برای هر بیماری یک شاخص تعریف شده است. به طور مثال ایران در میزان مصرف مواد مخدر رتبه ی “یک” دارد و ۳ و هفت دهم میلیون نفر در ایران مواد مخدر مصرف می کنند و در مصرف سیگار دارای شاخص ۶۷ است اما از نظر شیوع “اچ.آی.وی” دارای شاخص بالا نیست، چون روند شیوع ایدز در کل جامعه آن قدر پخش نشده است.
از نظر دسترسی به وضعیت بهداشتی فاضلاب، بین ۱۳۰ کشور دارای رتبه ۲۲ است. باید بگویم که در بعضی از شاخص ها، نظام شبکه ی بهداشتی ایران وضعیت خوبی دارد البته بخشی از آن باز می گردد به طرحی که از ۳۰ سال قبل پایه ریزی شد؛ در منطقه ی ایران و افغانستان دو پایلوت بودند که متاسفانه در افغانستان به دلیل جنگ های پی درپی متوقف شد اما در ایران ادامه پیدا کرد و شاهد آن هستیم که در حال حاضر حتی مناطق روستایی ایران به مراکز بهداشت دسترسی دارند.
۳۰ هزار خانه ی بهداشت در ایران داریم که در هر خانه ی بهداشت دو نفر حضور دارند. (در بیش تر موارد این دونفر زوج هستند). همین طور ۶۰ هزار “به ورز” داریم و مراکز بهداشتی درمانی روستایی که در این مراکز حتماَ یک کارشناس مامایی حضور دارد و همین طور یک پزشک.
از طرفی نظام آموزشی پیرا پزشکی و پزشکی مجانی است و می دانیم که دانشجویان پزشکی در انتهای دوره ی خود و در شروع کار رسمی خود باید به مناطق روستایی بروند.
در مراکز بهداشتی درمانی روستایی، خدمات اولیه به بیماران ارائه می شود و در صورت ضرورت، خدمات ثانویه و اگر نیاز شد بیمار به بیمارستان جهت معالجه منتقل می شود. همین طور برنامه ی “حمایت از مادر و کودک” در ایران اجرا شد که این طرح آمار مرگ و میر کودکان را پایین آورد.
در کنترل بیماری “سلامت بهداشت دهان و دهان” و آموزش بهداشت مدارس موفق عمل شده است.
اما در بخش شاخص فرهنگی ضعف هایی وجود دارد، در خصوص پیش گیری از بیماری های آمیزشی نظام مشخصی وجود ندارد.
نظام جمعیتی ایران از دهه ی ۶۰ تا اوایل دهه ی ۷۰، یعنی سال ۱۳۷۳ روند رو به رشد داشته است و الان بیش تر جمعیت کشور را جوانان ۲۰ تا ۳۰ سال، تشکیل می دهند. در واقع ۷۰ درصد جمعیت ایران زیر ۳۵ سال است و از طرفی سن ازدواج نیز بالا رفته است و بین سن بلوغ که از ۱۵ سالگی شروع می شود تا ۳۵ سالگی، این افراد در معرض خطر رفتارهای جنسی محافظت نشده، قرار دارند.
از طرفی، آموزش های لازم برای پیشگیری از ابتلا به بیماری های مقاربتی در سطح وسیع صورت نمی گیرد؛ حتی والدین با فرزندان خود در این خصوص صحبت نمی کنند و این جمعیت جوان در معرض خطر ابتلا به بیماری های آمیزشی قرار دارد. بیماری هایی که موجب بروز ناباروری و عفونت “اچ. آی. وی” می شود.
البته ما هنوز بیماری های منطقه ای مانند “مالاریا” را هم در جنوب شرقی ایران داریم.
همان طور که مى دانید امسال شعار سازمان جهانى بهداشت در ٧ آپریل، ” گزش کوچک، تهدید بزرگ” اعلام شد و وزارت بهداشت و درمان، معترض شد که سازمان جهانی بهداشت در انتخاب این شعار، کشورهایی مثل ایران را نادیده گرفت و این شعار براى کشورهایی افریقایى صدق مى کند. این شعار ها بر چه اساسی انتخاب می شوند؟
سازمان جهانی بهداشت بیش از ۲۰۰ کشور عضو دارد و در هر منطقه و کشوری هم ممکن است یک نوع بیماری شایع باشد. البته شاید شعاری که انتخاب می شود، برای یک کشور خاص صادق نباشد و طبیعی است که این سازمان هر سال در انتخاب شعار توجه به یک کشور نشان بدهد.
“مالاریا” در راس بیماری های منتقله از گزش است که سالانه جان بیش از ۶۵۰ هزار نفر را می گیرد.
با این که “مالاریا” بیماری قابل کنترلی است، اما سازمان ملل می خواهد بگوید که به آن توجه کافی نمی شود و برای پیش گیری بهتر از ابتلا به این بیماری و جلب توجه بیشتر کشورها به این مسئله، شعار ۲۰۱۴ را به آن اختصاص داده است. از سویی این شعار سازمان ملل است که می گوید: جهانی بیاندیش و منطقه ای عمل کن.
در مناطق مختلف ایران موضوع فرق دارد. در حال حاضر موضوع دسترسی به آب سالم در ایران در ۵ سال آینده مطرح است؛ چرا که کشورمان از نظر آب و هوایی در منطقه ی نیمه خشک قرار دارد و همین طور در معرض تغییر اکوسیستم.
مناطق مرزی کشور از طرف زابل با افغانستان و دریاچه ی هیرمند که با خشکسالی روبرو شده است و همین طور خشکسالی دریاچه ی ارومیه و از طرفی قسمت هم مرز با عراق را داریم که حالا گرد و خاک های ناشی از طوفان شن از ناحیه ی عربستان هم گریبان جنوب کشور را گرفته است، در تهران هم که شاهد آلودگی هوا هستیم.
تاکید می کنم که دسترسی به آب سالم بحرانی است که پیش روی کشورمان قرار دارد که بخشی از این بحران به عدم استفاده درست مردم از آب بر می گردد و بخشی هم به سیاست های نادرست دست اندرکاران و عدم سرمایه گذاری؛ چرا که در برخی کشورها برای رفع این بحران آب دریا را شیرین سازی می کنند. من فکر می کنم که شاید جنگ بعدی در بین کشورها، بر سر دستیابی به منابع آب صورت بگیرد.
“یک عمر سلامتی با خود مراقبتی” شعار امسال هفته ی سلامت در ایران اعلام شده است به نظر شما چه طور مى توان این شعار را در جامعه نهادینه کرد و کدام نهاد و دستگاه یا سازمان مسئول آن است؟
برای بحث سلامتی فقط مسئولیت به عهده ی یک سازمان و وزارت بهداشت نیست، بلکه سازمان ها و نهادهای مختلف دولتی از وزارت بهداشت، آموزش عالی، نهادهای قوه ی قضاییه، سلامتی در زندان، ستاد مبارزه با مواد مخدر، وزارت رفاه و همه و همه مسئول هستند و در نهادهای غیر دولتی مانند، هلال احمر و کمیته ی امداد امام هم مسئول هستند، همین طور بخش خصوصی مانند بیمارستان های خصوص.
از طرفی نهاد خانواده که کوچک ترین نهاد در هر جامعه می باشد نیز مسئولیت هایی دارد. من فکر می کنم در بحث “خود مراقبتی” هر کسی باید مراقبت را از خودش شروع کند و محیط سالم ایجاد کند و لذت ببرد.
شاهد آن هستیم که سیگار حتی در بین دانشجوها زیاد شده است و این طور نیست که فقط کسی که سیگار می کشد در معرض آسیب باشد، بلکه گاهی تماس غیر مستقیم خطرناک تر است؛ کسی که سیگار نمی کشد هم دود سیگار را استشمام می کند و یکی از دلایلی اصلی سرطان ریه است.
از سوی دیگر، مرگ و میر ناشی از حوادث جاده ای در ایران سالانه بین ۲۵ تا ۲۸ هزار قربانی می گیرد و بالای ۱۰۰ هزار معلولیت را به وجود می آورد که قابل پیش گیری است. درست است که وزارت راه مسئولیت هایی را در این خصوص دارد، اما خود مردم هم باید قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کنند و تولید کننده های اتومبیل هم باید موارد ایمنی را رعایت کنند. همین طور نهادهای اجرایی مثل راهنمایی و رانندگی و نهادهای قضایی که نقش نظارتی دارند، مسئول هستند.
بحث زباله هم هست و مردم می باید بهداشت زباله را رعایت کنند و محیط را سالم تر نگهدارند. این مثال های ساده را می گویم تا تاکید کنم بر این که هر فرد باید از خودش شروع کند.
اما در این میان بحث شاد زیستن از اهمیت زیادی برخوردار است و هر فعالیتی که موجب شود تا فرد شاد باشد…
ما از شاخص های بهداشت و سلامت صحبت کردیم لطفا در مورد تعریف “بهداشت و سلامت” توضیح بدهید. (مثل انواع بهداشت سلامت روان و غیره)
براساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، سلامتی تنها بیمار نبودن نیست، بلکه “به زیستن” از لحاظ جسمی روحی و روانی است.
در حال حاضر می بینم که در ایران افسردگی و اضطراب شیوع پیدا کرده است و بحث بهداشت روان به طور جدی باید پیگیری شود. همان طور که برای بهداشت دهان و دندان به دندانپزشک مراجعه می شود، برای بهداشت روان هم باید به روان درمان مراجعه کنند اما هنوز در جامعه ی ایرانی این بحث جا نیافتاده است.
از دید سازمان ملل، سلامتی پایه ای و اساسی ترین حق هر انسان است و به واسطه ی انسان بودن، هر انسانی حق دارد که از سلامتی برخوردار باشد.
انسان ها بر اساس حقوق انسانی و فارغ از دیدگاه سیاسی از حقوق کامل و یکسانی برخوردار هستند و این امر به سن و دین، جنس و نژاد هم باز نمی گردد.
البته مى دانید که امسال “روز ملى بهداشت محیط” از تقویم کشور حذف شد؛ نادیده گرفتن چنین مواردى چقدر در عدم توسعه ی فرهنگ بهداشت محیطى تاثیر گذار است؟
تعجب می کنم که با تلاش هایی که برای درج رویدادها در تقویم ملی صورت گرفته است ما شاهد چنین اتفاقی هستیم البته در خصوص بیماری “اچ.آی.وی” هم همین اتفاق صورت گرفت.
از دو منظر می شود به آن نگاه کرد: یکی این که مسئله به یک روز محدود نشود و هر روز باید روز سلامتی ملی باشد چون انسان ها هر روز باید از سلامتی برخوردار باشند.
اما یک روز، روز سمبلیک است و سازمان های مختلف در آن روز با هم تعامل دارند و در تقویم ملی قرار گرفتن آن روز موجب می شود که در یک روز سازمان های مختلف گردهمایی داشته باشند و به تبادل فکر بپردازند و کار بین دستگاه های مختلف صورت بگیرد.
این حذف کردن نشان از آن دارد که اهمیت دادن به مسئله ی سلامتی، در بین مسئولان کشور کم رنگ شده است.
شما و برادرتان سال ها است که در خصوص پیش گیرى از شیوع بیماری ایدز در ایران فعالیت مى کنید، لطفاً در مورد آخرین آمار میزان رشد بیماری ایدز در ایران توضیح بدهید.
در ایران تا کنون ۲۷ هزار مورد شناسایی شده اعلام شده است اما سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که بیش از ۱۰۰ هزار نفر در ایران، مبتلا به بیماری ایدز هستند یعنی بیش از ۷۳ درصد از مبتلایان از بیماری خود آگاه نیستند و این افراد ناقلان ایدز به همسر یا نوزاد خود هستند. این در حالی است که در سایر کشورهای جهان حدود ۲۰ درصد از مبتلایان به ایدز از ابتلاء به این بیماری خبر ندارند.
در امریکا این میزان ۷۳ درصد به ۲۰ درصد رسیده است یعنی ۸۰ درصد مبتلایان می دانند که دچار عفونت” اچ .آی وی” شده اند.
۹۰ درصد مبتلایان در ایران را از نظر جنسیتی آقایان تشکیل می دهند که این آمار قبلاً در بین مردان تا ۹۵ درصد بود و این نشان دهنده ی آن است که شیوع بیماری ایدز در زنان در ایران طی سال های اخیر رشد داشته است. به طور کلی بیش ترین مبتلایان در بین رده های سنی ۲۵ تا ۴۵ سال در ایران شناسایی شده اند.
موارد جدید شناسایی “اچ. ای. وی” از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ روند رو به رشد داشت اما در بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ این روند رو به کاهش داشت چون دولت وقت به این مسئله نگاه سیاسی داشت و این امر موجب شد تا افراد مشکوک به این بیماری از مراجعه خود داری کنند و از سوی دیگر این مسئله موجب شد تا دولت اعلام کند که شیوع ایدز در کشور با کاهش روبه رو شده است! این در حالی است که نگاه امنیتی دولت موجب شد تا افراد برای شناسایی مراجعه نکنند.
خوشحالم که در دولت جدید دوباره رویکرد ضد سیاسی و امنیتی به این موضوع وجود دارد.
لطفاً در مورد کلینیکى هم که در آمریکا برای کمک برای ایرانی هایی که بیمه خدمات درمانی ندارند راه اندازى کرده اید، توضیح بدهید. این کلینیک با چه هدفی راه اندازی شد؟
۸ درصد ایرانی هایی که در امریکا زندگی می کنند، فاقد بیمه ی خدمات درمانی هستند و ۳۰ درصد زیرخط استاندارد رفاه اجتماعی زندگی می کنند. از طرفی، ما ۱۰ هزار پزشک و روانپزشک ایرانی در امریکا داریم و سعی کردیم تا این دو گروه را به هم معرفی کنیم. از همین رو قبل از سال ۲۰۱۲ با دکتر “کاویان میلانی” و برخی دیگر از دکترهای ایرانی مقیم امریکا صحبت کردیم تا این که در اول ماه می ۲۰۱۳ مرکز “بهداشت و حقوق انسانی”را در ویرجینیا راه اندازی کردیم که البته “داریوش اقبالی” هم در این امر ما را مورد حمایت قرار داد تا توانستیم این گروه را فعال کنیم.
الان با همکاری مرکز “بیتا دریاباری” هم بخش های دیگری را در لس آنجلس در حال راه اندازی هستیم. از طرفی در ترکیه ۲۰ هزار پناهجو و پناهنده ی ایرانی داریم که ۹۴ درصد آن ها بیمه ندارند و با شبکه ی روان شناس ها صحبت کردیم تا در زمینه ی مشاوره ی شبکه ای به جمع ما بپیوندند و بتوانیم خدمات بیش تری در این خصوص ارائه کنیم.
اما سوال آخر؛ لطفا بفرمائید که مهم ترین معضل بهداشت و سلامت در ایران را در چه موارى مى بینید و راه کارتان براى رفع آن چیست؟
سوال سختی است، چون معضلاتی وجود دارد که قابل پیش گیری هستند و برخی نیزغیر قابل پیش گیری اند.
قابل پیش گیری ها مانند: بهداشت محیط و آلودگی هوا است و مرگ و میر ناشی از حوادث جاده ای که قابل کنترل هستند. سالانه ۲۵ هزار جوان و نیروی کارآمد و فعال در این تصادفات از دست می روند.
بحث سوم، بیماری های قلبی است که با رعایت رژیم و مراجعه به پزشک می توان از آن پیشگیری کرد…
تشکر می کنیم از فرصتی که در اختیار ماهنامه ی خط صلح قرار دادید.
23 ژوئن 2014 ۹
1 سالپیش